اولین منابع واقعه کربلا
:
پرسش:
اولین کسانی که درباره واقعه کربلا کتاب نوشتند چه کسانی بودند؟
پاسخ:
به جهت عظمت، عمق تأثیرگذاری و گستردگی بازتاب حادثه کربلا، از سدههای نخستین، حتی در قرن اوّل هجری (که نوشتن تاریخ و سیره به جهت سیاست خلیفه دوم، عمر ممنوع بود) بسیاری از نویسندگان تاریخ و سیره در این باره کتاب نوشتهاند. آنان با نگارش آثاری نگذاشتهاند این رویداد مهم به فراموشی سپرده شود، یا تنها در نقلها باقی بماند.
ولین تاریخ نگاران واقعه کربلا:
۱ – اَصبَغ بن نباته مجاشعی
از برخی اسناد به دست میآید نخستین کسی که اقدام به ثبت واقعه کربلا کرد، اصبغ بن نباته مجاشعی است. اوکتابی نوشت به نام «مقتل الحسین(علیه السلام)».(۱) وی از یاران خاص و فداکار امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به حساب میآمد و از شجاعان عرب بود که که با امام تا مرز کشته شدن بیعت کرد.(۲)
درگذشت وی را برخی بعد از قرن اوّل هجری(۳) و برخی سال ۶۴ه به بعد نوشتهاند.(۴)
۲- جابر بن یزید جُعفی
دومین کسی که در مورد حادثه کربلا کتاب نوشته جابر بن یزید جعفی است.کتاب او نیز به نام «مقتل الحسین» است.(۵)
روایات زیادی از واقعه کربلا از جابر نقل شده که نوزده روایت آن در کامل الزیارات میباشد.(۶) جابر از محدثان سرشناس کوفه و از مراجع علوم دینی زمان خویش در کوفه در اواخر دوره اموی و اوائل دوره عباسی و شاگرد امام باقر است که بیشتر دانش خود را در مدت هیجده سال شاگردی از آن حضرت فراگرفته و محضر امام صادق(ع) را نیز درک کرده است. او در سال ۱۲۸ه درگذشته است.(۷)
۳ - ابو مِخنَف (لوط بن یحیی)
کسی که به صورت مفصل واقعه کربلا را با عنوان «مقتل الحسین» به نگارش در آورد ابو مخنف لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی غامدی کوفی است. این کتاب مرجع بیشتر مورخان قرار گرفت. وی که در قرن دوم (متوفای ۱۵۸ه) میزیست (۸) از خاندانی عراقی و از شیعیان و محدثان بزرگ کوفه به شمار میآید.(۹) جدش مخنف بن سلیم از یاران امام علی(ع) بود.
کتاب «مقتل الحسین» ابو مخنف وجود ندارد، و آن چه از مطالب آن به دست ما رسیده، گزارشهایی است که در تاریخ طبری، ارشاد شیخ مفید و مقاتل الطالبیین ابو الفرج اصفهانی آمده است.
طبری، مطالب کتاب ابو مخنف را به روایت هشام بن محمد بن سائب کلبی کوفی (متوفای ۲۰۶ه) از شاگردان ابو مخنف آورده باشد، ولی محتمل است که مطالب را تلخیص یا ناقص نقل کرده و یا برخی را نیاورده باشد. طبری گزارش کاملی از واقعه کربلا نمیدهد. مطالب زیادی دربارة واقعه کربلا از ابن مخنف نقل شده که منحصر به فرد و با اهمیت است. مجموع روایاتی که طبری از ابی مخنف نقل کرده ۵۸۶ روایت میباشد.(۱۰)
شیخ مفید نیز بیشترین مطالب ابو مخنف را در ارشاد از طریق هشام بن محمد کلبی نقل کرده است، چون تشابه زیادی با طبری دارد. هر چند تفاوتهایی دیده میشود که میتواند ناشی از استفادة شیخ مفید از متن اصلی مقتل ابو مخنف باشد، همچنان که احتمال میرود شیخ مفید با استفاده از منابع دیگر، جملاتی را بر متن روایات ابو مخنف افزوده باشد.
ابوالفرج اصفهانی نیز در کتاب مقاتل الطالبیین مطالب بسیاری از ابو مخنف آورده است. علاوه مطالبی از این سوی و آن سوی و روایاتی از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) بر آن افزوده که در منابع دیگر نیامده است.(۱۱)
مقتل الحسین ابومخنف دارای اهمیت است و میتواند صحیحترین گزارش دربارة رخداد کربلا باشد که به واقع نزدیک است. بسیاری از اخبار ابو مخنف توسط کسانی گزارش شده که در کربلا حضور داشته و یا با یک یا دو واسطه نقل شده است.
به عنوان «مقتل ابو مخنف» مقاتل گوناگونی چاپ و منتشر شده که هیچ کدام «مقتل الحسین» ابو مخنف نیست. تنها مأخذی که روایات ابو مخنف را مبسوط نقل کرده تاریخ طبری است که دانشمند فرزانه، جناب آقای شیخ هادی یوسفی غروی، آنها را استخراج و به عنوان «وقعة الطف لابی مخنف» منتشر کرده است.
۴- ابو مُنذر، هشام بن محمد بن سائب کلبی کوفی
وی از دانشمندان بزرگ قرن دوم و اوائل قرن سوم، نیز از بزرگانی است که درباره واقعه کربلا، کتاب نوشته است. او، در علم انساب (نَسَب شناسی) سرآمد عالمان عصر خویش به حساب میآمد. جد وی «بشر» همراه سه فرزندش: سائب، عبید و عبدالرحمن در جنگ جمل و صفین جزو سپاهیان علی(علیه السلام) بودند. بیشتر خاندان او اهل دین و دانش و ادب و هوادار خاندان علی(علیه السلام) و مخالف بنی امیه بودند. پدر هشام، محمد بن سائب، نیز از عالمان به نام زمان خویش بود. محمد در بصره، تفسیر میگفت. هشام و پدرش به دلیل گرایشهای شیعی، مورد طعن فراوان قرار گرفتتد. هشام کتابهای زیادی تألیف کرد که تعداد آنها از یک صد و پنجاه عنوان، بیشتر است. ابن سعد در طبقات الکبری، مسعودی در مروج الذهب و طبری در تاریخ الامم و الملوک مطالب زیادی از هشام کلبی نقل کرده و او را موثق دانستهاند. از مأخذ مهم یعقوبی در نقد تاریخ، نوشتههای هشام است.
هشام، درباره اخبار اسلام تألیفات زیاد داشته(۱۲) همان طور که از تاریخ طبری استفاده میشود، وی راوی اخبار ابو مخنف شیعی میباشد. هشام، کتابی دارد که در بارة وقایع کربلا نوشته، آن چه از استادش ابو مخنف در این رابطه شنیده، همچنین مطالبی که از استاد دیگرش عوانة بن حکم(متوفی ۱۵۸) فرا گرفته، در آن جمعآوری کرده است. قدیمیترین نقلها دربارة واقعه کربلا، در تاریخ طبری از طریق هشام کلبی نقل شده است. طبری آنها را در ضمن حوادث سال ۶۰ و ۶۱، در کتاب تاریخ خود نقل میکند. بعد از طبری، از جمله کسانی که بدون واسطه دربارة واقعه کربلا، از هشام کلبی، مطالبی نقل میکند، شیخ مفید در ارشاد است که به نظر میرسد عمده مطالب مربوط به کربلا را، از هشام کلبی نقل میکند، (۱۳) همچنین از مهمترین مصادر بلاذری، در «جمل من انساب الاشراف» نوشتههای هشام کلبی میباشد.(۱۴)
درگذشت او را سال ۲۰۴ ذکر کردهاند.(۱۵)
کتابهای معتبری که بعدها مورخان، درباره واقعه کربلا نوشتهاند، بیشتر مطالب خود را از افرادی که ذکرشد، گرفتهاند.
پینوشتها:
۱ عبرات المصطفین فی مقتل الحسین، محمدباقر محمودی، ج ۱،(ص) ۶؛ الذریعة الی تصاینف الشیعه، ج ۲۲،(ص) ۲۳ ۲۴.
۲ قاموس الرجال،محمدتقی تستری، ج ۲،(ص) ۱۶۶.
۳ الذریعه الی تصانیف الشیعه، آغا بزرگ طهرانی، ج ۲۲،(ص) ۲۳.
۴ عبرات المصطفین، ج ۱،(ص) ۶.
۵ رجال نجاشی، ج ۱، ص۳۱۳ و ۳۱۵، شماره ۳۳۰.
۶ میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه سید علی قرائی و رسول جعفریان، ص۱۲۴، ۱۲۵،۱۴۱و ۱۴۲.
۷ رجال نجاشی، ج۱،(ص) ۳۱۴.
۸ وقعة الطف،(ص) ۸.
۹ رجال نجاشی، ج ۲،(ص) ۱۹۱، شماره ۸۷۳.
۱۰ تاریخ سیاسی اسلام - سیره رسول خدا، جعفریان،(ص) ۸۶.
۱۱ تأملی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان،(ص) ۲۰.
۱۲ هشام ابو منذر، هشام بن محمد کلبی، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نایینی،(ص) ۳۱، ۳۵ و۴۳.
۱۳ وقعة الطف،(ص) ۸.
۱۴ – مقدمه جمل من انساب الاشراف، ج۱،(ص) ۱.
۱۵- وفیات الاعیان، ج ۶،(ص) ۸۲ و ۸۴.