ویژگی های خدا

image: 
آیا خدا حجم بی نهایت دارد یا بدون حجم است؟ آیا خدا ...

آیا خدا حجم بی نهایت دارد یا بدون حجم است؟ آیا خدا جرم و انرژی دارد؟ آیا خدا همه جا را پر کرده یا مکان ها خالی از اوست یا اصلا هیچ جا نیست؟ آیا خدا یک ذهن است و همه چیز فکر اوست یعنی عالم و هر آن چه در آن است، برای او یک شیء ذهنی است؟ آیا خدا قدرت است یا قدرت دارد؟ اگر قدرت نباشد نیازمند قدرت است؟ آیا خدا حجم بی نهایت دارد ولی بُعد ندارد یعنی ساختار ندارد؟

پرسش حاضر دربردارنده چندین بخش است که به صورت مختصر به هر یک از آن ها می پردازیم:

بخش اول: آیا خدا حجم بی نهایت دارد یا بدون حجم است؟
حجم، مقدار جسم است و چون خداوند جسم ندارد، حجم نیز ندارد؛ پس صحیح نیست گفته شود خداوند حجم دارد یا حجمش بی نهایت است.

بخش دوم: آیا خدا جرم و انرژی دارد؟
همان طور که مستحضرید انرژی و ماده دو حالت برای ذرات بنیادین هستند؛
هر قدر جنبش ذرات بیشتر شود تراکم کمتر می شود و هر وقت تراکم کمتر شود جرم کاهش می یابد و به ماهیت انرژی نزدیکتر می شویم.
اما هر قدر جنبش کمتر شود تراکم بیشتر می شود و هر وقت تراکم بیشتر شود جرم افزایش می یابد و به ماهیت ماده نزدیکتر می شویم.
از آن جایی که خداوند، مرکب از اجزا نیست پس دارای ذرات بنیادین نمی باشد و به همین جهت صحیح نیست گفته شود خداوند ماده یا انرژی است.
خداوند، خالق ماده و انرژی و ذرات بنیادین است و این موجودات، ممکن الوجود و وابسته به او هستند.

بخش سوم: آیا خدا همه جا را پر کرده یا مکان ها خالی از اوست یا اصلا هیچ جا نیست؟
برای پاسخ به این بخش باید به این نکته توجه کرد که اساسا مکانمندی یک شیء، وابسته به مقایسه حجم آن با حجم شیء دیگر است.
مکان از مقایسه دو جسم با یکدیگر و طرز قرار گرفتن آن ها انتزاع می شود: مكانِ حقيقي هر شي‌ء عبارت است از مقداري از حجم جهان كه مساوي با حجم جسم مكان‌ دار باشد، از آن جهت كه در آن گنجيده شده است.(1)
از آن جایی که خداوند جسم نیست و حجم ندارد، پس سخن گفتن از مکانمندی او صحیح نیست.
مفهوم حضور خداوند در تمام جهان این است که او مافوق مکان است، و به همین دلیل هیچ مکانى نسبت به او دورتر از مکان دیگر نیست.
هرگز نباید تصور کرد که احاطه خداوند به همه موجودات، فى المثل شبیه احاطه هواى پیرامون کره زمین، به کره زمین است، که این احاطه دلیل بر محدودیت است، بلکه منظور از احاطه پروردگار به همه چیز، معنى بسیار دقیق تر و لطیف ترى است و آن وابستگى همه موجودات در ذاتشان به وجود مقدس او است. به تعبیر دیگر، در عالم هستى یک وجود اصیل، و قائم به ذات، بیش نیست، و بقیه موجودات امکانیه، همه متکى و وابسته به او هستند، که اگر یک دم این ارتباط از میان برداشته شود، همه فانى و معدوم مى شوند. این احاطه، همان حقیقتى است که در کلمات عمیق امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه اول «نهج البلاغه» به این عبارت بیان شده است: «مَعَ کُلِّ شَىْء لابِمُقارَنَة وَ غَیْرُ کُلِّ شَىْء لابِمُزایَلَة: خداوند با همه چیز است، اما نه این که قرین آن ها باشد، و مغایر با همه چیز است نه این که از آن ها بیگانه و جدا باشد».

بخش چهارم: آیا خدا یک ذهن است و همه چیز فکر اوست یعنی عالم و هر آن چه در آن است، برای او یک شیء ذهنی است؟
به تعبیر دقیقتر، تمامی موجودات معلوم خدا هستند به این معنا که اساسا بی واسطه در محضر خدا حاضر هستند. از این رو، هر موجودی معلوم خدا است.
اما این بدان معنا نیست که موجودات از سنخ مفهومی و ذهنی هستند.
موجودات مادی حقیقتا مادی هستند اما با این حال، معلوم خدا هستند.
اما در باره تعبیری که مرقوم فرمودید، گفتنی است که می توان این تعبیر را به شکل صحیحی تفسیر کرد:
وقتی گفته می شود افکار آدمی بخشی از ذهن انسان هستند، منظورمان این است که افکار آدمی موجوداتی هستند که بی واسطه نزد ما حاضرند و قائم به ذهن آدمی هستند.
از این رو، ما نیز نزد خدا بی واسطه حاضریم و قائم به او هستیم و اساسا وجود مستقل از او نداریم.
اما نباید از این تمثیل، چنین نتیجه گرفت که اساسا موجودات همگی از سنخ آگاهی هستند. در جای خودش اثبات شده که برخی موجودات حقیقتا مادی هستند اما با این حال نزد خداوند بی واسطه حاضرند.
هم چنین نباید نتیجه گرفت که ما و سایر موجودات علم عارض بر خدا هستیم؛ چنان که مفاهیم حصولی بر ذهن آدمی عارض می شوند.
بنابراین، این تعابیر تمثیلی، از جهاتی مفیدند اما از جهاتی می توانند ما را به مشکلاتی گرفتار سازند که باید از آن ها دوری کرد.

بخش پنجم: آیا خدا قدرت است یا قدرت دارد؟ اگر قدرت نباشد نیازمند قدرت است؟
در باره نسبت ذات و صفات گفتنی است که به باور درست، صفات خداوند عین ذات او هستند.
عینیت ذات و صفات به معنای عینیت مفهومی نیست بلکه بدین معنا است که ذات الهی به نحوی است که تمام این اوصاف را می توان از آن انتزاع کرد بی آن که وجود علم متمایز از وجود قدرت و وجود هر دو متمایز از ذات خدا باشد.
بنابراین، اگرچه عرفاً گفته می شود خداوند دارای علم و قدرت است اما حقیقتا قدرت خداوند، وجودی متمایز از خداوند و عارض بر او نیست.(2)

بخش ششم: آیا خدا حجم بی نهایت دارد ولی بُعد ندارد یعنی ساختار ندارد؟
همان طور که سابقا عرض شد حجم اندازه جسم است و چون خداوند جسم نیست، پس حجم ندارد.
حجم دارای ابعاد طول و عرض و عمق است. بنابراین، وقتی موجودی جسم نیست، حجم ندارد؛ و وقتی حجم ندارد، پس بُعد نیز ندارد.

پی نوشت ها:
1. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، انتشارات موسسه امام خمینی، 1391ش، ج2، ص176
2. برای مطالعه بیشتر، رک:
عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر حکمت صدرائی، جلد دوم، انتشارات موسسه امام خمینی؛
نبویان، سید محمدمهدی، جستارهایی در فلسفه اسلامی، جلد سوم، انتشارات حکمت اسلامی.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: