فلسفه تحريم ازدواج با محارم‏

image: 
ازدواج با محارم از نظر بهداشتي و اخلاقي چه ضررهايي دارد؟ تأثيرات اين حدود و قوانين در سلامت فرد، خانواده و اجتماع چيست؟

ازدواج با محارم از نظر بهداشتي و اخلاقي چه ضررهايي دارد؟ تأثيرات اين حدود و قوانين در سلامت فرد، خانواده و اجتماع چيست؟ خداوند متعال در سوره مبارکه نساء آیه 23 کسانی را که ازدواج با آنها حرام است را ذکر میکند اما علت تحریم ازدواج با آنان : الف : محارم نسبی: 1- ازدواج با محارم برخلاف فطرت است و درمیان اقوام و ملل گروه های کمی بوده و هستند که به این امر معتقدند و یا عمل میکنند. 2-ازدواج افراد همخون با يكديگر خطرات فراوانى دارد يعنى بيمارى نهفته و ارثى را آشكار و تشديد مى ‏كند . 3-در ميان محارم جاذبه و كشش جنسى معمولا وجود ندارد زيرا محارم غالبا با هم بزرگ مى ‏شوند و براى يكديگر يك موجود عادى و معمولى هستند و موارد نادر و استثنايى نمى ‏تواند مقياس قوانين عمومى و كلى گردد و مى ‏دانيم كه جاذبه جنسى، شرط استحكام پيوند زناشويى است، بنابر اين اگر ازدواجى در ميان محارم صورت گيرد، ناپايدار و سست خواهد بود. ب: محارم رضاعی: فلسفه تحريم محارم رضاعى اين است كه با پرورش گوشت و استخوان آنها با شير شخص معينى شباهت به فرزندان او پيدا مى‏ كند، مثلا زنى كه كودكى را به اندازه‏ اى شير مى ‏دهد كه بدن او با آن شير نمو مخصوصى مى ‏كند يك نوع شباهت در ميان آن كودك و ساير فرزندان آن زن پيدا مى ‏شود و در حقيقت هر كدام جزئى از بدن آن مادر محسوب مى ‏گردند و همانند خواهر و برادر نسبى هستند. ج:محارم دیگر:(1-مادر همسر ،2- دختر همسری که با او همبستر شده،3- زن فرزند(عروس)،4- جمع بین دو خواهر) روشن است که مورد اول مثل مادر انسان میشود و دومی هم دختر انسان است،مورد سوم هم مانند دختر فرد است و مورد اخر هم شاید این باشد كه دو خواهر به حكم نسب و پيوند طبيعى نسبت به يكديگر علاقه شديد دارند، ولى به هنگامى كه رقيب هم شوند طبعا نمى‏ توانند آن علاقه سابق را حفظ كنند، و به اين ترتيب يك نوع تضاد عاطفى در وجود آنها پيدا مى ‏شود، كه براى زندگى آنها زيان‏بار است، زيرا دائما انگيزه" محبت" و انگيزه" رقابت" در وجود آنها در حال كشمكش و مبارزه ‏اند.(1) نکته ها: 1- البته در این آیه همسر پدر را متذکر نشده که او هم در حکم مادر است. 2- باید بدانیم خداوند حکیم کارهایش را بدون حکمت انجام نمی دهد و لذا هرچند برخی حکمت ها را متوجه نشویم اما از آنجایی که می دانیم او حکیم است می گوییم:حتما علتی دارد هرچند من ندانم.

(1)برگرفته از تفسیر نمونه / ج3/ ص330تا334

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: