چرا هنگام زیارت، ضریح را میبوسیم، در حالی که از نظر اهل تسنن این کار نوعی، بتپرستی است. نظر اسلام در اینباره چیست؟
برخی از گروهها، مانند فرقة وهابیت، ساختن ضریح و بارگاه روی قبر امامان و بزرگان و بوسیدن آن، و حتی ساختن مسجد در کنار مزارشان را جایز ندانسته، آن را عبادت و پرستش صاحب قبر، و نوعی شرک و بتپرستی میدانند. لذا حکومت وهّابی عربستان در حدود هشتاد سال پیش بارگاه و مزار متبرکة ائمه بقیع: در مدینه را خراب کرد و فقط صورتی از قبر آنان به جای گذاشت. آنان برای اثبات این عقیدة باطل خود، دلیلهایی آوردهاند که هیچ کدام قابل پذیرش و ثابت کنندة مدعای آنان نیست جهت آگاهی بیشتر از تاریخ پیدایش این عقیده و همچنین بررسی دلیلها و جواب آنان، به کتاب "آئین وهّابیت"، استاد جعفر سبحانی، نشر دفتر انتشارات اسلامی" مراجعه فرمایید.
شرک و بت پرستی آن است که کسی برای خداوند سبحان شریک قائل شود، و غیر او را پرستش نماید; بنابراین، ساختن ضریح و بوسیدن آن اگر به منظور پرستش صاحب قبر یا پیامبر و امام باشد، بدون شک این عمل شرک و ممنوع میباشد، ولی اگر برای تعظیم و احترام صاحب قبر (یعنی کسی که سزاوار احترام است،) باشد شرک محسوب نمیشود; زیرا هر تعظیمی شرک نیست، بزرگداشت چیزی که به پروردگار منسوب باشد، تعظیم شعائر به شمار میآید که قرآن کریم به محترم شمردن آن سفارش نموده است; "وَ مَن یُعَظِّمْ شَعَغرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ ;(حج،32) هر که نشانههای خدا را بزرگ دارد، همانا آن بزرگ داشت از پرهیزکاری دلها است. چنان که لمس نمودن و بوسیدن "حجر الاسود" جزء شعائر الهی است و این کار شرک به حساب نمیآید; بنابراین همان گونه که تخریب قبور و بناها، اهانت و تحقیر صاحب قبر به شمار میآید، وجود بارگاه، ضریح و بوسیدن آن، بزرگ داشت شعائر و احترام به پیامبر، امامان و اولیای الهی است.
افزون بر آن، بوسیدن ضریح بزرگان، نشانة پیوند و علاقة ما به آنان است، نه پرستش آنان، چنان که پدر به نشانة محبتی که به فرزند خردسالش دارد، او را میبوسد، و یا مسلمانان جهت احترام و علاقة به قرآن مجید، جلد آن را میبوسند، و این کارها شرک به حساب نمیآید.
درست است که در، دیوار، قبر و ضریح، جز خاک و فلز چیز دیگری نیست، ولی اینها بر اثر مجاورت و نزدیک بودن به بدن مقدّس آنان، دارای احترام، ارزش و آثار خاصّی شدهاند; چنانکه پیراهن حضرت یوسفغ پارچهای بیش نبود; ولی بر اثر مجاورت با یوسف، دارای ارزش و خاصیتی شده بود که حضرت یعقوبغ آن را به چشم خود مالید و بینا شد. (ر.ک: یوسف، 96)
اولیای الهی، دارای آثار درخشان معنوی هستند، که بهرهگیری از آثار آنان، نه تنها شرک نیست، بلکه توحید خالص است، زیرا چنین آثاری، از عقیدة پاک و ناب توحیدی آنها، نشأت گرفته است.( اقتباس از: عقاید تطبیقی، حسین رجبی، ص 81، انتشارات دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان / معالم المدرستین، علامه سید مرتضی عسگری، ج 1، ص 67ـ74، نشر المجمع العلمی الاسلامی / صد و یک مناظره جالب و خواندنی، محمدی اشتهاردی، ص 175 ـ 177، انتشارات علامه، قم / آیین وهابیت، استاد جعفر سبحانی، دفتر انتشارات اسلامی. )