نامگذاری فرزندان به نام مبارک «علی»
نام مبارک علی، اختصاص به بعد اززمان پیامبر صل الله علیه و آله ندارد ولی بعد ازایشان، به دلیل علاقه به حضرت علی علیه السلام، برروی بسیاری از کودکان قرار داده شد.
پرسش:
آیا بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله، خلفا و مردم اسم «علی» را بر فرزندان خود میگذاشتند؟
پاسخ:
استفاده از نام «علی»، هم پیش از اسلام و هم پس از اسلام، برای برخی افراد گزارششده است؛ اما جایگاه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و دیگر مسلمانان سبب گردید که نام ایشان شهرت به سزایی در بین مسلمانان یابد تا آنجا که برخی دشمنان، نامگذاری به نام «علی» را ممنوع کردند و در مقابل، دوستداران ایشان سعی میکردند محبت و مودت خویش به امام علی علیه السلام را با نامگذاری فرزندانشان به نام علی نشان دهند.
نام علی در میان صحابه
غیر از مولی الوحدین علی بن ابیطالب علیهالسلام، نام چند نفر دیگر از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله علی بوده که برخی از آنان پیش از تولد امام علی علیهالسلام به دنیا آمده بودند: علی بن الحکم السلمی، علی بن حمیل، علی بن رکانه، علی بن شیبان، علی بن طلق، علی بن أبی العاص (که مادرش زینب دختر رسول خدا بود)، علی بن عبیدالله، علی بن هبّار، علی السلمی، علی النمیری، علی الهلالی و علی بن رفاعه القرظی که نامش در شمار صحابه آمده؛ ولی احتمالاً پدرش از صحابه بوده است. (1)
علاوه بر برخی صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که نامشان علی بوده، بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز برخی از فرزندان صحابه و یا تابعین، نام شان علی بوده است. از آن جملهاند: علی بن الحسین نام دو فرزند از فرزندان امام حسین علیهالسلام، علی بن عبدالله بن عباس- کنیه وی نیز ابوالحسن بود ، على بن ابى حمله (2) ، علی بن أبی علی (3)، علی بن ماجده سهمی (4)، علی بن مُدرک نخعی (5)، علی بن الأقمر بن عمرو (6)، علی بن حیّ (معروف به علی بن صالح)(7)، علی بن مُسْهر (8) – کنیه وی نیز ابوالحسن بوده است. علی بن ابراهیم طالبی (9) نام برد.
دشمنی امویان با نام علی
در دوره حکومت بنیامیه (که از سال 41 بعد از صلح امام حسن شروع شد)، به دلیل دشمنی امویان با امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، نامگذاری به این نام ممنوع شد و کمتر کسی جرئت میکرد از اسم «علی» برای فرزندش استفاده کند. به نقلی، معاویه بعد از به دست گرفتن قدرت، ابن عباس را به دلیل گذاشتن اسم علی و کنیه ابوالحسن بر فرزندش، مورد مواخذه قرار داد و گفت: «حقّ گذاشتن نام و کنیه على را بر فرزندانتان ندارید. من این فرزندت را ابو محمد کنیه دادم». (کنیه فرزند ابن عباس را از ابوالحسن به ابو محمد تغییر داد.) پس از این جریان، عادت بر این جارى شد که کسى به نام و کنیه على، نامگذاری نشود. (10) بر اساس گزارشی دیگر، این عبدالملک بن مروان بود که بعدها به خود علی بن عبدالله بن عباس گفت: «تحمّل ندارم که هم اسمت علی باشد و هم کنیهات ابوالحسن. یکی از آن دو را تغییر بده». پس چون علی بن عبدالله حاضر نشد اسمش را تغییر بدهد، کنیه او را به «ابو محمد» تغییر داد. (11) هر یک از این دو گزارش درست باشد، نشانه حساسیت امویان به نام «علی» است؛ مخصوصاً اگر کنیه آن فرد هم ابوالحسن میبود که دیگر برای امویان قابلتحمل نبود!
بر اساس برخی گزارش، دشمنی با امیرالمؤمنین علیهالسلام و منع نامگذاری به نام آن حضرت تا جایی ادامه یافت که هر کس نامش علی بود، کشته میشد! چنانکه نقل کردهاند: «بنیامیه وقتی میشنیدند که نوزادی نامش علی است، او را میکشتند. این خبر به رباح رسید که نام او علی بود؛ اما از نام علی بدش میآمد و کسی را که او را به این نام صدا میزد، زخمی میکرد». (12) این بغض و نفرت به حدی در بین مخالفین اهلبیت علیهالسلام رواج یافت که برخی مانند علی بن جهم - که شهرت به دشمنی با اهلبیت علیهالسلام داشت - پدر خودش را نفرین میکرد که چرا او را علی نامیده است. (13) در چنین فضایی، طبیعی بود که حتی اگر کسی هم به نام «علی» علاقه داشته باشد، جرئت نکند این نام را برای فرزند خود برگزیند.
علاقه دوستداران اهلبیت به نام علی
اما در مقابل این ممانعت، از سوی امویان، اهلبیت و دوستداران ایشان بر آن بودند که از طریق نامگذاری فرزندانشان به نام «علی»، باسیاست امویان در این زمینه مقابله کنند. بهعنوان نمونه، هنگامیکه معاویه مروان بن حکم را کارگزار و فرماندار مدینه قرار داد، در مجلسی خطاب به امام سجاد علیهالسلام هنگامیکه متوجه شد امام حسین نام فرزندان خویش را علی قرار داده، به امام سجاد علیهالسلام گفت: «چه خبر است؟! على على! به چه جهت پدرت نام همه فرزندان خود را على میگذارد؟». امام سجاد این جریان را برای پدر بزرگوارشان امام حسین علیهالسلام نقل میکند و ایشان در جواب میفرمایند: پدرم فرمود: «واى بر ابن زرقاء! اگر براى من صد پسر متولد شود، دوست دارم نام همه آنان را على بگذارم». (14)
نتیجه:
نامگذاری به اسم «علی» قبل و بعد از اسلام، در منابع گزارششده است؛ اما پس از اسلام، این نام، یادآور نام امیرالمؤمنین بود و ازاینرو، اهلبیت و دوستداران ایشان بر آن بودند که این نام را بر فرزندان خویش بگذارند و در مقابل، دشمنان آن حضرت از نامیدن فرزندان خود به علی، پرهیز داشتند. بنیامیه بعد از دستیابی به حکومت و خلافت اسلامی، از نامگذاری به این نام ممانعت کردند و با افرادی که نامشان علی بود، برخورد میکردند. همین مخالفتها سبب شد که کمتر کسی جرئت کند نام علی را بر فرزند خویش بگذارد.
پینوشتها:
1. ابن حجر، عسقلانی، الإصابه فی تمییز الصحابه، محقق: عادل احمد، علیمحمد، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1415 ق، ج 4، ص 462 - 471.
2. بلاذری، أنساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دارالفکر، ط الأولى، 1417 ق، ج8، ص 166.
3. ابن سعد، الطبقات الکبرى، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط الأولى، 1410 ق، ج5، ص 477، ش 1391.
4. همان، ج6، ص 16.
5. همان، ج 6، ص 310.
6. همان.
7. همان، ج 6، ص 352.
8. همان، 6، ص 361.
9. همان، ج5، ص 390، ش 1135.
10. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیه، 1416 ق، ج 10، ص 401.
11. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387 ق/ 1967 م، ج 11، ص 643؛ ابن ابی الحدید، عبدالمجید، شرح نهجالبلاغه، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، 1404 ق، ج 15، ص 234.
12. «وقال سلمه بن شبیب سمعت ابا عبدالرحمن المقرئ یقول کانت بنو امیه اذا سمعوا بمولود اسمه علی قتلوه فبلغ ذلک رباحا فقال هو علی وکان یغضب من علی ویجرح علی من سماه به»؛ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، بیروت، مؤسسه الرساله،1405 ق، ج ۲۰، ص ۴۲۹؛ العسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر للطباعه والنشر والتوزیع، 1404 ق، ج 6، ص 319؛ الذهبی، شمسالدین، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسه الرساله،1405 ق، ج 5، ص 102؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر للطباعه والنشر والتوزیع، بیتا، ج 41، ص 481.
13. «علی بن الجهم السلمی: ... مشهوراً بالنصب کثیراً الحط علی علی و اهلالبیت وقیل انه کان یلعن اباه لم سماه علیاً»؛ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1390 ق، ج ۴، ص ۲۱۰.
14. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علیاکبر، آخوندی، محمد، دارالکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 6، ص 19.