حق الناس و ظلم به دیگران
با توجه به اینکه خداوند رضایت خودش را در گرو رضایت بندگانش قرار داده، چگونه می توان رضایت مردم را کسب کرد؟ اگر مردم حق شناس نباشند، چگونه رضایت خداوند در گرو رضایت بندگان حق نشناس است؟ به من و خانواده ام ظلم شده و راهی هم برای اثبات نداریم!
سوال حضرتعالی را از چند زاویه می توان بررسی کرد: 1. رضایت کسانی که حقی بر گردن ما دارند. 2. رضایت مسلمانان و جامعه اسلامی 3. رضایت کل مردم و به طور کلی تمام مخلوقات الهی در هر کدام از این سه مورد، نوعی از حق قابل بررسی ست: نوع اول یک حق ملموس و ثابت شده است، مثل حقوق متقابلِ والدین و فرزندان، حقوق متقابل زن و شوهر، حقوق متقابل کارگر و کارفرما و امثال اینها؛ و یا حقوقی که به واسطه فعل خودِ فرد به وجود آمده؛ مثل حق الناس های مادی و معنوی که با تضییع مال یا آبروی افراد بر گردن انسان ثابت می شود. در هر دوی این موارد رضایت خداوند در گرو جلبِ رضایتِ واقعی این افراد است و کسی که حق طرف مقابلش را پرداخت نکند، ظالم و مورد غضب پروردگار است. در تک تک این موارد احادیث، روایات و آیات قرآنی وجود دارد که به صراحت ادای این حقوق، از وظایف اصلی بندگان شمرده شده است. قرآن کریم در مورد حقوق والدین می فرماید: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا؛ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى» (1) امیر المؤمنین علی (علیه السلام) نیز در این مورد فرموده اند: «بِرُّ الوالِدَينِ أكبَرُ فَريضَةٍ؛ بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.» (2) و رسول گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم) در مورد حق زن بر شوهرش فرمود: «حَقُّ المرأةِ على زَوجِها أن يَسُدَّ جَوعَتَها ، و أن يَستُرَ عَورَتَها ، و لا يُقَبِّحَ لَها وَجها؛ حقّ زن بر شوهر این است که او را گرسنه نگذارد، و بدنش را بپوشاند، و هیچگاه با او بد رفتاری نکند.» (3) و در جای دیگری فرمودند: «مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَيَّعَ مَن يَعُولُ؛ ملعون است، ملعون است کسی که درباره افراد تحت نظر خود کوتاهی کند.» (4) امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در زمینه تمام حقوق مردم میفرماید: «جَعلَ اللّهُ سبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدِّمَةً لحُقوقِهِ ، فمَن قامَ بحُقوقِ عِبادِ اللّهِ كانَ ذلكَ مُؤَدّيا إلى القِيامِ بحُقوقِ اللّهِ؛ خداوند سبحان حقوق مردم را پيش روى حقوق خود گردانيد ، پس هر كه حقوق بندگان خدا را رعايت كند، اين كار به رعايت كردن حقوق خدا بينجامد.» (5) همچنین رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از قول رب العالمین، به مردم فرمودند: «أوحَى اللّه ُ إلَيَّ أن يا أخا المُرسَلِينَ يا أخا المُنذِرِينَ أنذِرْ قَومَكَ لا يَدخُلُوا بيتا مِن بُيوتي ولأحَدٍ مِن عِبادِي عندَ أحَد مِنْهُم مَظلِمَةٌ...؛ خداوند به من وحى فرمود كه اى از تبار پيامبران! اى از تبار هشدار دهندگان! به قوم خود هشدار ده كه هرگاه يكى از آنان نسبت به يكى از بندگان من مَظلمه اى (حقِّ به ناحَق گرفته شده اى) به گردن داشته باشد، به هيچ يك از خانه هاى من وارد نشود؛ زيرا تا زمانى كه در برابر من به نماز ايستاده، او را لعنت مى كنم، مگر اين كه آن مظلمه را مسترد کند.» (6) آیات و احادیث درباره حقوق متقابل، و همچنین حق الناس بسیار زیادند که به ذکر همین چند مورد بسنده می کنیم. نوع دوم: یک دید کلی نسبت به جامعه اسلامی و وظایف شرعی و اخلاقی مسلمانان نسبت به یکدیگر دارد. پیامبر بزرگوار اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم) نسبت به این امر فرمودند: «مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صبح کند و در امور مسلمین کوشش و همتی نداشته باشد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهی کسی را بشنوند و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست.» (7) تک تک مسلمانان در جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر و جامعه مسئولند و باید حقوق یکدیگر را ادا کنند. بدیهی ست که کوتاهی کردن در ادای این حقوق، مساوی با نارضایتی جامعه از فرد و در نهایت سبب بازماندن او از کمال خواهد شد. برای مثال یاد گرفتن مشاغلی که نیاز جامعه اسلامی ست، دفاع از جامعه در برابر حملات احتمالی دشمنان، ایجاد امنیت در جامعه و امثال اینها بر تک تک افراد جامعه لازم است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الذُّنُوبُ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ الْبَغْيُ؛ گناهی كه نعمت ها را تغيير مى دهد، تجاوز به حقوق ديگران است.» (8) و امیرالمومنین علی (علیه السلام) در برخورد با مردم جامعه سفارش می فرمایند: «اِبذِل لِأَخيكَ دَمَكَ ومالَكَ ، ولِعَدُوِّكَ عَدلَكَ وإنصافَكَ ، ولِلعامَّةِ بِشرَكَ وإحسانَكَ؛ جان و مالت را به برادرت، دادگرى و انصافت را به دشمنت و خوش رويى و احسانت را به عموم مردم، نثار كن.» (9) کمک کردن برای ایجاد عدالت اجتماعی و رفع ظلم و ستم نسبت به دیگران از وظایف هر مسلمان نسبت به جامعه است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در این رابطه فرموده اند: «لِيَنْصُرِ الرَّجُلُ أَخاهُ ظالِما أَوْ مَظْلُوما إِنْ كانَ ظالِما فَيَنْهیهُ فَإِنَّهُ لَهُ نُصْرَةٌ و َإِنْ كانَ مَظْلوما فَيَنْصُرُهُ؛ انسان بايد برادر (دينى) خويش را يارى كند چه ظالم باشد چه مظلوم اگر ظالم باشد او را باز دارد كه اين به منزله يارى كردن اوست و اگر مظلوم باشد، یاریش کند.» (10) ایجاد امنیت و عدالت، باعث نزول برکات خداوند بر جامعه شده و همه از آن سود برده و جامعه به سعادت می رسد. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:«اِنَّ النّاسَ يَستَغنونَ اِذا عُدِلَ بَينَهُم وَ تُنزِلُ السَّماءُ رِزقَها وَ تُخرِجُ الارضُ بَرَكَتَها بِاِذنِ اللّهِ تَعالى؛ اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون می ریزد.« (11) نوع سوم: یک دید جامع و جهانی ست که انسان را موظف به رعایت تمام انسان ها و حتی سایر مخلوقات الهی می کند. مخاطبِ بسیاری از آیات قرآن کریم، نوع انسان است و اشاره ای به دین و آیین آنها ندارد. عبارات "یا بنی آدم"، "یا ایها الانسان" و امثال اینها در قرآن زیاد استفاده شده و به این معناست که انسانیت نقطه مشترک تمام انسان ها بوده و هیچ فردی از حیث انسانی، برتر از دیگری نیست. از نظر اسلام همه اهل زمین و تمام انسان های طول تاریخ از یک پدر و مادر خلق شده و تفاوت هایی مثل زبان، نژاد و رنگ، تفاوتی در انسانیت آنها ایجاد نمی کند. قرآن به صراحت نسبت به سیاست کلی اسلام درباره حقوق ملت ها و مذاهب مختلف و بیگانه می فرماید: «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده اند، باز نمى دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد؛ زيرا خدا دادگران را دوست مى دارد.» (12) در دیدگاه قرآن، هیچکس جز به تقوا و پرهیزگاری نسبت به دیگری افضل نیست و تمام انسان ها در کنار هم امت واحده را تشکیل می دهند. «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ...؛ مردم امتى يگانه بودند پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم دهنده برانگيخت و با آنان كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند...» (13) بنابراین توصیه اصلی و ابتدائی اسلام نسبت به جوامع دیگر و غیر مسلمانان، صلح و هم زیستی مسالمت آمیز است. اصل در اسلام سلم و دوستی ست؛ لذا قرآن به همه مردم توصیه می کند که در حوزه "سلم و صلح" وارد شوند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً...؛ ای افراد با ایمان، همگی در حوزۀ مسالمت وارد شوید...» (14) لذا پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در دفاع از حقوق شهروندی و تأمین امنیت افراد ذمی (15)، نهایت دلسوزی و مدارا را نشان داده و می فرماید: «من اذی ذمیاً فأنا خَصْمُهُ، و من کنتُ خَصْمُهُ خَصَمْتُهُ یومَالقِیامِه؛ هر کسی فردی ذمی را اذیت کند، من دشمن او هستم، و هرکسی که من دشمن وی باشم، در قیامت هم با او دشمن خواهم بود.» (16) بنابراین دیدگاه اسلام در مورد تمام بشریت، رعایت حقوق متقابل و ایجاد صلح و مداراست. اینکه پیامبر سفارش به رعایت حقوق اهل کتاب می کند، به این معناست که در جامعه اسلامی حتی اهل کتاب باید از ما رضایت داشته و حقوقشان محترم شمرده شود. پس اگر ظلمی نسبت به آنها صورت گرفت، حتما در اسلام نابخشودنی ست و رضایت خداوند در گرو رضایت آنها قرار می گیرد. اسلام حتی حقوق محیط زیست و موجودات غیر انسان را نیز محترم می شمارد. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه ای که در آغاز خلافتش ایراد کرده و در آن مسئولیت و حقوق مسلمانان را یادآوری نمود، فرمود: «اِتَّقُوا اللّهَ فی عِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتّی عَنِ الْبِقاعِ وَ الْبَهائِمِ، اَطیعُوا اللّهَ وَ لا تَعْصَوْهُ؛ درباره بندگان و بلادو شهرها از خداوند بترسید، (مبادا بر کسی ستم کنید و به ویرانی و تبهکاری زمین در بلاد و شهرها اقدام کنید) همه شما مسؤولید و مورد پرسش قرار می گیرید، حتی درباره زمینها و چهارپایان (که به چه دلیل مزارع و جنگلها را از بین بردید، شهرها و خانه ها را ویران نمودید، و حیوانات زبان بسته را مورد اذیت و آزار قرار دادید).» (17) خداوند تنها موجودی ست که دانای ظاهر و باطن ماجراست؛ و دادگاه عدل الهی تنها دادگاهی ست که محتاج شواهد و ادله نیست. خداوند در جای جای قرآن کریم، به صراحت نسبت به ظالمین وعده عذاب های دردناکی داده که اگر کسی توجه کرده و مفهوم آنها را درک کند، هرگز حاضر نیست خودش را دچار چنین عقوبتی کند. «...فَوَیْلٌ لِلَّذینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ یَوْمٍ أَلیمٍ؛ ...پس واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك»(18) «...أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ؛ ...لعنت خدا بر ستمگران باد.» (19) «...وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا ای مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ؛ ...و كسانى كه ستم كرده اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت.» (20) «...وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ؛ ...و براى ستمكاران هيچ ياورى نيست.» (21) «وَ كَذلِكَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمینَ بَعْضاً بِما كانُوا یَكْسِبُونَ؛ و اينچنين بعضي از ستمگران را به بعض ديگر وامي گذاريم به سبب اعمالي كه انجام ميدادند.» (22) در احادیث و روایات متعدد نیز نسبت به ظلم کردن هشدارهای مکرری آمده و مردم را از ظلم حتی به کمترین مقدار، برحذر داشته اند. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «إنَّ أعجَلَ الشَّرِّ عُقوبَةً البَغيُ؛ كيفر تعدّى (ظلم و ستم) زودتر از كيفر هر كردار زشت ديگرى دامنگير انسان مى شود.» (23) و نیز فرمودند: «اِتَّقوا دَعْوَةَ الْمَظْلومِ و َإنْ كانَ كافِرا فَإِنَّها لَيْسَ دونَها حِجابٌ؛ از نفرين مظلوم بترسيد اگر چه كافر باشد، زيرا در برابر نفرين مظلوم پرده و مانعى نيست.» (24) امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز فرموده اند: «ألظُّلمُ یُزلُّ القَدَمَ وَ یَسلُبُ النِّعَمَ وَ یُهلِکُ الاُمَمَ؛ ظلم قدم را می لرزاند، نعمتها را سلب می کند و امتها را به نابودی می کشاند.» (25) اگر شما نتوانسته اید حقتان را ثابت کنید و نسبت به شما ظلمی صورت گرفته باشد، حتما خداوند برای شما جبران کرده و به حقتان خواهید رسید. هرچند ممکن است پروردگار مهربان مصلحت را در این بداند که حقتان را در قیامت جبران کند که در اینصورت قطعا برای شما بهتر است.
پی نوشت ها:
1. سوره مبارکه اسراء، آیه 23.
2. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 13، ص 490.
3. همان، ج 5، ص 98.
4. همان، ج 4، ص 448.
5. همان، ج 3، ص 163.
6. محمدی ری شهری، محمد، حکمت نامه پیامبر اعظم (عربی، فارسی)، انتشارات دارالحدیث، قم، 1386، ج 12، ص 126.
7. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 5، ص 377.
8. همان، ج 4، ص 288.
9. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، مترجم آژیر، حمیدرضا، و شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1391، ج 10، ص 272.
10. همان، ج 2، ص 96.
11. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 1، ص 546.
12. سوره مبارکه ممتحنه، آیه 8.
13. سوره مبارکه بقره، آیه 213.
14. سوره مبارکه بقره، آیه 208.
15. افراد ذمی کسانی هستند از اهل کتاب، که در کشور اسلامی و در پناه اسلام زندگی می کنند، با مسلمانان همزيستى مسالمت آميز داشته و بر علیه مسلمانان اقدامی خصمانه انجام نمی دهند. جان و مال و ناموس اين دسته از غیر مسلمانان، محفوظ است و مسلمانان موظّفند آن را محترم بشمارند. آنها هم در مقابل، خدماتى به كشور اسلامى ارائه مى كنند. اما اگر غیرمسلمانی در کشور اسلامی بوده ولی بنای ستیز و توطئه بر علیه اسلام و مسلمانان را داشته باشد، از حالت ذمی خارج شده و به اصطلاح کافر حربی ست.
16. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، مترجم آژیر، حمیدرضا، و شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1391، ج 2، ص 544.
17. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 5، ص 147.
18. سوره مبارکه زخرف، آیه 65.
19. سوره مبارکه هود، آیه 18.
20. سوره مبارکه شعراء، آیه 227.
21. سوره مبارکه بقره، آیه 270.
22. سوره مبارکه انعام، آیه 129.
23. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 1، ص 578.
24. محمدی ری شهری، محمد، حکمت نامه پیامبر اعظم (عربی، فارسی)، انتشارات دارالحدیث، قم، 1386، ج 10، ص 256.
25. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه، شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، 1377، ج 6، ص 535.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید