غرب و آزادی جنسی

image: 
چرا و به چه دلیل در غرب به افراد آزادی جنسی داده می شود و برخی از آن جانبداری و طرفداری می کنند؟

چرا و به چه دلیل در غرب به افراد آزادی جنسی داده می شود و برخی از آن جانبداری و طرفداری می کنند؟ آیا این نوع آزادی داده شده، یا اینکه خود افراد به آن سمت رفتند؟ کسانی که در غرب معتقد به آزادی جنسی شده اند، می گویند: "آتش ميل و رغبت بشر در اثر منع و محدوديت فزوني می گيرد و مشتعل تر مي گردد اما در اثر ارضا و اشباع، کاهش می يابد و آرام می گيرد. برای اين که بشر را از توجه دائم به امور جنسی و عوارض ناشی از آن منصرف کنيم، يگانه راه صحيح آن است که هر گونه قيد و ممنوعيتی را از جلوی پايش برداريم و به او آزادی بدهيم."(1) لکن این دلیل درست نیست. استاد مطهری می گويد: "اشتباه فرويد و امثال او در اين است که پنداشته اند تنها راه آرام کردن غرايز، ارضا و اشباع بی حد و حصر آن ها است. اين ها فقط متوجه محدوديت ها و ممنوعيت ها و عواقب سوء آن ها شده اند. طرحشان اين است که برای ايجاد آرامش اين غريزه بايد به آن آزادی مطلق داد. اين ها چون يک طرف قضيه را خوانده اند، توجه نکرده اند همان طور که محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سرکوب و توليد عقده می کند، رها کردن و تسليم شدن و در معرض تحريکات و تهييجات در آوردن، آن را ديوانه می سازد و چون اين امکان وجود ندارد که هر خواسته ای برای هر فردی برآورده شود، بلکه امکان ندارد همه خواسته های بی پايان يک فرد برآورده شود، غريزه بدتر سرکوب می شود و عقده روحی به وجود می آيد."(2) استاد مطهری معتقد است براي آرامش غريزه دو چيز لازم است: "ارضای غريزه در حد نياز طبيعی و ديگری جلوگيری از تهييج و تحريک آن."(3) ایشان در جای دیگر می آورد: "اما اين که مي گويند: انسان نسبت به چيزی که از آن منع شود حريص است، مطلب صحيحی است، ولي نيازمند به توضيح است. انسان به چيزي حرص می ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحريک شود. به اصطلاح تمنای چيزی را در وجود شخصی بيدار کنند اما او را ممنوع سازند. اگر امری اصلاً عرضه نشود يا کم تر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان کم تر خواهد بود."(4) "فرويد" که طرفدار سرسخت آزادی غريزه جنسی بود، متوجه شد خطا رفته است، از اين رو پيشنهاد کرد بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگری منحرف کرد. "راسل" نيز که به آزادی جنسي معتقد است، اعتراف کرده که عطش روحی در مسائل جنسی غير از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکين می يابد، حرارت جسمی است، نه عطش روحی. يعنی روح انسان سيری ناپذير است. اگر چه شايد از نظر حرارت جسمی در زمانی ارضا شود، اما چون انسان روح سيری ناپذير دارد، به آن حد قناعت نمی کند و می خواهد از آن هم بالاتر رود. پس بايد گفت: آزادی در روابط زن و مرد و يا بی توجهی به حجاب، از حرص و ولع نسبت به شهوت، پيشگيری نمی کند، بلکه سبب شعله ور شدن شهوات می گردد. آمار موجود در جهان گويای اين واقعيت است. ره آورد آزادی جنسی در عصر حاضر، رفتارهای خشونت آميز در روابط جنسي و استفاده قهر آميز از زنان و آزار جنسی در محل کار و بيماری های مقاربتی از جمله ايدز است. در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدت طولانی دچار آزار جنسی می گردند. در مورد تجاوز جنسی نيز بررسی ها در لندن آشکار ساخت که از هر شش تن يک تن مورد تجاوز قرار گرفته بود.(5) بر اين اطلاعات بايد آمار همجنس بازی ها و کشانده شدن به راه های ديگر را اضافه کنيم که همه نشان از آن دارد که عطش روحی هيچ گاه سيری پذيری نيست. اگر آزادی جنسی و روابط آزاد زن و مرد، حرص و ولع را کاهش می دهد، پس اتفاقات در غرب ناشی از چيست؟ بهتر است بگوييم آن قدر پيامدهای بد زياد است که نسبت به آن بی اهميت شده اند، نه آن که ديگر تجاوزات و راه های انحراف مانند همجنس بازی ديگر وجود ندارد. مانند اين که کسی به خانه ای وارد می شود و می بيند بچه های خانه ديوار را خراب کرده، فرش ها را پاره کرده و ظرف ها را شکسته، آن وقت می بيند مادر خانه اصلاً ناراحت نيست يا توجه نمی کند. عدم توجه مادر، نشان آن نيست که وضع خانه به هم ريخته و خراب نيست، بلکه ناشی از بی توجهی مادر به وضعيت است.(6) نظريات روانکاوی از جمله نظريه "هورنای" بر اين حقيقت تأکيد می کند: "در اجتماعاتی که روابط جنسی آزاد است، بسياری از احتياجات روانی،‌ شکل تمايلات جنسی پيدا می کند و به صورت عطش جنسی در می آيد."(7) اسلام نه به صورت مطلق، غريزه جنسی را محدود و سرکوب کرده و نه آن را به طور مطلق آزاد گذارده است. به نظر می رسد راه ميانه ای را مطرح کرده است و آن عبارت است از: ارضاء غريزه جنسی به صورت طبيعی و قانونمند با حفظ کرامت انسانی و امنيت روانی جامعه؛ پرهيز از تحريک و تهييج غريزه جنسی و تأکيد بر آسان گيری در ازدواج. در اين موضوع مي‌توانيد کتاب‌هاي زير را مطالعه کنيد: 1- جامعه شناسي خانواده،‌ از دکتر شهلا اعزازی. 2- سيمای زن در جهان ـ آمريکا، از مرکز امور مشارکت زنان رياست جمهوری. 3- درّ و صدف، از محمد شجاعی، انتشارات محيی، شهرری.

________________

(1) استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و غرب، ص 26.

(2) همان، مسئله حجاب، ص 130 ـ 140.

(3) همان، ص 104.

(4) همان، ص 105.

(5) مجلّه کتاب نقد، ش 17، ص 275.

(6) مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، ‌تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان از صفحة 60 تا 72.

(7) همان.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: