موسی و انجیل؟
مسیح بیش از 1000 سال بعد از موسی به دنیا آمد اما در (سوره 7 آیه 157) الله در مورد انجیلی که به مسیح داده شده است با موسی صحبت میکند. علت چیه؟ آیه 157 اعراف درباره موسای کلیم یا بنی اسرائیل هم عصر او نیست و این مطلب روشنی است و مفسران هم در این باره اختلاف و بحثی ندارند؛ علاوه اینکه با این فرض، آیه هیچ معنا و مفهومی نخواهد داشت زیرا معنایش این می شود که به مردم بنی اسرائیل زمان موسی می گوید: ای بنی اسرائیل! شرط اینکه در رحمت خاصه من وارد شوید اینست که از دستورات پیامبر اسلام که خودش هنوز نیامده و چند هزار سال بعد می آید اما نشانه هایش را در تورات و انجیل ذکر کرده ام، پیروی کنید! در غیر این صورت، رحمت خاصه من به شما نمی رسد! می بینید که معنای باطلی است زیرا پیامبر اسلام چند هزار سال بعد به دنیا آمده و معنا ندارد بگوید: ای بنی اسرائیل! از دستورات پیامبری که هنوز به دنیا نیامده پیروی کنید! این آیه درباره یهودیان و بنی اسرائیل هم عصر پیامبر اسلام است که خطاب به آنها می فرماید: وقتى رحمت خاص بر بنى اسرائيل، منحصرا براى كسانى قطعی شده است كه تقوى پيشه كنند و زكات دهند و به آيات ما ايمان بياورند، در اين زمان كه زمان بعثت آخرين پيغمبر ماست، مصداق آن اشخاص از بنى اسرائيلی که در کنف رحمت خاصه ما داخل هستند، تنها كسانى خواهند بود كه از پيغمبر اسلام پيروى كنند؛ پیغمبری که نشانه هایش به روشنی در تورات و انجیل بیان شده است. وَ اكْتُبْ لَنا في هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ قالَ عَذابي أُصيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (اعراف/156تا157) و براى ما در اين دنيا و آخرت، نيكى مقرّر كن كه ما به سوى تو بازگشته ايم. خدا فرمود: عذابم را به هر كس بخواهم مى رسانم و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است، پس به زودى آن را براى كسانى كه [از شرك، كفر، بت پرستى و ارتداد] مى پرهيزند و زكات مى پردازند و به آياتم ايمان مى آورند، مقرّر و لازم مى دارم (همان كسانى كه از اين رسول و پيامبر «ناخوانده درس» كه او را نزد خود [با همه نشانه ها و اوصافش] در تورات وانجيل نگاشته مى يابند، پيروى مى كنند پيامبرى كه آنان را به كارهاى شايسته فرمان مى دهد، و از اعمال زشت بازمى دارد، و پاكيزه ها را بر آنان حلال مى نمايد، و ناپاكها را بر آنان حرام مى كند، و بارهاى تكاليف سنگين و زنجيره ها [ىِ جهل، بى خبرى و بدعت را] كه بر دوش عقل و جان آنان است برمى دارد پس كسانى كه به او ايمان آوردند و او را [در برابر دشمنان] حمايت كردند و ياريش دادند و از نورى كه بر او نازل شده پيروى نمودند، اينان همان رستگارانند. این آیات می فرماید: موسى با هفتاد نفر از قوم بنی اسرائیل به كوه طور رفت؛ آنها از موسى (ع) تقاضا كردند كه از خدا بخواهد خود را به آنها نشان دهد! در اين هنگام به اذن الهی زلزله عظيمى رخ می دهد و جمعيت هلاك می شوند و موسى (ع) هم مدهوش بر زمين می افتد. هنگامى كه به هوش آمد، به درگاه الهی مناجات می کند که متن آنها در آیات 155 و 156 اعراف آمده است. خدای سبحان هم در پاسخ موسای کلیم، می فرماید: عذاب خود را بر هر کس[از مجرمان و سرکشان] بخواهم نازل می کنم اما رحمتم عام است و فراگیر مگر کسی خود را از لوایش خارج کند اما من آن را برای گروهی حتمی و قطعی قرار داده ام و رحمت خاصم را شامل آنها کرده ام؛ آن گروه کیایند؟ پرهیزکارانی که به آیات من ایمان دارند و زکات می پردازند. (اعراف/ 156) اما بحث آیه 157 اعراف: این آیه در حقيقت، مكمل آيه گذشته درباره صفات كسانى است كه مشمول رحمت واسعه پروردگار هستند، يعنى پس از ذكر صفات سه گانه تقوى و ادای زكات و ايمان به آيات پروردگار، در اين آيه صفات ديگرى به عنوان توضيح براى آنها ذكر مى كند و آن پيروى از پيامبر اسلام (ص) است، زيرا ايمان به خدا از ايمان به پيامبر (ص) و پيروى از مكتبش جدايى ناپذير است، همچنين تقوا و زكات نيز بدون پيروى از رهبرى او تكميل نمى شود. به واقع تا کنون صحبت از موسای کلیم و قومش بود، اما در اینجا سخن از یهودیانی است که در عصر پیامبر اسلام (ص) بوده اند. وقتى رحمت خاص بر بنى اسرائيل، منحصرا براى كسانى قطعی شده است كه تقوى پيشه كنند و زكات دهند و به آيات ما ايمان بياورند، در اين زمان كه زمان بعثت آخرين پيغمبر ماست، مصداق آن اشخاص از بنى اسرائيلی که در کنف رحمت خاصه ما هستند، تنها كسانى است كه پيغمبر اسلام را پيروى كنند؛ پیغمبری که نشانه هایش را در تورات و انجیل برای بنی اسرائیل بیان کرده ایم. (1) به واقع مفهوم آیه 157 اعراف شبیه آیاتی است که اهل کتاب را به التزام به محتویات حقیقی تورات و انجیل فرا می خواند که از جمله آنها، پیروی از پیامبر اسلام است که نشانه هایش در تورات و انجیل ذکر شده و موسی و عیسی (علیهماالسلام) هم به آمدنش بشارت داده بودند: قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ حَتَّى تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ (مائده/68) بگو: اى اهل كتاب! شما بر مسلك صحيح و درستى نيستيد تا زمانى كه تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل شده بر پا داريد، و بى ترديد آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر سركشى و كفر بسيارى از آنان مى افزايد، پس بر گروه كافران غمگين مباش قرآن کریم بشارت حضرت مسیح (ع) به ظهور پیامبر اسلام (ص) را چنین نقل می کند: وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ (صف/6) و [ياد كن] هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى بنى اسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوى شمايم، تورات را كه پيش از من بوده تصديق مى كنم، و به پيامبرى كه بعد از من مى آيد و نامش «احمد» است، مژده مى دهم. پس هنگامى كه [احمد] دلايل روشن براى آنان آورد، گفتند: اين جادويى است آشكار! نکته: در آیه 157 اعراف، به جاى «يؤمنون» (ایمان می آورند)، كلمه «يتبعون» (پیروی می کنند) بكار رفته است و اين بهترين تعبير است؛ زيرا ايمان به آيات خداى سبحان و ايمان آوردن به انبيا و شرايع ايشان، به اطاعت و تسليم در برابر دستورات ايشان تحقق می یابد. نیزمى فهماند که ايمان به معناى صرف اعتقاد فایده اى ندارد، چون هر قدر هم شخص اعتقاد به حقانيت آيات و شرايع الهى داشته باشد اما اطاعت و تسليمی نداشته باشد، عملا حق بودن آن آيات را تكذيب كرده است. (2) نکته: در آیه 157 اعراف، از رسول خدا (ص) اسمی نبرده و از او با سه وصف "رسول"، "نبى" و "امى" ياد كرده است؛ و در ادامه این اوصاف می فرماید: الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ (پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى يابند) ، از این تعابیر به خوبى بدست مى آيد كه آن جناب در تورات و انجيل هم به همين سه وصف معرفى شده است. در هيچ جاى ديگر قرآن، رسول خدا (ص) به مجموع اين اوصاف يك جا توصيف نشده است. (3)
(1)- ترجمه الميزان، ج 8 ، ص 363
(2)- همان ، ص 364
(3)- همان ، ص 363
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید