پناه خواهي مروان از امام سجاد عليه السلام

image: 
سلام آيا امام سجاد ـ عليه السلام ـ در واقعه حرّه به مروان كه دشمن سرسخت اهل بيت بود پناه داد؟ چرا؟

آيا امام سجاد ـ عليه السلام ـ در واقعه حرّه به مروان كه دشمن سرسخت اهل بيت بود پناه داد؟ چرا؟ یکی از موضوعات قابل توجه در زندگانی امام سجاد(ع)،پناه دادن به خانواده مروان بن حکم،در ماجرای قیام مردم مدینه(واقعه حرّه) است.طبق تصریح منابع تاریخی در جريان واقعه حره و هجوم شاميان به مدينه ، بسيارى از خانواده ها همسر و فرزندان خود را به خانه امام سجاد (عليه السلام ) فرستادند و از آن حضرت پناه خواستند و در پناه آن حضرت تا پايان اشغال مدينه به دست سپاه مسرف ، در امنيت و سلامت به سر بردند و از تعرض شاميان در امان ماندند. از جمله خانواده هايى كه به پناه امام سجاد (عليه السلام ) آمده بودند، خانواده مروان مى باشند و اين نكته نشان مى دهد كه تنها علويان و يا بستگان نزديك آنان از لطف و بزرگوارى امام بهره مند نبودند بلكه همه كسانى كه به آنحضرت التجا مى جستند، از كرامت او بهره مند مى شدند، حتى عناصر بدخواه و بد سابقه اى چون مروان ! البته بايد يادآور شد كه پناه خواهى مروان براى خانواده اش از امام سجاد (عليه السلام )، مربوط به زمان يورش شاميان نبوده است ، زيرا مروان خود از بنى اميه مى باشد و مورد حمايت سپاه شام . بنابراين پناهندگى خانواده وى مربوط به ماجراى اخراج بنى اميه از مدينه است . كه در جريان آن حدود هزار نفر از بنى اميه ، از مدينه رانده شدند و در چنين شرايطى مروان در صدد پناه دادن به خانواده اش برآمده است . او نخست به عبيدالله بن عمر روآورد و از او خواست تا در آن بحران و آشوب كه عليه بنى اميه صورت گرفته بود به همسرش - عاشيه دختر عثمان بن عفان - پناه دهد و او را مخفى دارد تا اهل مدينه متعرض او نشوند ولى عبدالله بن عمر نپذيرفت . ناگزير، مروان روى نياز به خانه لطف و كرم و رحمت آورد و از على بن الحسين (عليه السلام ) پناه خواست و تقاضا كرد كه همسرش در ميان خانواده امام جاى گيرد. امام سجاد (عليه السلام ) درخواست او را پذيرفت .( 1) علت اين كه امام سجاد (عليه السلام ) به همسر مروان پناه داد و درخواست مروان را رد نكرد براى آنان كه چشم بيناى حقيقت دارند و با مقام معنويت و كرامت ائمه آشنايند، بسى روشن و بى نياز از توضيح است . اگر على بن ابى طالب (عليه السلام ) در بستر شهادت و در آخرين لحظات عمرش به فرزندانش سفارش مى كند كه درباره قاتل او كوتاهى نكنند و در نوشيدن آب و خوردن غذا بر او تنگ نگيرند، هر چند دشمنى كينه توز باشد. او پناه خواسته است و امام درياى رحمت است و تقاضا و استمدادى را بى پاسخ نمى گذارد. با اين همه ، برخى ناآشنايان با مكتب اهل بيت (عليه السلام ) و يا غرض ‍ ورزانى كه هماره درصدد خاموش ساختن نور اهل بيت (عليه السلام ) بوده اند تلاش كرده اند كه اين لطف و بزرگوارى امام را به حساب دوستى قديمى امام با مروان بگذارند!( 2) غافل از اين كه عناد و دشمنى مروان با علويان و اهل بيت (عليه السلام ) به اندازه روشن است كه نياز به اثبات ندارد. مروان همان كسى كه در جنگ جمل به نبرد با على بن ابى طالب (عليه السلام ) پرداخته است ! در جنگ صفين همراه معاويه و به نفع او عليه اميرالمؤ منين جنگيده است ! مروان همان كسى است كه به وليد پيشنهاد كرده است كه حسين (عليه السلام ) با يزيد بيعت نمى كند در همين مجلس او را بكش ! آيا مروان با داشتن چنين ديرينه و پرونده اى اصولا مى تواند در شمار دوستان امام سجاد (عليه السلام ) به شمار آيد! هرگز. بنابراين ، مكارم اخلاقى و سرشت رحمت آفرين امام (عليه السلام ) است كه بديهاى او را با نيكى و لطف پاسخ داده و از پس آن همه جفاها كه مروان به خاندان على (عليه السلام ) داشته ، باز هم از عفو و بزرگوارى ايشان محروم نمى ماند. اين امام سجاد (عليه السلام ) است كه مى فرمايد: اگر كشنده پدرم ، شمشيرى را كه با آن پدرم حسين (عليه السلام ) را به شهادت رسانده نزد من به امانت گذارد، در امانت كوتاهى نكرده به او باز مى گردانم .(3) امان دادن امام سجاد به خانواده مروان،آن هنگام که مردم مدینه بنی امیه را از مدینه بیرون می کردند،سبب شد تا طى سه روز كه مدينه دستخوش قتل و غارت بود، خانه امام سجاد مامن خوبى براى پناهندگان بود و تعداد صد نفر زن با اعضاى خانواده خويش به منزل امام پناهنده شدند و امام تا آخر غائله از آنان پذيرايى كرد. «مسلم بن عقبه»، پس از ختم غائله، على بن الحسين (ع) را خواست. وقتى كه حضرت حاضر شد او را نزديك خود نشاند و مورد احترام و تفقد قرار داد و سپس با بازگشت حضرت به خانه، موافقت كرد.(4)

پی نوشتها:

1- تاريخ طبرى 7/409؛ تاريخ كامل ابن اثير 4/112-113؛ احقاق الحق 12/93؛ انوار البهيه 100.

2- تاريخ طبرى 7/409.

3- اعيان الشيعه،ج 1،ص636.

4- على بن عيسى، کشف الغمه، ص 319 - السيد المحسن الامين، اعيان الشيعه، ج 1، ص 630 و 633

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: