نماز و بازدارندگی از گناهان
معنای اینکه در آیات و روایات بیان شده است که نماز، بازدارنده از گناهان است وجود یک رابطه جبری نیست بلکه اقتضاء نماز این است و اختیار انسان نیز مکمل آن است.
پرسش:
در قرآن گفتهشده هرکس نماز بخواند از فحشا و منکر دور میشود در حالی که خیلی از نمازخوانها به منکرات گرفتار هستند. توجیه این موضوع چیست؟
پاسخ:
در قرآن کریم برای بیان جایگاه نماز به آثار و نتایج آن اشاره شده است. در سوره مبارکه عنکبوت آیه 45 فرموده است «نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد». ظاهر این آیه نشان از کلیت و اطلاق آن دارد بدین معنا که هرکس نماز بخواند، از منکرات دور میشود، ولی ممکن است کلیت و اطلاق آن با تشکیک مواجه شود و گفته شود اگر اینگونه است؛ پس چرا بسیاری از نمازگزارها مرتکب زشتی و گناه میشوند؟ این چالش یعنی تردید در اطلاق و ملازمه طرفین در برخی دیگر از آیات قرآن کریم و نیز بسیاری از روایات اخلاقی وجود دارد که نیازمند ارائه راهحل است. در اینجا ناظر به مصداق مورد نظر، به ارائه پاسخ همت میشود تا درنهایت مراد جدی آیه مورد نظر و موارد مشابه روشن گردد.
رابطه علی و ملازمه، در افعال اخلاقی
در بسیاری از آیات و روایات نوعی رابطه بین فعل یا صفت اختیاری با چیزی- مثلاً رابطه علی بین فضیلت و نتایج آن – بیانشده است که در ظاهر دلالت بر کلیت و اطلاق دارد. بهعنوان مثال گفتهشده است نماز شب، روی را سفید و بوی را خوش و روزی را فرامیخواند (1) یا آمده است «نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد» (2). همچنین آمده است ﴿ الابِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ﴾؛ (3) همچنین در روایات آمده است: «لاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی أَمِنَ مِن عَذَابِی»؛ (4) در همه این موارد میتوان ملازمه بیانشده را مورد تردید قرارداد. مثلاً گفته شود برخی نمازگزارها، گرفتار منکرات هستند. همینطور گفته شود برخی از افرادی که به ذکر خدا مشغول هستند، آرامش و اطمینان قلبی ندارند. نیز برخی نماز شب خوان ها، فقیر هستند یا بسیاری از توحید باوران، از عذاب مصون نیستند. از همین روی این سؤال قابلطرح است که مراد جدی در این نوع از بیانات چیست و در حقیقت دلالت بر چه معنا و مدلولی دارند؟ آیا باید از اطلاق و کلیت آنها دست شست و حمل بر مواردی مانند مجاز گویی نمود؟ یا آنکه با حفظ کلیت، میتوان این موارد را توجیه نمود؟
دراینباره میتوان توجیهات مختلفی ارائه نمود که از مجموع آنها و با ضمیمه کردن برخی توضیحات، میتوان به پاسخ سؤال دستیافت. در ادامه ناظر به آیه مورد بحث، به برخی از وجوه اشاره میشود تا درنهایت بتوان به پاسخی هرچند اجمالی برای سؤال مورد نظر و نیز موارد مشابه دست یافت.
ترغیب به دوری از منکرات
برخی درباره مراد جدی خداوند متعال ازجمله مورد نظر گفتهاند مراد جدی خداوند در آیه مورد بحث ایجاد انگیزه و ترغیب نمازگزاران به دوری از گناهان و منکرات است و بنابراین مراد از آیه این است که نمازگزاران نباید مرتکب فحشا و منکر شوند. (5) این بیان را به موارد مشابه نیز میتوان تسری داد با این حال این نظر با ظاهر آیه مورد بحث ناسازگار است و در این معنا جمله مورد نظر از حالت اخبار به انشاء تغییر کرده که خود نیازمند دلیل است.
معنای مجازی در نهی
ممکن است گفته شود نهی از منکرات نه در معنای حقیقی بلکه در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی مراد تسهیل و زمینهسازی برای بازداشتن از منکرات است. (6) با این حال تأویل معنای آیه از حقیقی به مجازگویی نیازمند دلیل است.
نماز کامل و قبول عامل دوری از منکرات
ممکن است گفته شود مراد از نمازی که موجب دوری از فحشا و منکر میشود نماز کامل است یعنی نمازی که علاوه بر آنکه ازنظر فقهی صحیح است مورد قبول نیز واقع شده است؛ بنابراین هرچند برخی در ظاهر به نحو صحیح نماز میخوانند، ولی نماز آنها کامل و یا مقبول درگاه حضرت حق قرار نمیگیرد و از همین جهت موجب دوری آنها از فحشا و منکر نمیشود. (7) بنابراین میتوان گفت اگر نماز یا ذکر، حقیقی و مورد قبول واقع شود، اثر دوری از منکرات یا دیگر آثار بیان شده را دارد.
درباره این وجه ممکن است گفته شود انصراف به فرد اکمل یا صحیح نیاز به قرائن دارد و اگر پذیرفته شود به معنای استعمال لفظ در معنای غیر موضوع له و مجازگویی است. (8)
آثار نماز در درازمدت
بهعنوان یک احتمال دیگر گفته شده است هر نمازی که فرد میخواند اثری در وجود او برجای میگذارد که در دراز مدت موجب میشود او از منکرات دور شود؛ بنابراین مراد آیه آن است که نماز در درازمدت منجر به دوری از فحشا و منکر میشود. (9) این بیان را برای موارد مشابه مانند اثر ذکر و نماز شب نیز میتوان بیان نمود.
اثر اقتضایی نه علیت تامه
یک احتمال دیگر آن است که گفته شود در این موارد اقتضای نفسی موضوع برای حکم اخلاقی بیان شده است؛ یعنی موضوع فینفسه و بدون در نظر گرفتن شرایط خاص مثلاً موانع، این ویژگی را دارد و ممکن است تحت شرایطی، ویژگی آن از بین برود. پسنماز اقتضای از بین بردن فحشا و منکرات را دارد، اما ممکن است موانعی سبب از بین رفتن این اقتضا و در حقیقت رفع اثر نماز شوند. بدین ترتیب اگر شرایط فراهم شد چنین اثری برای نماز وجود دارد. (10) همینطور نسبت به موارد دیگر مانند ذکر خداوند متعال و قبول توحید این بیان قابلارائه است. این بیان هرچند قابلاعتنا است، اما قدری دارای ابهام و نیازمند تبیین و تکمیل است که در قالب یک نکته مستقل ارائه میشود.
حمل بر موارد تشکیکی
مفاهیم اخلاقی مفاهیمی مشکک یعنی ذو مراتب و دارای درجات هستند؛ بنابراین یک عمل از کمترین مرتبه تا بینهایت درجه دارای مرتبه است. مشکک بودن مفاهیم اخلاقی بدان معنا است که صدق بر مصادیق آنها به نحو یکسان و برابر نیست، بلکه بر یک فرد شدیدتر و کاملتر از فرد دیگر صدق میکند. بهعنوان مثال اگر شجاعت یک صفت اخلاقی در نظر گرفته شود مفهومی مشکک است که دارای مراتب شدید و ضعیف است.
همینطور مفاهیمی مانند توکل، صبر، تقوا دارای مراتب شدت و ضعف هستند. در مورد آیه مورد بحث نیز همین نکته را میتوان بیان نمود؛ یعنی گفته شود درست است که در آیه مورد نظر نوعی علیت بین نماز و بازداشتن از منکرات بیان شده به نحوی که در ظاهر استثناناپذیر و دائمی است، اما باید توجه نمود که نماز بهعنوان یک فضیلت اخلاقی، به یک سطح خاص منحصر نیست، بلکه مفهومی مدرج است و نیز منکرات نیز دارای مرتبه و درجه هستند.
بنابراین علیت بیانشده نیز به نحو تشکیکی صادق است؛ یعنی هر سطحی از نماز، نتیجهای متناسب با خود به ارمغان میآورد. (11) پس اگر کسی نمازی با سطح یک میخواند بهقدر یک درجه از فحشا و منکرات دور میشود و اگر فردی نمازی با درجه بالاتر میخواند، سطح بالاتری از بازدارندگی را دریافت میکند.
بهعنوان مثال اگر نماز توأم با حضور قلب، خشوع و خضوع و اخلاص بالا باشد، اثری که بر دوری از فحشا و منکر دارد بیشتر است و اگر این موارد ضعیف باشند اثر نماز ضعیف خواهد شد. در این بیان نیازی نیست کلیت و اطلاق آیه دستخوش تخصیص و تقیید قرار گیرد و یا آیه مورد نظر تأویل شود بلکه وجه بیانشده با فرض اطلاق و کلیت و نیز حمل آیه بر حقیقت و دوری از مجاز و مبالغه سازگار است. شاید بتوان از برخی روایات شواهدی بر این بیان ارائه نمود. در همین رابطه امام صادق علیهالسلام میفرماید: «یعنی هرکسی دوست دارد که بداند آیا نمازش قبولشده یا نه پس بنگرد به نمازش که آیا از فحشا و منکر بازش میدارد؟ بهاندازهای که از کارهای زشت بازداشته، قبول شده است». (12) این بیان دلالت بر همان معنای تشکیکی دارد چنانکه حضرت فرموده است بهقدر قبولی نماز، دوری از منکرات محقق میشود.
نیز از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نقلشده که فرمود است: «هر کس نمازش او را از منکرات بازندارد، هیچ بهرهای از نماز جز دوری از خدا نبرده است». (13) این بیان که با نکته قبلی قابلجمع است به موارد مشابه نیز قابل تسری است. مثلاً درباره آرامش دل براثر ذکر خدا میتوان گفت مراتب آرامش دل به فراخور مراتب ذکر خدا است به نحوی که هر چه یاد خدا بیشتر شود، آرامش قلبی بیشتری پدید میآید. همچنین روایت مورد اشاره درباره امنیت از عذاب براثر قبول توحید میتوان گفت اشاره بهمراتب ایمنی از عذاب الهی بهتناسب تحقق درجات توحید دارد؛ یعنی هر چه انسان در مراتب توحید بالاتر رود، از عذاب الهی امان بیشتری دارد.
نتیجه:
رابطه بین عمل و نتیجه آنکه در برخی آیات و روایات اشاره شده است به نحو اقتضایی است؛ یعنی موضوع فینفسه قابلیت، محقق کردن نتایج مورد نظر را دارد. این اقتضا با در نظر گرفتن تشکیک در ارزشهای اخلاقی قابلفهم و تبیین بهتر است. مفاهیمی اخلاقی، مفاهیمی مشکک و ذومراتب هستند بهنحویکه آثار و پیامدهای آنها به اقتضای مرتبهای که دارند، محقق است؛ بنابراین در مصداق مورد بحث میتوان گفت نماز حقیقتاً موجب دوری از فحشا و منکرات میشود، اما از آنجایی که نماز دارای مراتب و درجه است، هر مرتبه از آن مقتضای سطح خاصی از بازدارندگی از منکرات است بهنحویکه هرچه سطح نماز بالاتر باشد، سطح بازدارندگی بیشتری محقق میشود.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عالم زاده نوری، محمد، راهکارهای کشف سور حقیقی قضایای اخلاقی در قرآن و حدیث، اخلاق وحیانی، 1396.
2. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان فی تفسیرالقرآن، مترجم سید محمدباقر موسوی، قم، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، 1364، ج ۱۶، صفحات ۲۰۹ تا ۲۱۳.
3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374، ج ۱۶، صفحات ۲۸۴ تا ۲۸۷.
پینوشتها:
1. ابنبابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، قم، کتابفروشی داوری، 1385 ش، ج 2، ص 363.
2. سوره عنکبوت، آیه 45.
3. سوره رعد، آیه 28.
4. ابنبابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، الامالی، چاپ پنجم، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، موسسه الاعلمی، 1376، ص ۲۳۵.
5. هوزان قشیری، عبدالکریم، لطائف الاشارات، قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب، 200 م، ج 3، ص 99.
6. طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران، ناصرخسرو، 1372، ج 8، ص 447.
7. همان؛ قاسمی، محمد جمالالدین، محاسن التاویل، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1997 م، ج 7، ص 557؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالکتاب العربی، 1407 ق، ج 3، ص 456.
8. رک: حسینی میلانی، سید علی، تحقیق الاصول، قم، الحقائق، 1428، ج 4، ص 179.
9. ابن عاشور، تفسیر التحریر والتنویر، تونس، الدار التونسیه للنشر، 1984 م، ج 20، ص 178.
10. زمخشری، محمود، همان، ج 3، ص 456.
11. رک: عالم زاده نوری، محمد، استنباط حکم اخلاقی از متون دینی و ادله لفظی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1396، ص 86.
12. طبرسی، فضل بن حسن، همان.
13. همان.