هدف خلقت و نقش انسان در زندگی

image: 
هدف خلقت و نقش انسان در زندگی

زندگی انسان، نقشی از پیش تعیین شده یا فرصتی برای بودن؟ چرا خدا انسان را آفرید؟ آیا خداوند در این امر بدنبال سود و نفع و هدفی برای خویش بود؟ آیا این تفکر که هر کسی نقش منحصر به فردی، به عهده دارد که برای ایفای آن آفریده شده و اگر به آن وظایف نپردازد، به هدف خلقتش پاسخ نداده درست است؟ چه دلایلی برای صحت این تفکر وجود دارد؟ در پاسخ به سؤال شما نکاتی را تقدیم می کنیم:یک. یکی از نقش های اساسی انسان این است که باید آن هدف و نقش اصلی یا سلسله اهداف و نقش هایی که انسان برای رسیدن به کمال و سعادت به همان منظور آفریده شده و بایستی داشته باشد را بشناسد و تمام ظرفیت و توانایی و استعدادهایش را در همان مدار که عبارت است از مدار عبودیت و بندگی (مدار إِنَّا للّه و إِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ) بکار گرفته و بعنوان سالکی بصیر حرکت کند. از اینرو بین استعدادها، ظرفیت ها و توانایی های انسان با نقش هایی که برای آن آفریده شده، با انتخابگری درست، هیچگونه تعارضی نیست. انسان اگر استعدادهای وجودی اش را در مسیر ایفای نقش های اصلی انسانی اش هدایت کند، حقیقتاً در مسیر و صراط مستقیم و نقش های حقیقی اش گام نهاده و این مطلب به حکم عقل و نقل، بغایت درست است، در حقیقت، انسان، در دنیا باید تمام استعداد و توانایی و همتش را در مسیر امور و وظایفی قرار داده و صرف کند که در عهده اوست، نه آن چیزهایی که بر عهده او نیست، مثلاً اگر انسان تمام همتش را در تأمین اعتباریات دنیا نظیر امر معاش بکار ببندد و از تهیه توشه برای معاد غفلت ورزد، قطعاً از ساختن روح و حقیقت وجودی اش که مهم ترین سرمایه اوست باز می ماند و چنین انسانی قطعاً گام در مسیر سقوط از وادی انسانیت و افتادن در پرتگاه حیوانیت، بل هم اضل قرار داده است. دو. یک نکته هم درباره سؤال از آفرینش است که چرا خداوند ما را آفرید، این سؤال هم در تاپیک های متعددی در همین سایت و سایت اسک دین، مورد بررسی قرار گرفته و هم در منابع کلامی و اعتقادی بسیار به آنها پرداخته شده است. چنانکه اشاره فرمودید، خداوند اصولاً نیازی به ما ندارد که آفرینش ما بمنظور گره گشایی از کار هستی بوده باشد. در واقع این سؤال اساساً وارد نیست، بلکه اگر خدا که مظهر حقیقی دارایی و تمکّن بالذات و جود و بخشش و عطاست، اگر نمی آفرید جای سؤال داشت. چنانکه وقتی شخصی دارا و ثروتمند که اتفاقاً معروف به جود و سخاست، مادامی که کریمانه می بخشد و عطا می کند، کسی نمی پرسد چرا این شخص چنین می کند؛ اما اگر همین شخص با همان ویژگی ها، روزی دست از بخشش و عطا بردارد، همه با تعجب سؤال می کنند چرا فلانی اهل جود و کرم و بخشش نیست؟ سه. در بحث هدف آفرینش نکاتی حائز اهمیت است که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم: الف- در ادبیات دینی دو نوع هدف داریم: یکی هدف فعل و دیگری هدف فاعل. بین این دو تفاوت وجود دارد. به این مثال توجه کنید: صنعتگری موتوری را می سازد که قادر به حرکت با سرعت 800 کیلومتر در ساعت است. هدف این موتور که فعل صنعتگر است، رسیدن به سرعت مورد نظر است. اما هدف اصلی سازنده موتور، نشان دادن توانمندی خود یا رسیدن به شهرت و مانند آن است. از آن جایی که بین غایتمندی خداوند با دیگر مخلوقات، تفاوت اساسی وجود دارد، این مثال فقط برای روشن شدن تقسیم بندی اولیه است و نمی توانیم نتیجه بگیریم خداوندی که بی نیاز مطلق است هم از طریق خلق مخلوقات بدنبال کسب کمال و شهرتی برای خود بوده، بلکه روشن است که هدف خداوند از خلق و آفرینش، به کمال رسیدن مخلوقات بوده نه کمال یافتن خودش! ب- بحث ما و رویکرد سؤال، به هدف فعل که مخلوقات و از جمله انسان است باز می گردد. در این خصوص گفتنی است: بی شک، عالم هستی مسیر و مقصدی را در پیش دارد که هدف آن به شمار می رود و انسان نیز که جزئی از این عالم هستی بشمار می آید نیز هدف و غایتی را دنبال می کند، اين هدف، در خصوص انسان، تکامل انسانی و رسیدن به غایت و کمال نهایی ذات انسانی اوست. ج- با نگاه به آیات قرآن مشاهده می شود که تبيین هدف خلقت انسان از نگاه قرآن، وضعيتي به ظاهر متفاوت پيدا مي كند؛ در سوره «ص» مى خوانیم: «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا»؛ ما آسمان و زمین و آنچه را میان آن‏ها است، بیهوده نیافریدیم و این گمان (که جهان را بیهوده و بى هدف آفریده‏ ایم) گمان انسان‏هاى کافر است.(1) این آیه صراحتاً اعلام مى کند، خلقت جهان که انسان جزئى از آن است، بى هدف نیست. در سوره «ملک» مى خوانیم: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ او است که مرگ و زندگى را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارتر هستید.(2) در این آیه هدف از خلقت انسان آزمودن او دانسته شده، در سوره «ذاریات» آمده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ و ما جن و انسان را نیافریدیم مگر براى آنکه عبادت خدا را به جاى آورند.(3) د- با رجوع به عقل و نقل در می یابیم که هدف از خلقت انسان، آن است که در فرصت محدود زندگى دنیوى از سرمایه‏ هاى وجودى خود بهره گرفته، بیش ترین سودها را به دست آورد، زیرا انسان بیهوده آفریده نشده است. روشن است که بازگشت راه اوّل و دوم یعنى آزمایش و عبادت، به راه سوم خواهد بود، یعنى مى توان گفت انسان پس از آن که از امتحان و آزمون های گوناگون الهی سربلند بیرون آمد و پس از ایمان و اعتقاد، عمرى را به عبودیت و بندگى خدای سبحان گذراند، کمال یافته و پله‏ هاى ترقى را یکی پس از دیگری پشت سر مى گذارد. در واقع جمع بندي اين آيات به حکم عقل، ما را به اين نتيجه مي رساند كه هدف و غايتي كه براي مسير حركت انسان تبيين شده رسيدن به كمال است و اين كمال حاصل نمي شود مگر به تبيين راه و وجود راهنمایان راستین که عبارتند از: حجت درونی (عقل) و حجت بیرونی (انبیاء و اوصیاء الهی و کتب).(4) بنابراین، آنچه در خصوص هدف و غایت اصلی خلقت انسان یعنی رسیدن به کمال از گذر آزمایشها و امتحانات و عبودیت و بندگی بیان کردیم و نیز دستورات و برنامه های دینی و اخلاقی و عملی دین، تا حدود زیادی راه شناخت شئون بندگی و حرکت در مسیر کمال و سعادت را برای همگان روشن نموده و از این رهگذر هر کس با شناخت استعدادها و ظرفیت های وجودی خود و اقتضائات و شرایطی که دارد می تواند وظایف و شئون و سطح بکارگیری برنامه های هدایت بخش و سعادت آفرین را در گوشه گوشه ی زندگی خود بیابد و به عبارتی نقش خود را در حیطه زندگی اش شناسایی نموده عملیاتی سازد. ناگفته نماند، در همین مقام سیر و سلوک بندگی و قرار گرفتن در آزمایشات و ابتلائات و کمال ورزی، بسته به سطح استعدادها، ظرفیت ها، اقتضائات و شرایط و محدودیت ها و موانع و ... به عدد نفوس انسانی، نقش و وظیفه و انواع کمی و کیفی عملکرد، قابل تعریف است. بعبارتی در عین وحدت و یگانگی راه و صراط و برنامه و تعالیم، بسته به شرایط و استعدادها، کثرت و تعدد نقشها وجود دارد، لکن شناخت جزییات این نقش و وظیفه در عهده خود افراد انسانی است و نمی توان برای همگان در بیان این جزییات، نسخه واحدی تجویز کرد.

_____________

(1) ص/ 27.

(2) الملک/ 2.

(3) الذاریات/ 56.

(4) مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، با تغییر و تصرف و اضافات.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: