رابطه عرفان و موسیقی
سلام دوستان بزرگوار من یکسری داستان مشابه پیر طمبور زن که به عرفان رسید یا پیر چنگی با منابع می خواستم، کسی می تواند به من کمک کند؟ به بیان بهتر دنبال رابطه دین با موسیقی و کسانی که از موسیقی به عرفان رسیده اند هستم. با سلام بدوست عزیز اول باید دید جایگاه موسیقی در قرآن و اسلام چیست و آیا میشود از طریق موسیقی به خدا رسید یا نه ؟در مرحله بعد میتوان به سراغ داستان ها یا شواهد دیگر رفت.اما دیدگاه اسلام درباره موسیقی :شما را توجه میدهم به آیات 6 تا 9 سوره مبارکه لقمان و تفسیر آن [سوره لقمان (31): آيات 6 تا 9]وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ (6) وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ (7) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ (8) خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (9) ترجمه: 6- بعضى از مردم سخنان باطل و بيهوده خريدارى مىكنند تا مردم را از روى جهل و نادانى گمراه سازند، و آيات الهى را به استهزا و سخريه گيرند، براى آنها عذاب خوار كننده است. 7- هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى شود مستكبرانه روى بر مى گرداند، گويى آن را نشنيده، گويى اصلا گوش هايش سنگين است! او را به عذاب دردناك بشارت ده. 8- (ولى) كسانى كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند باغهاى پرنعمت بهشت از آن آنهاست. 9- جاودانه در آن خواهند ماند، اين وعده مسلم الهى است، و اوست عزيز و حكيم (شكست ناپذير و دانا). تفسیر: غنا يكى از دامهاى بزرگ شياطين! در اين آيات، سخن از گروهى است كه درست در مقابل گروه" محسنين" و" مؤمنين" قرار دارند كه در آيات گذشته مطرح بودند.در اينجا سخن از جمعيتى است كه سرمايههاى خود را براى بيهودگى و گمراه ساختن مردم به كار مى گيرد، و بدبختى دنيا و آخرت را براى خود مى خرد! نخست مى فرمايد:" بعضى از مردم، سخنان باطل و بيهوده را خريدارى مى كنند تا خلق خدا را از روى جهل و نادانى، از راه خدا گمراه سازند" (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ). و آيات خدا را به استهزاء و سخريه گيرند" (وَ يَتَّخِذَها هُزُواً) .و در پايان آيه اضافه مى كند:" عذاب خوار كننده از آن اين گروه است" (أُولئِكَ لهمْ عَذابٌ مُهِينٌ) داستان پیر چنگی:این داستان در کتاب مثنوی معنوی (دفتر اول/ ص 87 / شماره بیت اول آن : 1913) آمده است و البته در صفحات 93 و 98 همین کتاب این داستان به پایان رسیده است هر چند مولوی در این داستان سعی دارد نتایج اخلاقی هم بگیرد اما اجمالا نوعی موسیقی صوفیان را نیز ترویج میکند برای مطالعه بیشتر میتوانید به شرح مرحوم علامه جعفری ج2 ص 20 مراجعه کنید،ایشان هرگونه ارتباط موسیقی (خصوصا این مدل موسیقی های صوفیان) را با عرفان نفی میکنند و می فرمایند هیچ دلیلی از آیات و روایات و عقل، برصحت آن وجود ندارد. (نقل به مضمون) غنا در روایات شیعه وسنی: در حديث ديگرى از امام صادق ع چنين آمده است:بيت الغناء لا- تؤمن فيه الفجيعة، و لا تجاب فيه الدعوة، و لا يدخله الملك:" خانه اى كه در آن غنا باشد، ايمن از مرگ و مصيبت دردناك نيست، و دعا در آن به اجابت نمى رسد، و فرشتگان وارد آن نمى شوند".شاید تا کنون با خود گفته باشید این غنا که این همه بد است ، چیست؟در حرمت غناء چندان مشكلى وجود ندارد، مشكل تشخيص موضوع غناء است.آيا هر صوت خوش و زيبايى غنا است؟مسلما چنين نيست، زيرا در روايات اسلامى آمده و سيره مسلمين نيز حكايت مى كند كه قرآن و اذان و مانند آن را با صداى خوش و زيبا بخوانيد.آيا غنا هر صدايى است كه در آن" ترجيع" (رفت و آمد صدا در حنجره و به اصطلاح غلت دادن) باشد؟ آن نيز ثابت نيست.آنچه از مجموع كلمات فقهاء و سخنان اهل سنت در اين زمينه مى توان استفاده كرد اين است كه غناء، آهنگ هاى طرب انگيز و لهو و باطل است.و به عبارت روشنتر: غناء آهنگ هايى است كه متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد مى باشد.دقت در مفهوم" غنا" با شرائطى كه در شرح موضوع آن گفتيم، فلسفه تحريم آن را به خوبى روشن مى سازد.در يك بررسى كوتاه به مفاسد زير برخورد مى كنيم مانند: تشويق به فساد اخلاق ، ،غافل شدن از ياد خدا و ... .غنا و موسيقى در حقيقت، يكى از عوامل مهم تخدير اعصاب است، و به تعبير ديگر مواد مخدر گاهى از طريق دهان و نوشيدن وارد بدن مى شوند، (مانند شراب).و گاه از طريق بوئيدن و حس شامه (مانند هروئين).و گاه از طريق تزريق (مانند مرفين).و گاه از طريق حس سامعه است (مانند غنا).به همين دليل گاهى غنا و آهنگ هاى مخصوصى، چنان افراد را در نشئه فرو مى برد، كه حالتى شبيه به مستى به آنها دست مى دهد، البته گاه به اين مرحله نمى رسد اما در عين حال تخدير خفيف ايجاد مى كند.و در نهایت ،استعمارگران جهان هميشه از بيدارى مردم، مخصوصا نسل جوان، وحشت داشته اند، به همين دليل بخشى از برنامه هاى گسترده آنها براى ادامه استعمار، فرو بردن جامعه ها در غفلت و بي خبرى و ناآگاهى و گسترش انواع سرگرمي هاى ناسالم است.(1)
__________________________________________________
(1)تفسير نمونه/ج17/ذیل آیات مذکور
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید