ازدواج هاي جاهليت

image: 
زنان در زمان جاهليت آيا مجبور به ازدواج با مرد ديگري بغير از شوهر خود هم بودند ؟

زنان در زمان جاهليت آيا مجبور به ازدواج با مرد ديگري بغير از شوهر خود هم بودند ؟ اعراب جاهليت چند نوع ازدواج داشتند ؟ آيا زنان در اين نوع ازدواجها مجبور بودند ؟ زنان در زمان جاهليت عرب ، با مرداني بغير از همسر خود هم ارتباط داشتند البته با علم و آگاهي همسر و گاه هم به همسري چند مرد در ميآمدند .بطور كلي حدود 10 نوع ازدواج در ميان آنان رواج داشت .(1) ازدواج از نوعي كه امروزه ما آن را شرعي ميدانيم نيز بود اما فقط در ميان پيروان دين حنيف وآيين حضرت ابراهيم (ع) رايج بود . غير از اين نوع ازدواج صحيح ، ازدواج استبضاع ، ازدواج جمعي ، ازدواج صواحب الرّایات، ازدواج شغار ، ازدواج مقت ، ازدواج بدل ، در ميان اعراب جاهلي وجود داشت كه نبي مكرم (ص) بر اساس دستور وحي آنها را به دو ازدواج محدود نمودند . با توجه به نوع برخي از ازدواجها ، بنظر نمي رسد در تمامي انواع ازدواجها زنان مجبور بودند ، مثلا در ازدواج صواحب الرايات ، هيچگونه اجباري بچشم نميخورد ، يك زن ، خود پرچمي بر سر خانه خود نصب ميكرده بدين معنا كه هر مردي ميتواند با او ازدواج (؟!) كند . ظاهرا در نكاح جمعي نيز چنين اجباري بچشم نميخورد . اما مثلا در نكاح مقت چنين اجباري وجود داشت . بهر حال اين ازدواجها كه ظاهرا نام ازدواج بر آنها نهاده شده و در حقيقت ارتباط آزاد يا اجباري يك زن با يك مرد يا مردان ديگر را در پي داشت ، هيچك با ظهور اسلام بر جاي نماند و تنها دو نوع ازدواج در اسلام تاييد شد كه در هر دو نوع هم رضايت و تمايل زن ، اصل صحت عقد است. آنچه بيش از شرم آور بودن اين نوع ارتباطات - كه به عنوان ازدواج و نكاح رواج يافته بود - جلب توجه ميكند دو چيز است : يكي اينكه گناه چگونه غيرت يك فردرا ميكشد و براي او بزرگترين فواحش را مطلوب و دلپذير مينمايد ، ظاهرا عربي كه به غيرت و تعصب شهره بودند ، شمشير تعصبشان تنها براي كشتار و غارت ميجنبيد دوم و بسيار جالب توجه تر ، افرادي است كه نتيجه چنين ازدواج هاي نادرستي بودند . بررسي اوضاع ازدواج مادران بسياري از سركردگان مشركين صدر اسلام و منافقان و دشمنان اهل بيت (ع) حاكي از اين است كه چنين افرادي ، محصول ازدواجي نامشروع و والديني بي قيد بودند . تقريبا نام هر يك از دشمنان رسول اكرم (ص) در كنار نام زني به عنوان مادر است كه با مردان بسياري ارتباط داشته و نكته بارز تر اينكه در خصوص نسب اين افراد نبايد به آنچه مشهور شده اعتنا نمود زيرا در بسياري موارد - همانگونه كه دو موردش ذكر گرديد - فرزندان چنين ازدواجهاي جمعي ، شباهت بسيار به يكي داشتند اما زن آن فرزند رابه دلايلي به ديگري نسبت ميداد . دشمني و عناد اين افراد با اسلام و رسول اكرم (ص) بخوبي گوياي اين حقيقت است كه نطفه حرام ، در گرايش به شر و عناد با خير و راستي ، تاثيرش را خواهد گذارد هرچند يك عده اي جمع شوند و ارتباط نامشروعي را با علم و آگاهي همسر ، ايجادكنند و آنرا مرسوم نمايند . در نتيجه تغييري حاصل نخواهد شد .2 پي نوشتها 1- نکاح استبضاع :در جاهلیت به این دلیل صورت می گرفت که اگر مردی دوست داشت فرندانش از نسل خوبی بشوند و خودش توانایی این کار را نداشت ، همسرش را در اختیار مرد دیگری که نسل و نژادش مورد تأیید است قرار می داد که از او صاحب فرزند شود و بعد از تولد این نوزاد را به عنوان فرزند خودش معرفی می کرد . نكاح جمعي :در این نوع ، یک گروه مشخص چند نفری از مردان با یک زن ارتباط داشتند و اگر آن زن صاحب فرزندی می شد ، همه آن مردها را جمع می کرد و می گفت که این فرزند شبیه فلان کس است ، پس فرزند اوست و آن مرد را به عنوان پدر آن بچه محسوب می کردند. ازدواج صواحب الرايات : زنانی هم بر سر در خانه هایشان « پرچم » نصب می کردند . که این مفهوم را داشت که هر مردی می تواند با این ها ازدواج کند و ارتباط برقرار کند . نکاح شغار: به این صورت بود که یک مردی به مرد دیگری می گفت که مثلا من خواهرم را به تو می دهم و مهریه اش این باشد که تو هم خواهرت را به من بدهی و هیچ صحبت دیگری در میان نبود. نكاح مقت : اگر مردی از دنیا می رفت که چند همسر داشت ، پسرش همسران پدر را - بجز مادر خويش - به ارث می بُرد یا مالکیت آنها را به دست می آورد که یا خودش می توانست با آنها ازدواج کند و یا آنها را به ازدواج مردان دیگر در می آورد. نكاح بدل: در این نوع ازدواج ، متاسفانه ، مرد متاهلی به مرد متاهل دیگری پیشنهاد می داد که زن هایشان را با همدیگر عوض کنند ! ازدواج با اختین: ازدواج با دو خواهر در یک زمان ازدواج صداق: همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی است که زمان آن نامعین و مهر آن معین است. ازدواج متعه (موقت): این نوع ازدواج در ادیان الهی سابق رواج داشت و ملتهای غیرالهی نیز به آن ملتزم بودند. در این ازدواج مهر و زمان معلوم است. ازدواج اماء: به معنای پیوند با کنیزان است. کنیزانی را از جاهای مختلف برای فروش می آوردند. هرکس یکی از آنها را می خرید، بی آنکه مهری بپردازد، همسرش میشد. ر.ك: تاريخ تحليلي صدر اسلام ، محمد نصيري ، ص 52 2- جهت اطلاع بيشتر به کتاب "مثالب العرب" « عیوب و رسوایی های عرب » نوشته ابن هشام كلبي مراجعه بفرمایید

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: