اصبغ بن نباته

image: 
«اصبغ بن نباته» که بود؟

«اصبغ بن نباته» که بود؟

«اَصبَغ بن نُباته تمیمی حَنْظلی مُجاشِعی» از یاران وفادار حضرت علی(علیه السلام) و از اهالی کوفه بود. ایشان در دوران خلافت امام علی(علیه السلام) یکی از نام‌دارترین و استوارترین یاران آن امام و از اعضای «شرطة الخمیس» محسوب می ‌شد.
در گزارش «ابن مزاحم» آمده است که : «اصبغ» پیرمردی زاهد و عابد بود و از جنگاوران عراق بود و از سرداران علی(علیه السلام) به ‌شمار می ‌آمد.(۱)
هم چنین ایشان را یکی از اعضای «شرطه الخمیس» در جنگ صفین عنوان می کنند.(۲)
از خود او درباره معنای عنوان «‌شرطة الخمیس‌» روایت شده است که ما با حضرت علی(علیه السلام) شرط و پیمان بستیم تا پای جان در راه او فداکاری کنیم.(۳)
علاوه بر حضور در جنگ و وفاداری نسبت به حضرت علی(علیه السلام) «اصبغ» گزارش های جنگ صفین را نیز گزارش کرده و یکی از راویان رویدادهای این جنگ است.(۴)
البته ایشان تنها گزارش گر جنگ صفین نیست بلکه جنگ جمل را نیز گزارش کرده و روایاتی در شرح حوادث این جنگ نیز از ایشان در دست است.(۵)
«اصبغ» پس از امام علی(علیه السلام) مدتی زنده بود.(۶)
او واقعه شهادت آن حضرت(علیه السلام) را گزارش کرده است.(۷)
او را در طبقه اصحاب امام حسن مجتبی(علیه السلام) نیز برشمرده اند.(۸)
تاریخ رحلت ایشان مشخص نیست، گزارش های مختلفی در این زمینه وجود دارد، حتی برخی گفته اند ایشان تا بعد از قرن اول هجری زنده بود.
با نگاه به روایاتی که او در منابع مختلف از ایشان نقل شده می توان گفت که در زمان حسنین(علیهما السلام) زنده بوده، چون هم از امام حسن(علیه السلام)(۹) و هم از امام حسین(علیه السلام)(۱۰) روایت نقل کرده است.
ایشان حتی پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) در قید حیات بوده زیرا کتابی به نام «مقتل الحسین(علیه السلام) » از ایشان در منابع دیده می شود.(۱۱)
شهرت «اصبغ» به لحاظ جایگاه رواییش است. ایشان روایات زیادی از حضرت علی (علیه السلام) نقل کرده است.(۱۲)
منابع شیعی «اصبغ» را توثیق کرده اند(۱۳) و اما منابع اهل سنت همان طور که انتظار می رود به دلیل شیعه بودن، او را با لفظ رافضی طرد کرده و حتی ایشان را متهم به غالی گری می نمایند.(۱۴) این اتهامات به دلیل رابطه اصبغ با امام علی(علیه السلام) است.
از افتخارات «اصبغ»، نقل عهد نامه «مالک اشتر» و نیز وصیت نامه امام علی (علیه السلام) به «محمد بن حنفیه» است.(۱۵)

پی نوشت ها:
۱. نصر بن مزاحم، وقعة صفین، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق، ص۴۴۲-۴۴۳.
۲. خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۷م، ج۱، ص۲۳۱.
۳. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال(معروف به رجال کشی)، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۱۰۳؛ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق.، ج۳، ص۲۲۲.
۴. نصر بن مزاحم، پیشین، ص۳۲۲ و ۴۴۲.
۵. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۴۸ و ۲۶۳.
۶. نجاشی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق، ص۸.
۷. مفید، محمد، امالی، به کوشش حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۳ق، ص۳۵۱.
۸. شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م، ص۶۶.
۹. آیه الله خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۲۳.
۱۰. ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابی‌طالب، قم، مطبعة علمیة، ج۴، ص۵۲.
۱۱. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۵۱ش، ص ۶۳.
۱۲. آیه الله خویی، پیشین، ج۳، ص۲۲۲.
۱۳. حلی، حسن، رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م، ص۲۴.
۱۴. ابن حجر عسقلانی، احمد، تقریب التهذیب، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م، ج۱، ص۸۱.
۱۵. شیخ طوسی، فهرست، ص۶۲-۶۳.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: