مباحث اخلاقی،اخلاق در قران
اخلاقی
پرسش :
لطفاً روایاتی که نشان دهد جلب رضایت پدر و مادر، به کسب رضایت خداوند منجر می شود (حق پدر و مادر از حق خداوند ریشه گرفته است) را بیان فرمایید.
پاسخ :
روایات ذیل تا حدودی با مقصود شما تناسب دارد:
۱. قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): من ارضی والدیه فقد ارضی الله و من اسخط والدیه فقد اسخط الله.(۱).
آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.
۲. قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): نظر الولد الی والدیه حبا لهما عباده.(٢)
پرسش :
چگونه می توان اخلاص در عمل داشت؟
پرسش :
منظور از پرهیزکاری چیست؟
پرسش :
چه کارها یاگناه اعمالی هستند که هم ثواب دارند و هم باعث آمرزش خطاها یا ان می شوند؟
پاسخ :
هر عملی که باعث رضایت خدای حکیم باشد دارای اجر و پاداش است و به تعبیر قرآن: «ان الحسنات یذهبن السیئات» (۱)؛ هر کار خوبی کارهای زشت را از بین می برد. مثلا صلوات، خدمت به مردم به ویژه خدمت به والدین، نماز اول وقت، خواندن قرآن و ...؛ اما برخی از امور از اهمیت ویژه ای برخوردارند مانند انس با اذکار و خصوصا ذکری مانند استغفار.
پرسش :
چگونه می توان اخلاص در عمل داشت؟
پاسخ :
برای دستیابی به اخلاص در امور حتی نسبت به دیگران باید به نقطه مقابل آن توجه نمود؛ نقطه مقابل اخلاص، ریا، خودنمایی و شهرت طلبی است که در آیات و روایات از آن مذمت شده و آن را عاملى براى بطلان اعمال و نشانه اى از نفاق ونوعى شرک به خدا دانسته اند.
پرسش :
منظور از پرهیزکاری چیست؟
پاسخ :
پرهیزکاری در آموزه های دینی مرادف هایی چون تقوا و خداترسی دارد.
تقوا در اصل از ماده وقایه به معنى نگهدارى یا خویشتن دارى است و به تعبیر دیگر یک نیروى کنترل درونى است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ مى کند، و در واقع نقش ترمز نیرومندى را دارد که ماشین وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندروی هاى خطرناک، باز مى دارد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام در مقام انسانی کامل، خود را به عیب پوشی ازدیگران آراسته بود و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه می فرمود. آن حضرت به سبب شرح صدر خویش، کسی را رسوا نمی کرد و تا آنجا که امکان داشت، عذرهای مردمان را می پذیرفت. این بزرگوار حتی پرده کفر منافقان را نیز نمی درید و با آنکه به خوبی از همه چیز آگاه بود، همواره پنهانشان می داشت تا آنان که شایسته تربیت و هدایتند، به راه هدایت آیند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.۳ از آن حضرت روایت است که فرمود:
چرا مدیون مادرمان هستیم؟مگر او به خاطر میل خودش ما را به دنیا نیآورده است؟
پاسخ را در چند نکته تقدیم می کنیم :
یکم : بعضی مواقع اگر موقعیت انسان تغییر کند، به خاطر تغییر زاویه دیدش مسائل را بهتر می فهمد. مثل همین مساله که اگر کسی از زاویه پدر یا مادر بودن خودش به این مساله بنگرد، می تواند راحت تر جواب این سوال را بیابد.
دوم: قدردانی از پدر یا مادر، به خاطر اینکه میل داشته اند، بچه داشته باشند، نیست. بلکه به خاطر زحماتی است که برای فرزند کشیده اند. که قطعا این زحمات به خاطر میل خودشان نبوده. چون انسان هرگز به سختی میل ندارد.
چگونه در این وضع جامعه می توان نگاه به نامحرم رو کنترل کرد ؟
چرا با پزشکی و مهندسی نمی توان به مقامات عرفانی رسید و عرفا همیشه از عالمان دینی هستند؟
اولا بر خلاف نظر شما، تمام کسانی که به مقام تقرب بالایی دست یافته اند، از طایفه علمای دینی نبوده اند. بلکه فراوان از پالان دوز و کفاش و ... داشته ایم که مقامات عرفانی بالا داشته اند. هر چند طبیعی است که عالمان عارف بیشتر شناخته شده باشند. چون عرفای معمولی وظیفه ای برای هدایت مردم ندارند، حال آنکه علما باید هدایت گری کنند و طبیعتا باید شناخته شده تر باشند.