تجویز جنگ جهت دفع شر
پرسش:
جنگ فلسطین آیا خشونت به خرج دادن و برپاداشتن جنگ برای دفع شر آینده دشمن، مجوز اخلاقی دارد؟
پاسخ:
هر کشوری و هر ملتی در طول تاریخ دارای دشمنانی باانگیزههای مختلف بودهاند. بسیاری از استعمارگران و مستکبران تاریخ برای حفظ و جلب منافع خود از طریق کشورها و مردمشان، درصدد ظلم و کشورگشایی ظالمانه از طریق جنگ و خشونت برآمدهاند؛ اما اینکه وظیفه کشورها در این موضوع چیست و نظر اخلاقی اسلام چیست نیاز به توجه به نکات زیر دارد.
1. با توجه به نکته بالا، یک اصل در قوانین و منابع اصیل اسلامی وجود دارد که همیشه خود را برای حمله و تهاجم دشمن آماده نگهدارید؛ یعنی ازنظر نیروی انسانی و قوای نظامی و ابزار و اسلحههای جنگی همیشه یک کشور مسلمان و اخلاقی باید خود را در مسیر پیشرفت قرار دهد و در مسئله نظامی همیشه آمادگی خود برای رویارویی با دشمن را حفظ کند. قرآن میفرماید: ﴿وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یعلَمُهُم وَما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمون﴾؛(۱) «هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آمادهسازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا بهوسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بهطور کامل به شما بازگردانده میشود و به شما ستم نخواهد شد»! همه کشورها این کار را میکنند و بودجههای نظامی هنگفت برای هرسال کنار میگذارند. این هزینه کرد و بودجههای نظامی کشورها نشان میدهد که مسئله حفظ آمادگی دفاعی، یک مسئله عقلایی نیز است. قرآن صریحاً، یعنی بدون تأویل، دستور داده که ﴿اَعِدّوا لَهُم﴾، در مقابل دشمنان آمادهسازی کنید؛ ﴿مَا استَطَعتُم﴾ یعنی، هر چه میتوانید. دشمنان وقتی آمادگی دفاعی را میبیند، مجبور میشود دستوپایش را جمع کند. ما آمادهسازیمان را باید زیاد کنیم تا دشمن احساس کند که آمادهایم. این موضوع و اصل باعث اقتدار میشود و اساساً جلوی خشونت و جنگ را میگیرد؛ بنابراین آمادگی دفاعی در برابر دشمن لازم است و جلوی خشونت را میگیرد.
2. ایجاد خشونت و جنگ سیره امامان معصوم ( علیهم السلام ) و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله ) نبوده است. در میان دانشمندان مسلمان اگرچه اختلافهایی در مورد جنگهای پیامبر( صلی الله علیه و اله ) وجود دارد که آیا همه دفاعی بوده یا برخی از جنگها هجومی بوده است، ولی بسیاری از دانشمندان معتقدند که تمام جنگهای پیامبر (صلی الله علیه و اله )دفاعی بوده است. پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله هیچگاه میل به جنگ نداشته است، بلکه این دشمنان بودند که جنگ را بر او تحمیل میکردند و لذا پیامبر صلیالله علیه وآله جنگی را شروع نمیکرد، مگر بعد از آنکه یک سلسله ترورها و کارهای ایذایی از طرف دشمنان انجام میگرفت و یا اینکه آنها شروع به جنگ میکردند. طبق این ادعا میتوان گفت که تمام جنگهای پیامبر صلیالله علیه وآله جنبه تدافعی داشته است.
برخی محققان میگویند: «تاریخی که جنگهای پیامبر صلیالله علیه وآله را ذکر میکند آنها را با ذکر سبب آن جنگها آورده است. انسان باملاحظه آنها پی میبرد که هیچ جنگی از جنگهای حضرت ابتدایی و برای محض دعوت به اسلام نبوده است، گرچه به جهت اصلاح دینی و مدنی و تثبیت نظام عدل و مدنیت و از بین بردن ظلم این کار جایز است. ولی دعوت صالح و فاضل او از این روش به دور بود و دیدگاهی بالاتر از آن را داشت که همان دعوت به راه خدا از طریق حکمت و موعظه نیک و جدال احسن بود... و این سیره نیک حضرت ادامه پیدا کرد. لذا جنگهای حضرت جنبه دفاعی داشته و به جهت مقابله با تعدّی مشرکان و مخالفان توحید و شریعت اصلاحگر و مسلمانان بوده است. در عین حال او در دفاعش نیز از بهترین راهی که دفاع کنندگان میپیمودند استفاده کرده و نزدیکترین راه به صلح و صلاح را انتخاب مینمود.
حضرت ابتدا موعظه میکرد و دعوت به صلح و صلاح مینمود و اگر آنان پیشنهاد صلح میدادند قبول میکرد و پیمان صلح را میپذیرفت، بااینکه میدانست که فرد پیروز و یاری شده، او است؛ و تنها با مراجعه به تاریخ و بررسی اسباب جنگها و غزوات به این مطلب پی خواهید برد».(۲) شهید مطهری میفرماید: «جهاد، فقط بهعنوان دفاع و درواقع مبارزه با یک نوع تجاوز است و میتواند مشروع باشد».(۳) او در ردّ برداشتهای غلطی که از مفهوم جهاد شده، میگوید: «هدف اسلام از جهاد آن نیست که برخی از مغرضین گفتهاند که هدف اسلام اجباری است که هر کس کافر است باید شمشیر بالای سرش گرفت که یا اسلام اختیار کن یا کشته میشوی».(۴) بنابراین وصله خشونت از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و اله )و امامان ( علیهم السلام ) به دور است.
3. باوجود این اصل و سیره، باز اگر به کشور اسلامی مانند فلسطین حمله شد، آنها ازنظر اسلامی و اخلاقی مجاز هستند که مقابلهبهمثل کنند. این مقابلهبهمثل اسمش خشونت به خرجدادن یا برپاداشتن جنگ نیست، بلکه اسمش دفاع مشروع و احقاق حق است. اگر کشوری یا مردمی این کار را نکنند کمکم زیر بار ظلم و زور مستعمره خواهند شد و کمکم در همهچیز باید برده کفار شوند. در قرآن نیز اجازه مقابلهبهمثل به ملتهای مظلوم دادهشده است. مسلمانان فلسطین اگر با منحرفان میجنگند در حقیقت از حقّ سکونت خود در زمینهای خود دفاع میکنند، لذا قرآن کریم دراینباره میفرماید: ﴿أُذِنَ لِلَّذِینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * اَلَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ إِلَّآ أَن یقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ﴾؛(۵) «به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده اجازه جهاد داده شده است؛ چراکه مورد ستم قرارگرفتهاند و خدا بر یاری آنان تواناست. همانها که از خانه و شهر خود به ناحقّ رانده شدند، جز اینکه میگفتند: پروردگار ما خدای یکتاست» مردم مظلوم فلسطین حدود ۷۰ سال است از دیارشان اخراج شدند و قطعاً اجازه اخلاقی مقابله با دشمنان و غاصبان زمین خود را دارند.
4. بهصورت کلی دفع شر دشمن آینده را مسائل و موارد مختلفی در کشورها تعیین میکند؛ یعنی دفع شر دشمن مشروط به در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی و ژئوپولوتیکی و سیاسی و در نظر گرفتن منابع و امکانات و شاهراهای مواصلاتی و همسایگان و ویژگیهای آنان و امور متعدد دیگری است. نمیشود بهصورت مطلق و سادهانگارانه و بدون در نظر گرفتن این خصوصیات برای دفاع از آینده کشورمان تصمیم بگیریم. با شرایطی که کشور ما دارد و با همسایگان و امکانات و منابع و با توجه به عقیده اسلامی و دفاع از مظلوم، ایران نمیتواند بدون موضع بماند، مخصوصاً وقتی طرف مقابل رژیم سفاک و خونخواری است که دشمن آینده نیست. اسرائیل و رژیم صهیونیستی دشمن فعلی ایران و دشمن گذشته اسلام است. آنها طرح از نیل تا فرات را پیگیری میکنند که اگر به هدف خود برسند تمامیت ارضی ایران نیز به خطر میافتد. پس اسرائیل دشمن آینده نیست، بلکه دشمن گذشته، فعلی و آینده ایران است.
حرکات فلسطینیان نیز خشونت نیست، بلکه دفاع مشروع است. حمایت ایران از فلسطینیان نیز علاوه بر مظلومیت آنان و دفاع از مظلوم، به خاطر دشمنی فعلی اسرائیل با ایرانیان است. در همه فتنهها علیه انقلاب اسلامی ایران اسرائیلیها علناً موضع گرفته و دست دارند. در ترور دانشمندان اقدام مستقیم میکنند. از هر حرکتی در جهت تخریب اسلام و انقلاب بهصورت صریح حمایت کرده و میکنند. آیا در مقابل چنین دشمن صریح و مسلح و سفاکی آمادگی نظامی و امنیتی، خشونت و برپاداشتن جنگ است؟ اصلاً اینطور نیست، بلکه برعکس است ما در جنگی که برپاست فقط تلاش میکنیم آمادگی خود را حفظ کرده و از موجودیت خود محافظت کنیم.
نتیجه:
یک اصل قرآنی در قوانین اسلامی وجود دارد که همیشه خود را برای حمله و تهاجم دشمن آماده نگهدارید؛ بنابراین آمادگی دفاعی و در برابر دشمن لازم است؛ اما ایجاد خشونت و جنگ سیره امامان معصوم ( علیهم السلام ) و پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و اله ) نبوده است. در میان دانشمندان مسلمان اگرچه اختلافهایی در مورد جنگهای پیامبر( صلی الله علیه و اله ) وجود دارد که آیا همه دفاعی بوده یا برخی از جنگها هجومی بوده است. ولی بسیاری از دانشمندان معتقدند که تمام جنگهای پیامبر ( صلی الله علیه و اله )دفاعی بوده است.
پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله هیچگاه میل به جنگ و خونریزی نداشته است، بلکه این دشمنان بودند که جنگ را بر او تحمیل میکردند. پس خشونت در ذات اسلام نیست. باوجود این اصل و سیره، باز اگر به کشور اسلامی مانند فلسطین حمله شد، آنها ازنظر اسلامی و اخلاقی مجاز هستند که مقابلهبهمثل کنند. این مقابلهبهمثل اسمش خشونت به خرج دادن یا برپاداشتن جنگ نیست، بلکه اسمش دفاع مشروع و احقاق حق است. از سوی دیگر دفع شر دشمن مشروط به در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی و ژئوپولوتیکی و سیاسی و در نظر گرفتن منابع و امکانات و شاهراهای مواصلاتی و همسایگان و ویژگیهای آنان و امور متعدد دیگری است. از سویی اسرائیل دشمن گذشته و فعلی ایران است که از ترور دانشمندان تا انواع حمایت از تجزیهطلبان و مخالفان ایران و اسلام از هیچ کاری دریغ نکرده است.
طبیعی است موضعگیری در مقابل چنین دشمنی، خشونت و برپاداشتن جنگ نیست بلکه دفاع مشروع و عقلایی است.
کلمات کلیدی:
فلسطین، ایران، اسرائیل، رژیم صهیونیستی، دفاع مشروع، خشونت، صلح، جنگ.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- کتاب «۱۰ غلط مشهور درباره اسرائیل»، نوشته ایلان پاپه، ترجمه وحید خضاب، انتشارات کتابستان معرفت.
- دانشنامه فلسطین، اثر مجید صفاتاج، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
پینوشتها:
1. سوره انفال، آیه ۶۰.
2. بلاغی، محمدجواد، رحله المدرسیه و المدرسه السیاره فی نهج الهدی، قم، مرکز العلوم و الثقافه الاسلامیه، ۱۴۲۸ق، ص۲۲۰.
3. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم،۱۳۸۳ ش، ج۲۰، ص۲۴۰.
4. همان، ص۲۳۷.
5. سوره حج، آیه ۳۹ و ۴۰.