چه کنیم تا مرتکب گناه نشویم؟
چه کنیم تا مرتکب گناه نشویم؟
عامل اصلی بدبختی آدمی گناه است. اگر انسان بخواهد از گناه دوری کند و از این سمّ مهلک نجات یابد، رعایت نکات زیر ضروری است:
۱. عزم: تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمی آورد.
۲. افزایش شناخت و معرفت نسبت به خدا: سرپیچی از فرمان خدا نتیجه ضعف معرفت یا عدم شناخت خدا است: امام صادق(ع) میفرماید:«ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ؛[۱] خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند»؛ زیرا «چه کسی است که خدا را شناخته باشد و شیرینی محبّتهای او را چشیده باشد اما به سوی غیر خدا برود؟»[۲]
«ومَن الذی أنِسَ بِقُربکَ فابْتَغی عنکَ حِوَلا؛[۳] و چه کسی به تو نزدیک شد و به مقام قرب تو انس گرفت و لحظهای از تو روی برگردانید؟!» پس برای دوری از گناه باید سطح «معرفت» و ارتباط و «الفت» خود را با خدا را افزایش دهیم.
شناخت رحمت و لطف پروردگار و آگاهی و دقت در نعمتهای مادی و معنوی، نیز چشم پوشیها و بخشش خداوند در انسان جذبه و عشق نزدیکی به خدا و دوری از گناه را فراهم میسازد، چنان که خداوند به حضرت داود(ع) فرمود: «نعمتها و خوبیهای مرا برای مردم توصیف کن، آنان مرا دوست خواهند داشت.»[۴]
۳. حاضر و ناظر دانستن خدا: توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است حتی بر خطورات قلبی ما (در دل می گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت می کشد گناه کند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید. برای این که انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این که گفته می شود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است که با یاد خدا بودن، انسان را از افتادن در دره های هلاکت نگه می دارد. به عوامل سعادت نزدیک می گرداند. علی(ع) فرمود: «خدا را در همه جا یاد کنید، زیرا در همه جا با شما است».[۵] حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا به هنگام مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با حرام است که این یاد خدا مانع از ارتکاب حرام می شود».[۶] خداوند در قرآن فرموده: «أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى؛[علق/۱۴] آیا (او که اهل گناه و شرک است) ندانست که خدا می بیند».
۴. خویشتن شناسی: شناخت نفس و ارزیابی عملکردها و صفات نفسانی، و پی بردن به جایگاه دون مایه آن، انسان را از گناه دور میسازد، زیرا کسی که در چگونگی آفرینش خود و مراحل مختلف آن تأمل کند و توجه نماید که زمانی خاک بوده، سپس به شکل نطفه نجس و قطره آبی بیارزش نمایان شد و مراحلی را طی کرد تا به صورت انسان ظاهر گشت، متواضع و تسلیم دستور خدا میشود.
وقتی آگاهی یافت که خمیرمایه آفرینش او از مادهای پست و نجس بوده، سرانجام به مرداری گندیده و بدبو بدل میشود، از غرور و خودپسندی (که ریشه بسیاری از صفتهای نکوهیده و گناهان است) دور میگردد. حضرت علی(ع) میفرماید: «نفس خود را (بشناس و آن را در پیشگاه خدا) خوار و ذلیل کن تا تو را به معصیت نکشاند».[۷]
۵. ترک زمینه های گناه: پیشگیری از گناه آسانترین راه مبارزه با گناه است. جوانی که میخواهد گناه نکند، باید خود را از صحنههای گناه دور نگه دارد. امام علی(ع) میفرماید: «قرین المعاصی، رهین السئات؛[۸] کسی که به معصیتها نزدیک است، در گرد گناهان و بدیها اسیر میگردد».
از قرار گرفتن در هر مکان و موقعیتی که ذهن و فکر شما را به وسوسه و گناه سوق میدهد، پرهیز کنید. وقتی میدانید حضور شما در جایی است که در آن مکان غیبت و تهمت و دروغ و یا گناه دیگری انجام میگیرد و مجبور به انجام آن میشوید، خود را دور کنید.
این خود زیر مجموعه ای دارد که مهم ترین آن عبارت از است:
الف: کنترل چشم: باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و هر چه که شهوت انگیز است، نگاه شود. امام صادق(ع)می فرماید: «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویلة؛[۹] نظر دوختن تیری مسموم از تیرهای ابلیس است. چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد». تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
ب: کنترل گوش: باید از شنیدنیهایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند، پرهیز شود. مانند نوار موسیقی، صدای شهوت انگیز نامحرم و . . . .
ج: ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانی که باعث میشوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آن ها پرهیز کرد. حضرت سجاد(ع) از همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهی فرموده: «دروغگو، گناهکار، بخیل، احمق و کسی که قطع رحم کرده است».[۱۰]
البته این ها از مهم ترین زمینه های گناه هستند که باید ترک شوند، ولی به طور کلی هر چیزی که زمینه گناه را فراهم میکند، باید ترک شود.
۶- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم بسزایی در ترک فکر گناه دارد. از این رو هر چه بیش تر و دقیق تر زمینه گناه ترک شود، فکر گناه کم تر به سراغ انسان می آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد می نماید. بعد از شوق اراده عمل سپس خود گناه محقق می شود. تا اراده و شوق و میل نسبت به کاری نباشد، انسان مرتکب آن کار نمی گردد.
۷- گناهان و عیبهای خود را بزرگ دیدن اگر چه کوچک باشد. طاعت و عبادتهای خویش را ناچیز شمردن، اگر چه بزرگ باشد، زیرا اولا گناهان کوچک راه و جاده صاف کن گناهان بزرگ است.[۱۱] همان گونه که پیامبر (ص) فرمود: «به کوچکی گناه منگرید، بلکه به بزرگی کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی و نافرمانی می شود.»[۱۲] افزون برآن از کجا میدانید که طاعت و عبادت و کارهای خوب شما مورد قبول خداوند قرار گرفته و یا تقصیرات و گناهان مورد عفو و بخشش واقع شده است؟!
۸- تفکر در عواقب زیانبار گناه: اگر انسان توجه کامل داشته باشد که معصیت افزون بر آثار سوء دنیوی، چه عذاب های غیر قابل تحمل اُخروی به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوری می جوید. قرآن می فرماید: «إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمُ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى؛ [طه/۱۷۴] همانا هركس كه گناهكار ومجرم نزد پروردگار خود بيايد، پس براى او جهنّمى است كه نه در آن مى ميرد (تا رهايى يابد) ونه (با خوشى) زندگى مى كند.»
در آیة دیگر فرمود: « يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ * وَفَصِيلَتِهِ الَّتِى تُْوِيهِ * وَمَن فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنجِيهِ * كَلَّا إِنَّهَا لَظَى؛[معارج، آیات ۱۱-۱۵] ... در آن روز مجرم دوست دارد فرزندان خود را براى دفع عذاب فديه دهد و فداى خود كند، و همچنين همسر و برادرش را و بستگان و قبيلهاش را كه هميشه به او پناه دادند. (بلكه آرزو دارد) تمام مردم روى زمين را فدا كند تا او را نجات دهند. چنين نيست، همانا آن آتش شعله ور است... .»
در جای دیگر فرمود: «وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِى كُنتُ تُرَابًا؛[نبأ/۴۰] در روز قیامت کافر گوید: ای کاش خاک بودم» پس پیش از ارتکاب گناه به یاد زودگذر بودن لذتهای آن و طولانی بودن عذاب و کیفر آن باشید.[۱۳]
۹- مقایسه بین بهشت و جهنم: اگر انسان مطالعه اجمالی در آیات و روایات اهل بیت(ع) در مورد نعمت های بهشتی و عذاب های جهنمی داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پیدا می کند و از جهنم می ترسد. در نتیجه مرتکب گناه نمی شود. در این زمینه مطالعه جلد شش کتاب پیام قرآن اثر آیت الله مکارم شیرازی بسیار مفید است.
۱۰- اشتغال به برنامه شبانه روزی: باید شبانه روز خود را با برنامه ریزی صحیح و متناسب وضع روحی و جسمی خود پر کنید. هیچ ساعت بیکاری نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکاری وسوسه های نفس و شیطان به سراغ انسان میآید. او را به فکر گناه و سپس به خود گناه میکشاند. امیرالمؤمنین علی(ع):
«إنّ هذه النفس لامارة بالسوء، فمن أهملها، جمحت به إلی المآثم؛[۱۴] نفس (انسانی) پیوسته و مرتب به بدی امر میکند. در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کاری نگمارد) نفس او را به سمت گناهان میکشاند».
۱۱. تلاوت قرآن به ویژه در سحر با رعایت آداب آن، و شرکت در جلسات قرائت و انس با قرآن.
۱۲. خواندن دعاهای ائمه علیهم السلام به خصوص دعای کمیل، مناجات خمس عشر، مناجات شعبانیه، دعای سحر ابوحمزه ثمالی، با حضور قلب و دقت در معانی آن.
۱۳. خواندن نماز شب.
۱۴- روزه گرفتن: روزه گرفتن قوای حیوانی و شهوانی انسان را تضعیف میکند. اگر قوای شهوانی ضعیف گشت، فکر گناه هم کمرنگ میشود. امام باقر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغی؛[۱۵] هرگاه شکم پر شود، طغیان میکند». مفهومش این است اگر شکم پر نشود، طغیان نمیکند. البته:
اولاً: روزه نباید برای بدن ضرری داشته باشد و گرنه شرعاً حرام است.
دوم: در کارهای روزمره اخلال ایجاد نکند.
سوم: اگر نه مضر بود و نه مخل فقط روزهای دوشنبه و پنجشنبه باشد.
۱۵- فکر مرگ: این یکی دیگر از چیزهای بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین میبرد و یا کم میکند که به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگی دارد. اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد، نقشی سازنده و بالا برنده دارد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
«اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعی الشتات؛[۱۶] یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جداییها را». یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا میسازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز میدارد.
۱۶. توسل به ائمه(ع) و خواندن زیارت آنان از راه دور و نزدیک.
۱۷. داشتن برنامه خودسازی و تهذیب نفس و به اصطلاح مراقبت و مواظبت و مراتب بعدی آن.
۱۸- زیاد سبحان الله گفتن، که باعث می شود شیطان از انسان دور شود.
وقتی شیطان از انسان دور شود، دیگر گناه نمی کند. امام صادق(ع) فرمود: «شیطان گفته است: پنج کس مرا بیچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقیه مردم در اختیار منند: ۱ـ کسی که با نیّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام کارها به او توکّل کند. ۲ـ کسی که در شبانه روز زیاد تسبیح گوید. ۳ـ کسی که هر چه برای خود می پسندد، برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد. ۴ـ کسی در وقت رویارویی با مصیبت ناله و فریاد نزند. ۵ـ کسی که به آن چه خدا قسمتش کرده است راضی باشد».[۱۷]
جهت آگاهی بیش تر کتاب «آثار گناه» از آقای محسن قرائتی و کتاب «کیفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن» از آقای سید هاشم محلاتی، توصیه میشود.
[۱]. تحف العقول، ص۲۹۴.
[۲]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، مناجات خمس عشره، مناجات المحبین.
[۳]. همان.
[۴]. محمد محمدي ريشهري، ميزان الحكمه، دار الحديث، ۱۴۱۶ ه.ق ، ج ۱، ص ۵۱۱.
[۵]. حاج شيخ صادق احسانبخش، آثار الصادقين،روابط عمومي ستاد برگزاري نماز جمعه گيلان، چاپ اول،۱۳۶۹، ج ۶، ص ۲۹۵، ح ،ش ۸۵۶۷.
[۶]. همان، ص ۲۹۴، ح، ش ۸۵۶۲.
[۷]. عبد الواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم درر الكلم، مکتب الاعلام الاسلامی ، ۱۳۶۶، ج ۱، ص ۱۱۳.
[۸]. همان، ج ۲، ص ۵۳۶.
[۹]. حاج شيخ عباس قمي، سفينه البحار، دار الاسوه الطباعه و النشر، ۱۴۲۲ ه.ق ، ماده نظر.
[۱۰]. همان، ماده صحب.
[۱۱]. بحار، ج۷۰، ص۳۵۳
[۱۲]. همان، ج۷۷ ، ص۱۶۸
[۱۳]. غرر الحکم، ج ۱، ص ۱۳۲
[۱۴]. همان، ج۲ ص ۲۲۰.
[۱۵]. ملا محسن فیض کاشانی، المحجةالبیضاء، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران مکتبه الصدوق، ه ش، ج ۵، ص ۱۵۰.
[۱۶]. غرر الحکم، ج۲ ،ص ۲۷۰
[۱۷]. آثار الصادقین، ج ۶، ص ۲۹۰، شماره ۸۵۴۳عامل اصلی بدبختی آدمی گناه است. اگر انسان بخواهد از گناه دوری کند و از این سمّ مهلک نجات یابد، رعایت نکات زیر ضروری است:
۱. عزم: تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمی آورد.
۲. افزایش شناخت و معرفت نسبت به خدا: سرپیچی از فرمان خدا نتیجه ضعف معرفت یا عدم شناخت خدا است: امام صادق(ع) میفرماید:«ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ؛[۱] خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند»؛ زیرا «چه کسی است که خدا را شناخته باشد و شیرینی محبّتهای او را چشیده باشد اما به سوی غیر خدا برود؟»[۲]
«ومَن الذی أنِسَ بِقُربکَ فابْتَغی عنکَ حِوَلا؛[۳] و چه کسی به تو نزدیک شد و به مقام قرب تو انس گرفت و لحظهای از تو روی برگردانید؟!» پس برای دوری از گناه باید سطح «معرفت» و ارتباط و «الفت» خود را با خدا را افزایش دهیم.
شناخت رحمت و لطف پروردگار و آگاهی و دقت در نعمتهای مادی و معنوی، نیز چشم پوشیها و بخشش خداوند در انسان جذبه و عشق نزدیکی به خدا و دوری از گناه را فراهم میسازد، چنان که خداوند به حضرت داود(ع) فرمود: «نعمتها و خوبیهای مرا برای مردم توصیف کن، آنان مرا دوست خواهند داشت.»[۴]
۳. حاضر و ناظر دانستن خدا: توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است حتی بر خطورات قلبی ما (در دل می گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت می کشد گناه کند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید. برای این که انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این که گفته می شود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است که با یاد خدا بودن، انسان را از افتادن در دره های هلاکت نگه می دارد. به عوامل سعادت نزدیک می گرداند. علی(ع) فرمود: «خدا را در همه جا یاد کنید، زیرا در همه جا با شما است».[۵] حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا به هنگام مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با حرام است که این یاد خدا مانع از ارتکاب حرام می شود».[۶] خداوند در قرآن فرموده: «أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى؛[علق/۱۴] آیا (او که اهل گناه و شرک است) ندانست که خدا می بیند».
۴. خویشتن شناسی: شناخت نفس و ارزیابی عملکردها و صفات نفسانی، و پی بردن به جایگاه دون مایه آن، انسان را از گناه دور میسازد، زیرا کسی که در چگونگی آفرینش خود و مراحل مختلف آن تأمل کند و توجه نماید که زمانی خاک بوده، سپس به شکل نطفه نجس و قطره آبی بیارزش نمایان شد و مراحلی را طی کرد تا به صورت انسان ظاهر گشت، متواضع و تسلیم دستور خدا میشود.
وقتی آگاهی یافت که خمیرمایه آفرینش او از مادهای پست و نجس بوده، سرانجام به مرداری گندیده و بدبو بدل میشود، از غرور و خودپسندی (که ریشه بسیاری از صفتهای نکوهیده و گناهان است) دور میگردد. حضرت علی(ع) میفرماید: «نفس خود را (بشناس و آن را در پیشگاه خدا) خوار و ذلیل کن تا تو را به معصیت نکشاند».[۷]
۵. ترک زمینه های گناه: پیشگیری از گناه آسانترین راه مبارزه با گناه است. جوانی که میخواهد گناه نکند، باید خود را از صحنههای گناه دور نگه دارد. امام علی(ع) میفرماید: «قرین المعاصی، رهین السئات؛[۸] کسی که به معصیتها نزدیک است، در گرد گناهان و بدیها اسیر میگردد».
از قرار گرفتن در هر مکان و موقعیتی که ذهن و فکر شما را به وسوسه و گناه سوق میدهد، پرهیز کنید. وقتی میدانید حضور شما در جایی است که در آن مکان غیبت و تهمت و دروغ و یا گناه دیگری انجام میگیرد و مجبور به انجام آن میشوید، خود را دور کنید.
این خود زیر مجموعه ای دارد که مهم ترین آن عبارت از است:
الف: کنترل چشم: باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و هر چه که شهوت انگیز است، نگاه شود. امام صادق(ع)می فرماید: «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویلة؛[۹] نظر دوختن تیری مسموم از تیرهای ابلیس است. چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد». تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
ب: کنترل گوش: باید از شنیدنیهایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند، پرهیز شود. مانند نوار موسیقی، صدای شهوت انگیز نامحرم و . . . .
ج: ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانی که باعث میشوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آن ها پرهیز کرد. حضرت سجاد(ع) از همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهی فرموده: «دروغگو، گناهکار، بخیل، احمق و کسی که قطع رحم کرده است».[۱۰]
البته این ها از مهم ترین زمینه های گناه هستند که باید ترک شوند، ولی به طور کلی هر چیزی که زمینه گناه را فراهم میکند، باید ترک شود.
۶- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم بسزایی در ترک فکر گناه دارد. از این رو هر چه بیش تر و دقیق تر زمینه گناه ترک شود، فکر گناه کم تر به سراغ انسان می آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد می نماید. بعد از شوق اراده عمل سپس خود گناه محقق می شود. تا اراده و شوق و میل نسبت به کاری نباشد، انسان مرتکب آن کار نمی گردد.
۷- گناهان و عیبهای خود را بزرگ دیدن اگر چه کوچک باشد. طاعت و عبادتهای خویش را ناچیز شمردن، اگر چه بزرگ باشد، زیرا اولا گناهان کوچک راه و جاده صاف کن گناهان بزرگ است.[۱۱] همان گونه که پیامبر (ص) فرمود: «به کوچکی گناه منگرید، بلکه به بزرگی کسی بنگرید که نسبت به او گستاخی و نافرمانی می شود.»[۱۲] افزون برآن از کجا میدانید که طاعت و عبادت و کارهای خوب شما مورد قبول خداوند قرار گرفته و یا تقصیرات و گناهان مورد عفو و بخشش واقع شده است؟!
۸- تفکر در عواقب زیانبار گناه: اگر انسان توجه کامل داشته باشد که معصیت افزون بر آثار سوء دنیوی، چه عذاب های غیر قابل تحمل اُخروی به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوری می جوید. قرآن می فرماید: «إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمُ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى؛ [طه/۱۷۴] همانا هركس كه گناهكار ومجرم نزد پروردگار خود بيايد، پس براى او جهنّمى است كه نه در آن مى ميرد (تا رهايى يابد) ونه (با خوشى) زندگى مى كند.»
در آیة دیگر فرمود: « يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ * وَفَصِيلَتِهِ الَّتِى تُْوِيهِ * وَمَن فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنجِيهِ * كَلَّا إِنَّهَا لَظَى؛[معارج، آیات ۱۱-۱۵] ... در آن روز مجرم دوست دارد فرزندان خود را براى دفع عذاب فديه دهد و فداى خود كند، و همچنين همسر و برادرش را و بستگان و قبيلهاش را كه هميشه به او پناه دادند. (بلكه آرزو دارد) تمام مردم روى زمين را فدا كند تا او را نجات دهند. چنين نيست، همانا آن آتش شعله ور است... .»
در جای دیگر فرمود: «وَ يَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِى كُنتُ تُرَابًا؛[نبأ/۴۰] در روز قیامت کافر گوید: ای کاش خاک بودم» پس پیش از ارتکاب گناه به یاد زودگذر بودن لذتهای آن و طولانی بودن عذاب و کیفر آن باشید.[۱۳]
۹- مقایسه بین بهشت و جهنم: اگر انسان مطالعه اجمالی در آیات و روایات اهل بیت(ع) در مورد نعمت های بهشتی و عذاب های جهنمی داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پیدا می کند و از جهنم می ترسد. در نتیجه مرتکب گناه نمی شود. در این زمینه مطالعه جلد شش کتاب پیام قرآن اثر آیت الله مکارم شیرازی بسیار مفید است.
۱۰- اشتغال به برنامه شبانه روزی: باید شبانه روز خود را با برنامه ریزی صحیح و متناسب وضع روحی و جسمی خود پر کنید. هیچ ساعت بیکاری نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکاری وسوسه های نفس و شیطان به سراغ انسان میآید. او را به فکر گناه و سپس به خود گناه میکشاند. امیرالمؤمنین علی(ع):
«إنّ هذه النفس لامارة بالسوء، فمن أهملها، جمحت به إلی المآثم؛[۱۴] نفس (انسانی) پیوسته و مرتب به بدی امر میکند. در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کاری نگمارد) نفس او را به سمت گناهان میکشاند».
۱۱. تلاوت قرآن به ویژه در سحر با رعایت آداب آن، و شرکت در جلسات قرائت و انس با قرآن.
۱۲. خواندن دعاهای ائمه علیهم السلام به خصوص دعای کمیل، مناجات خمس عشر، مناجات شعبانیه، دعای سحر ابوحمزه ثمالی، با حضور قلب و دقت در معانی آن.
۱۳. خواندن نماز شب.
۱۴- روزه گرفتن: روزه گرفتن قوای حیوانی و شهوانی انسان را تضعیف میکند. اگر قوای شهوانی ضعیف گشت، فکر گناه هم کمرنگ میشود. امام باقر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغی؛[۱۵] هرگاه شکم پر شود، طغیان میکند». مفهومش این است اگر شکم پر نشود، طغیان نمیکند. البته:
اولاً: روزه نباید برای بدن ضرری داشته باشد و گرنه شرعاً حرام است.
دوم: در کارهای روزمره اخلال ایجاد نکند.
سوم: اگر نه مضر بود و نه مخل فقط روزهای دوشنبه و پنجشنبه باشد.
۱۵- فکر مرگ: این یکی دیگر از چیزهای بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین میبرد و یا کم میکند که به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگی دارد. اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد، نقشی سازنده و بالا برنده دارد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
«اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعی الشتات؛[۱۶] یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جداییها را». یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا میسازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز میدارد.
۱۶. توسل به ائمه(ع) و خواندن زیارت آنان از راه دور و نزدیک.
۱۷. داشتن برنامه خودسازی و تهذیب نفس و به اصطلاح مراقبت و مواظبت و مراتب بعدی آن.
۱۸- زیاد سبحان الله گفتن، که باعث می شود شیطان از انسان دور شود.
وقتی شیطان از انسان دور شود، دیگر گناه نمی کند. امام صادق(ع) فرمود: «شیطان گفته است: پنج کس مرا بیچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقیه مردم در اختیار منند: ۱ـ کسی که با نیّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام کارها به او توکّل کند. ۲ـ کسی که در شبانه روز زیاد تسبیح گوید. ۳ـ کسی که هر چه برای خود می پسندد، برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد. ۴ـ کسی در وقت رویارویی با مصیبت ناله و فریاد نزند. ۵ـ کسی که به آن چه خدا قسمتش کرده است راضی باشد».[۱۷]
جهت آگاهی بیش تر کتاب «آثار گناه» از آقای محسن قرائتی و کتاب «کیفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن» از آقای سید هاشم محلاتی، توصیه میشود.
[۱]. تحف العقول، ص۲۹۴.
[۲]. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، مناجات خمس عشره، مناجات المحبین.
[۳]. همان.
[۴]. محمد محمدي ريشهري، ميزان الحكمه، دار الحديث، ۱۴۱۶ ه.ق ، ج ۱، ص ۵۱۱.
[۵]. حاج شيخ صادق احسانبخش، آثار الصادقين،روابط عمومي ستاد برگزاري نماز جمعه گيلان، چاپ اول،۱۳۶۹، ج ۶، ص ۲۹۵، ح ،ش ۸۵۶۷.
[۶]. همان، ص ۲۹۴، ح، ش ۸۵۶۲.
[۷]. عبد الواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم درر الكلم، مکتب الاعلام الاسلامی ، ۱۳۶۶، ج ۱، ص ۱۱۳.
[۸]. همان، ج ۲، ص ۵۳۶.
[۹]. حاج شيخ عباس قمي، سفينه البحار، دار الاسوه الطباعه و النشر، ۱۴۲۲ ه.ق ، ماده نظر.
[۱۰]. همان، ماده صحب.
[۱۱]. بحار، ج۷۰، ص۳۵۳
[۱۲]. همان، ج۷۷ ، ص۱۶۸
[۱۳]. غرر الحکم، ج ۱، ص ۱۳۲
[۱۴]. همان، ج۲ ص ۲۲۰.
[۱۵]. ملا محسن فیض کاشانی، المحجةالبیضاء، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران مکتبه الصدوق، ه ش، ج ۵، ص ۱۵۰.
[۱۶]. غرر الحکم، ج۲ ،ص ۲۷۰
[۱۷]. آثار الصادقین، ج ۶، ص ۲۹۰، شماره ۸۵۴۳