درخواست مرگ توسط حضرت زهرا ( سلام الله علیها )
پرسش:
اگر آرزوی مرگ برای خویش کار درستی نیست آیا درخواست از دنیا رفتن توسط حضرت زهرا سلام الله علیها آیا معتبر است و سند دارد؟ و اگر دارد از چه روی حضرت چنین درخواستی انجام دادند؟
پاسخ:
در برخی از کتابهای حدیثی نقل شده است که حضرت زهرا سلام الله علیها، طلب مرگ کردند. حضرت در خطبه نسبتا مفصلی به جهت اعتراض بر غصب فدک، چنین فرمودند: «لَیتَنِی مِتُّ قَبْلَ هُنَیئَتِی» یعنی «ای کاش در این لحظه مرده بودم».(۱)
نقل دیگری نیز وجود دارد که علامه مجلسی میگوید: «در بعضی از كتابها روایتی درباره وفات حضرت فاطمه علیها السّلام یافتم كه دوست دارم آن را بنویسم، گر چه از كتاب مورد اعتمادی نیست» ایشان در ادامه میگوید: حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «یا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعا».(۲)
فارغ از اعتبار سندی این دو نقل؛ در تحلیل محتوایی در مورد طلب مرگ حضرت فاطمه سلام الله علیها چند نکته لازم است بیان شود.
عمر طولانی، یکی از نعمتهای ارزشمند الاهی است و از نظر اسلام آرزوی مرگ امر ناپسند و مکروهی است. نقل شده است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله به عیادت بیماری رفت، آن شخص از شدت درد شکایت داشت و طلب مرگ نمود، حضرت فرمودند: هیچ گاه آرزوی مرگ نکن، چرا که اگر فرد خوبی باشی به اعمال نیکت میافزایی و اگر فرد بدی باشی چه بسا با تأخیر اجل توبه کنی، پس آرزوی مرگ نکنید»(۳).
این گونه نیست که به صورت کلی طلب مرگ در هر صورت مکروه شمرده شود به عبارت دیگر طلب مرگ نمودن از خداوند دلیلهای گوناگون میتواند داشته باشد که اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است، اما طلب مرگ به خاطر اهداف والا چون طلب شهادت یا رسیدن به دیدار و لقاء الله و یا اینکه اگر عمر دراز، سبب جهنمی شدن آدمی شود، طلب مرگ یا طلب شهادت هیچ ایرادی ندارد. امام سجاد علیهالسلام در دعای ۲۰ صحیفه سجادیه میفرماید: «فَإِذَا كَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیكَ قَبْلَ أَنْ یسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَی، أَوْ یسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَی»؛ یعنی هرگاه عمرم مرتع و چراگاه شیطان شود (بر من تسلّط یابد) جانم را بگیر، قبل از آن که دشمنیت به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم شود.
امیر مؤمنان علیهالسلام در اوصاف اهل تقوا میفرماید: «اگر خداوند عمر معینی را برای اهل ایمان و تقوا معین نکرده بود، یک چشم به هم زدن نیز روح آنان در بدنشان نمیماند، به دلیل اشتیاق به پاداش الاهی و بیم از کیفر او؛ یعنی مؤمن مشتاق دیدار و لقای پروردگار خوش است».(۴)
همچنین در کلام دیگر میفرماید: «أَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَ لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلَّا بِشَرْطٍ وَثِیق»؛(۵) یعنی بسیار به یاد مرگ و منزلهای پس از آن باش، اماّ هرگز آرزوی مرگ مکن، مگر آن گاه که صددرصد به رضایت الهی مطمئن باشی.
در داستان حضرت مریمصلواتاللهعلیها؛ هنگامیکه به جهت حمل حضرت عیسی علیهالسلام از مردم کنارهگیری کرد، حالت بسیار سختی که برای ایشان به وجود آمده بود فرمود: «یا لَیتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْیا مَّنسِیا»؛(۶) ترجمه: ای كاش پیش از این مرده بودم و یكسره از خاطرهها فراموش میشدم.
بنابراین طلب مرگ و شهادت در هر صورت مکروه و ناپسند نیست؛ کسی که در دنیا به گونهای زندگی کرده است که صد در صد به رضایت الهی یقین دارد و از سوی دیگر وظایف خود را نیز کامل انجام داده و مسئولیت خود را نیز ایفا کرده است و احساس میکند دیگر بعد از این برای او فرصت و توانایی انجام کار نیست و زندگی در دنیا نیز برای او همچون زندان است، آرزوی مرگ از خداوند آرزوی تسریع در رسیدن به لقاء الله است.
در جریان حضرت زهرا سلام الله علیها نیز چنین است یعنی وقتی حضرت با تمام توان از ولایت امیرالمؤمنین دفاع کرد و در این راه به مصیبتهای گوناگون دچار شد، مردم او را یاری نکردند و حقوق وی را غصب کردند حریم و حرمت اهل بیت علیهم السلام توسط هتاکان و منافقان شکسته شد دست به دعا شد و از خداوند طلب شهادت کرد. علاوه بر این، آرزوی مرگ از سوی حضرت در ادامه مبارزه ایشان با غاصبان خلافت و نشانهای از مظلومیت اهل بیت علیهم السلام بود. به عبارت دیگر وقتی شرایط سخت زمان حضرت فاطمه سلام الله علیها، را در نظر بگیریم متوجه میشویم که چنین دعا و آرزویی از سوی حضرت، نوعی اعلام انزجار از وضعیت موجود بود و با این کار در صدد نشان دادن نا حق بودن و عدم رضایت از خلفا و غاصبان حق اهل بیت علیهم السلام بود.
پی نوشتها:
۱. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، محقق/مصحح: خرسان، محمد باقر، مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق، چاپ اول، ج۱، ص۱۰۷.
۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت:دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴، چاپ دوم، ج۴۳، ص۱۷۷.
۳. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق/مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق، اول، ج۲، ص۴۴۹.
۴. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، مصحح، صبحی صالح، قم: دارالهجرة، ۱۴۱۴ق، چاپ اول، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳.
۵. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، همان، نامه ۶۹.
۶. سوره مریم، آیه ۲۳.