فاعل معجزه
فاعل معجزه خداست یا پیامبرانش؟ به نظر می رسد فعل خداست که بر دست نبی جاری می شود. اگر این مطلب گفته بشود، روشن می شود نباید بیش از انتظار از اولیای خدا انتظار معجزه و تغییر اوضاع را داشت. نظر شما چی هست؟
معجزه کار خارق العاده ای است که یکی از معیارهای احراز صدق نبی است. در مورد این که معجزه فعل بی واسطه خدا یا فعل پیامبران به اذن خدا (فعل باواسطه خدا) است، اختلاف نظر است:
دیدگاه اول: معجزه فعل بی واسطه خدا
اشاعره و بخشی از متکلمان امامیه بر این باورند که معجزه فعل مستقیم خدا است(1). این گروه از متفکران دلایل متنوعی اقامه می کنند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
دلیل اول: توحید افعالی
به باور اشاعره، تمامی افعال آدمی مخلوق خداوند است؛ چه برسد به معجزات. دلیل آن ها نیز توحید افعالی است. به باور آنها، اگر قرار است فقط خداوند فاعلیت داشته باشد و در این زمینه به توحید قائل باشیم، پس نباید برای دیگران فاعلیت و علیتی در نظر بگیریم؛ خواه در انجام کارهای عادی، خواه در انجام معجزات و کارهای خارق العاده.(2)
دلیل دوم: نقض غرض
تنها در صورتی معجزه به غرض خودش نائل می شود که معجزه را فعل خدا بدانیم. توضیح مطلب این که معجزه دلیلی است برای احراز صدق نبی و ارتباطش با خدا. یعنی پیامبر بواسطه ارائه معجزه نشان می دهد که با خداوند مرتبط است و خداوند بنا بر درخواست او معجزاتی را انجام می دهد تا از این طریق، ارتباط وحیانی خدا با پیامبر نیز اثبات شود. بنابراین، اگر معجزه فعل نبی باشد، از هدف و غرض اصلیش منحرف می شود.(3)
دلیل سوم: آیات قرآن
برخی از آیات قرآن صراحتا معجزه را فعل خداوند معرفی می کند. به این آیات بنگرید:
«وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»؛ و(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه دريا را براى شما شكافتيم؛ و شما را نجات داديم؛ و فرعونيان را غرق ساختيم؛ در حالى كه شما تماشا مى كرديد.(4)
«قالَ أَلْقِها يا مُوسى فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعيدُها سيرَتَهَا الْأُولى وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلى جَناحِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرى لِنُرِيَكَ مِنْ آياتِنَا الْكُبْرى»؛ گفت: «اى موسى! آن را بيفكن.» پس موسى آن(عصا) را افكند، كه ناگهان اژدهايى شد كه به هر سو مى شتافت. گفت: «آن را بگير و نترس، ما آن را به صورت اولش بازمى گردانيم. و دستت را به گريبانت ببر، تا سفيد و بى عيب بيرون آيد؛ اين نشانه ديگرى(از سوى خداوند) است. تا از نشانه هاى بزرگ خويش به تو نشان دهيم.»(5)
دیدگاه دوم: معجزه فعل پیامبران به اذن خدا
بسیاری از فلاسفه و بخشی از متکلمان، معجزه را فعل مستقیم و بی واسطه خداوند نمی دانند چرا که به باور آن ها هم عقلا چنین چیزی محال است و هم متون دینی معجزات را به نفوس قوی انبیاء به اذن الهی نسبت می دهند.(6)
دلیل اول: سنخیت میان علت و معلول
بنا بر این که در جای خودش اصل سنخیت اثبات شده، متوجه می شویم که از موجود غیرمادی مستقیما موجودی مادی متولد نمی شود. مثلا خداوند خودش علت سوزاندن چوب نیست بلکه این کار از طریق علتی رخ می دهد که با آن سنخیت دارد؛ یعنی از طریق آتش چوب سوخته می شود. در مورد معجزات نیز همین مطلب صادق است یعنی خداوند علت قریب و بی واسطه آن ها نیست بلکه معجزات را از طریق نفوس قوی انبیاء انجام می دهد.(7)
دلیل دوم: قاعده الواحد
بنا بر قاعده الواحد، محال است از خداوند کثرات تحقق یابند. تمامی آنچه تحت عنوان کثرات می بینیم، توسط سایر علل رخ داده اند. بنابراین، معجزات نیز کثراتی است که توسط نفوس قوی انبیاء رخ می دهند و محال است فعل مستقیم و بی واسطه خداوند باشند.(8)
دلیل سوم: آیات قرآن
برخی از آیات قرآن صراحتا معجزه را فعل مستقیم نبی به اذن خدا معرفی می کند. به این آیات بنگرید:
«وَ رَسُولاً إِلى بَني إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ و(او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آن ها مى گويد) من نشانه اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده ام؛ من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى سازم؛ سپس در آن مى دمم و به فرمان خدا، پرنده اى مى گردد. و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص[ پيسى] را بهبودى مى بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده مى كنم.(9)
« وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّيَّةً وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه»؛ ما پيش از تو(نيز) رسولانى فرستاديم؛ و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم؛ و هيچ رسولى نمى توانست (از پيش خود) معجزه اى بياورد، مگر بفرمان خدا.(10)
دیدگاه سوم: معجزه فعل خدا و پیامبر
بنا بر این دیدگاه، معجزه گاهی فعل خدا است و گاهی فعل پیامبر. به بیان دیگر، گاهی خداوند معجزه را از طریق اسبابی مستقل از پیامبر (مثلا از طریق ملائکه و تصرف در سیر علیت) بوجود می آورد؛ و گاهی بواسطه قدرت و اذنی که به پیامبر می دهد آن را پدید می آورد.(11)
این دیدگاه در تقابل با قاعده سنخیت و الواحد و توحید فاعلی نیست اما تفسیری از آن ها ارائه می دهد که تنوع معجزات را پوشش دهد.
نتیجه:
بنا بر هر سه قولی که ارائه شد، مشخص می شود که ارائه معجزات توسط انبیاء (خواه معجزه را فعل آن ها بدانیم، خواه معجزه را فعل خدا و ناشی از دعا و درخواست پیامبر بدانیم) مشروط به اذن و خواست خدا است. یعنی حتی بنا بر قول دوم که معجزه را تماما فعل نبی و ناشی از نفوس قوی انبیاء می دانست، باز هم اظهار معجزه مشروط به اذن خدا است و در نتیجه، نمی توان از انبیاء انتظار داشت که در مواجهه با درخواست معجزه از سوی مردم، حتما آن را برآورده کنند.
پی نوشت ها:
1. رازی، فخر الدین، النبوات و ما یتعلق بها، مكتبة الكليات الأزهرية، بیتا، ص159؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، دار الکتب العلمیه، 1416ق، ج1، صص90-91؛ طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، دار الاضواء، 1406ق، ص251؛ مجلسی، محمدباقر، مرآۀالعقول، دار الکتب الاسلامیه، 1404ق، ج3، ص143-144، سید مرتضی، الموضح عن جهة إعجاز القرآن، انتشارات آستان قدس، 1383ش، صص199-200.
2. رازی، فخر الدین، النبوات و ما یتعلق بها، مكتبة الكليات الأزهرية، بیتا، ص159؛ جواهری، سید محمدحسن، اعجاز و تحدی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1397ش، ص138.
3. سید مرتضی، الموضح عن جهة إعجاز القرآن، انتشارات آستان قدس، 1383ش، ضض199-200؛ جواهری، سید محمدحسن، اعجاز و تحدی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1397ش، ص139.
4. بقره/ 50
5. طه/ 19-23
6. صدرالمتالهین، محمد، شواهد الربوبیه، مرکز نشر دانشگاهی، 1360ش، ص341؛ لاهیجی، فیاض، گوهر مراد، انتشارات سایه، 1383ش، ص380؛ جوادی آملی، عبدالله، وحی و رهبری، انتشارات الزهرا، 1368ش، ص18.
7. جواهری، سید محمدحسن، اعجاز و تحدی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1397ش، ص144-146
8. همو، صص148-149
9. آل عمران/ 49
10. رعد/ 38
11. جواهری، سید محمدحسن، اعجاز و تحدی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1397ش، صص150-151
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید