نزول تدریجی قرآن بعد از شب قدر
پرسش:
پس از نزول یكباره قرآن در شب قدر بر پیامبر(صلی الله علیه و اله) دلیل وحی مجدد و آیه به آیه چه لزومی داشته است؟
پاسخ:
نزول تدریجی و تفصیلی قرآن كریم طی ۲۳ سال بوده، یعنی آیات قرآن از ابتدای بعثت تا پایان عمر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله) در زمانها و مكانهای مختلف بر حضرت نازل شده است. سورههای قرآن به صورت تدریجی در طول دوران رسالت به اقتضای پیشرفت نهضت اسلام و نیازهای عینی جامعه كامل گردید كه طول مدت نزول آن ۲۳ سال میباشد. به برخی از حكمتهای نزول تدریجی اشاره میشود.
۱- اقتضای قانون تعلیم و تربیت و آمادگی مردم:
وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً؛(۱)
قرآنی كه آن را بخش بخش نازل كردیم تا آن را با تأنی و آرامی بر مردم بخوانی.
با توجه به اینكه قرآن برای هدایت و تعلیم و تربیت نازل شده است، دستیابی به این اهداف با نزول تدریجی قرآن آسانتر است.از این رو خداوند نیز از پیامبر( صلی الله عیله و اله ) میخواهد قرآن را با تأنی بر مردم بخواند.
۲- پایداری و تقویت روحی و تثبیت قلب پیامبر( صلی الله علیه و اله ):
و قال الذین كفروا لولا نُزّل علیه القرءان جملة وَحدة كذَلك لنثبّت به فؤادك و رتّلنَه ترتیلاً؛(۲)
كسانی كه كافر شدند، گفتند: "چرا قرآن یكجا بر او نازل نشده است؟ این گونه آن را به تدریج نازل كردیم تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم، و آن را به آرامی برتو خواندیم.
با توجه به دشواریها و سرسختیها و لجاجتهایی كه سر راه پیامبر(صلی الله علیه و اله) در راستای هدایت مردم به وجود میآمد و كار را بر حضرت دشوار مینمود، نزول دوباره و ارتباط پیوسته با وحی قلب پاك حضرت را تسلی داده و اطمینان خاطر او را فراهم و تقویت روحیه مینمود.
۳- عظمت و حقانیت قرآن:
با توجه به این كه قرآن بر مخاطبانی نازل شد كه هم نقّاد و سخنسنج و هم متعصب و لجوج بودند; با این همه، عظمت قرآن آن قدر خیره كننده بود كه با نزول هر آیه، دلهای سخت را نرم و شكوفا میكرد(۳) یا با عرضۀ معارف بیكران، افشای رازهای پنهان و... روز به روز بر عظمت آن میافزود.(۴)
خلاصه آن كه مردمی كه برای ترك خوردن مشروبات الكلی بارها آیه نازل شد آن وقت برخی از آنها (نه همه) آن را رها كردند چطور ظرفیت پذیرش یکجای این همه آیات و معارف را داشتند؟
پی نوشتها:
۱.اسرأ(۱۷)آیه، ۱۰۶.
۲. فرقان(۲۵) آیه،۳۲.
۳.طور(۲۰) آیه،۳۳.
۴.ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۶؛ محمدباقر سعیدی،علوم قرآن، ص۱۳۸ - ۱۴۶