استجابت دعای گناهکار

image: 
آیا خدا فقط به آدم های خوب کمک می کند؟ یعنی خدا هیچ وقت دعای یک گناهکار و خطاکار را مستجاب نمی کند؟

آیا خدا فقط به آدم های خوب کمک می کند؟ یعنی خدا هیچ وقت دعای یک گناهکار و خطاکار را مستجاب نمی کند؟

کمک خدا به دو قسمت تقسیم می شود: کمک عمومی؛ کمک اختصاصی.
کمک عمومی این است که خدا به همه موجودات و مخلوقات، خوب و بد، گیاه و حیوان و انسان و ... آنچه که لایق حیاتشان است و ظرفیت وجودیشان طلب می کند را به همه آن ها داده و رزق معمولی که همه دارند را به آن ها عنایت می کند و هیچ کسی نیست مگر این که از این کمک خدا برخوردار است که از این کمک به رحمانیت خدا تعبیر می شود.
«وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»؛ و هیچ جنبنده در زمین نیست جز آن که روزیش بر خداست و خدا قرارگاه (منزل دائمی) و آرامشگاه (جای موقت) او را می‌داند، و همه احوال خلق در دفتر علم ازلی خدا ثبت است.(1)

یک قسم کمک، کمک اختصاصی خداست به بنده هایی که آن را از خدا طلب می کنند و یک ظرفیت خاصی در خود ایجاد می کنند که مورد رحمت و کمک خاص خدا قرار می گیرند؛ مثلا کسی که به دیگران رحم می کند خدا به او نگاه رحمت می کند.
«إِنَّمَا یَرْحَمُ‏ اللَّهُ‏ مِنْ عِبَادِهِ الرُّحَمَاءَ»؛ خداوند از میان بندگانش فقط به رحماء و افراد مهربان، رحم می کند.(2)
و یا کسی که اهل عبادت خداست خدا به او کمک می کند کسی که توبه می کند خدا به او کمک می کند که گذشته خود را را جبران کند و یا کسی که در خانه خدا دعا می کند و خدا دعای او را مستجاب می کند.
این نوع از کمک مخصوص بندگان خاص خداست.
از امیر المؤمنین (علیه السلام) روایت شده كه خداوند در شب معراج به رسول اكرم (صلوات الله علیه و آله) فرمود:
«یَا مُحَمَّدُ وَجَبَتْ‏ مَحَبَّتِی‏ لِلْمُتَحَابِّینَ فِیَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَعَاطِفِینَ فِیَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَوَاصِلِینَ فِیَّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتِی لِلْمُتَوَكِّلِینَ عَلَیَّ وَ لَیْسَ لِمَحَبَّتِی عِلْمٌ وَ لَا غَایَةٌ وَ لَا نِهَایَةٌ...»؛ اى محمّد! محبّت من به كسى اختصاص دارد كه در راه من دوستى بورزد و به سایر افراد عاطفه داشته و شئون هم پیوندى را مراعات كند. آن شخصى محبوب من است كه در امور زندگى بر من توكّل كند.(3)

در مورد دعا هم باید بدانید:
یکی از آداب دعا با توجه به روایات، پرهیز از معصیت است، اما در حقیقت معنایی که از آداب دعا کردن و دوری از گناه روایت شده، امری فراتر از این است که گناهکار دعایش مستجاب نشود.
در واقع منظور از عدم استجابت فردی که گناه می کند آن است؛ که وقتی بنده ای به درگاه الهی اظهار نیاز می کند، در همان حین با گناه خود به جنگ با خدا برود به دلیل آن که گناه کردن همچون جنگ با خدا توصیف شده است. برای روشن شدن مطلب می توان گفت این امر همانند آن است که ما از فردی خواسته ای داشته باشیم اما همزمان با او به دشمنی و نزاع بپردازیم که در این صورت قطعا آن فرد دست رد به سینه ما خواهد زد.
در حقیقت فردی که دائم در حال ارتکاب گناه است و همزمان دعا نیز می کند، ممکن است دعای او مستجاب نشود و این بدان معنا نیست که گناهان گذشته فرد موجب عدم استجابت خواهد شد بلکه در گام اول باید با توبه به درگاه خدا و طلب بخشش، مقدمه رسیدن به دعای خود را فراهم کند.
در این میان آن چه مهم قلمداد می شود آن است که اولا بنده همیشه حالت درخواست و اظهار نیاز را به درگاه خدا داشته باشد؛ در گام بعد، از گناهان گذشته خود توبه کرده و سپس بنای بر ادامه آن را نداشته باشد تا دعای او مستجاب شود. و روال طبیعی آن است که دعای فردی که گناه می کند مستجاب نشود اما باید دانست هیچ انسانی از حکمت و رحمت خداوند آگاه نیست و ممکن است خداوند خلاف این قاعده نیز عمل کند یعنی حتی ممکن است دعای فرد گناهکار نیز مستجاب شود و نمی توان سخنی صد در صد و قطعی در خصوص این مساله ذکر کرد.

بنابراین، آن چه در این میان و در پروسه استجابت دعا مهم است، اصرار نکردن بر گناه است و البته نباید فرد گناهکار نیز ناامید شده و این طور بیندیشد به دلیل گناهانش، دعای او مستجاب نمی شود که این خود گناهی بزرگ است؛ همان طور که خدا در قرآن فرموده است ناامیدی و یأس از بزرگترین گناهان، بلکه کفر است. لذا گناه مانعیت در استجابت دعا پیش می آورد اما این که دعای فرد گناهکار مستجاب نشود، امری قطعی نیست.
اما گناهانی که در عدم استجابت دعا نقش دارند، اغلب به حق الناس باز می گردند که خداوند آن ها را نمی بخشد مگر آن که فرد مورد ظلم، ظالم را ببخشد، هم چنین بسته به شدت گناه، مانعیت در استجابت دعا نیز تاثیر خاص خود را خواهد داشت.

پی نوشت ها:
1. هود/ 6.
2. کوفی، الجعفریات، مكتبة نينوى الحديثة‌، چاپ: اول‌، باب الرخصة فی البكاء من غیر نیاحة، ص 208.
3. مجلسی، بحار الأنوار، وفاء، بیروت، ج ‏74، ص 21 .

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: