قيام يحيى بن عمر در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام)
علت قيام يحيى بن عمر در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) چه بود؟ آیا هدف یحیی بن عمر از قیام خونخواهی امام حسین (علیه السلام) بوده است یا دلیل دیگری داشته است؟
در رابطه با قیام یحیی بن عمر بن حسین مطالبی خدمت شما عرض می کنم که با توجه به این مطالب می توان به اهداف وی از قیام پی برد: ـ يحيي بن عمر بن حسين از جمله نوادگان امام چهارم كه در زمان امامت امام حسین عسکری (علیه السلام) قيام كرد. يحيی بن عمر بن حسين بن زيد بن علی بن الحسين بود. يحيی قيام خود را در دوران متوكل آغاز كرد، ولی به دست پدر عبد الله بن طاهر حاكم خراسان دستگير و پس از تحمل چند تازيانه روانه زندان شد. او پس از مدتی از زندان آزاد شد دوباره با شعار (الرضا من آل محمد) مردم كوفه را به قيام دعوت كرد. يحيی مردی شجاع و دلير بود و با مردم خوش رفتاری می كرد و بر اساس عدالت عمل می كرد. وی در آغاز نهضتش به زيارت قبر حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) رفت و در جمع زائران حسينی سخنرانی كرد و تصميم خود را آشكار ساخت. جمعی از زائران دعوت او را پذيرفته اطرافش را گرفتند؛ سپس به كوفه رفت در آن جا نيز گروه زيادی به او پيوستند. يحيی براي تامين هزينه نهضت، بيت المال كوفه را به تصرف خود در آورد و نيز پول های فراوانی را كه آرم حكومتی داشت از آنان گرفت. چون خبر قيام يحيی به بغداد رسيد محمد بن عبدالله طاهر، حاكم بغداد، سپاهی را به جنگ او فرستاد و بعضی از سرداران سپاه اعزامی كه به يحيی متمايل بودند با بی ميلی، فرمان والی را پذيرفتند. بين نيروهای حكومتی و يحيی جنگ سختی در گرفت. نيروهای حكومتی ابتدا از انقلابيون شكست خوردند، ولی با رسيدن نيروهای كمكی برای آنان، يحيی به شهادت رسيد، مقداری از نيروهايش اسير و بقيه متواری گشتند. شهادت يحيی در ميان مردم كوفه و هوا داران وی در بغداد موجی از تأثر و اندوه ايجاد كرد مردم بغداد ابتدا شهادت او را باور نمی كردند و با صدای بلند فرياد می زدند، او كشته نشده و فرار نكرده، بلكه سر به بيابان نهاده است؛ ولی وقتی سر بريده او را وارد بغداد كردند مردم باور كردند كه او به قتل رسيده است.(1) محمد بن حسين بن سميدع، به نقل از عمويش در تجليل از پارسايی و خلوص يحيی می گويد: من مردی پارساتر از يحيی نديدم. هنگامی كه قيام كرد نزدش رفتم و گفتم: اي پسر رسول خدا، شايد آن چه تو را وادار به قيام كرده، فشار زندگی است، اگر چنين است نزد من هزار دينار است و جز آن چيزي ندارم، آن را به تو می بخشم، هزار دينار ديگر نيز از برادران مسلمانم برايت می گيرم. يحيی سر بلند كرد و گفت: همسرم مطلقه باشد اگر منظور من از اين قيام چيزی جز رضای خدا باشد. من وقتی چنين ديدم بدو گفتم: دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم، سپس با او بيعت كردم و همراهش بيرون رفتم.(2) ـ مطلب دیگر؛ هدف یحیی بن عمر از قیام، مبارزه با خلافت عباسی و با شعار الرضا من آل محمد بوده است و ارتباطی با قیام امام حسین (علیه السلام) نداشته است. معنای این شعار این است که رهبر قیام برای برگرداندن خلافت به یکی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) دست به قیام زده است، از بیعت مردم با دعوت ها و قیام های علوی چنین بر می آید که مراد از «الرضا من آل محمد» شخصی از خاندان پیامبر بوده است که مردم یا بزرگان هاشمی و علوی و یا بزرگان بلاد و ... بر او اجتماع کنند و به او راضی شوند؛ هر کس انتخاب می شد «الرضا» بود. بنابراین از «الرضا» شخص معین و مشخصی مراد نبوده است. با نگاهی به منابع، می توان ادعا کرد که در دوران کمتر خلیفه ای از خلفای عباسی کسی از علویان با دعوت به «الرضا من آل محمد» قیام نکرده است. به عنوان نمونه قیام کنندگان ذیل در قیام خود به «الرضا من آل محمد» دعوت می کردند: «یحیی بن عبداللّه بن الحسن» و «حسین بن علی» (شهید فخ، 169 ه)، «حسن هرش» (198 ه)؛ «عبداللّه بن معاویه» (127 ه)؛ «ابوالسرایا» و «محمد بن ابراهیم طباطبا» (199 ه)؛ «عبدالرحمن بن احمد» (از فرزندان عمر بن علی (علیه السلام) به سال (207)؛ «محمد بن قاسم» (از فرزندان امام سجاد به سال 219 در زمان معتصم)؛ «یحیی بن عمر» (از فرزندان زید بن علی در سال 205 به دوران مستعین) و «حسن بن زید» و یارانش به سال 250 در ری. این قیام ها و دعوت ها پیوسته ادامه داشت تا آن جا که برخی از علویان در مغرب (170 ه) و برخی در طبرستان و دیلم (250 ه) به حکومت رسیدند و از رنج تعقیب و گریز سالیان دراز دمی بیاسودند.
ـــــــــــــــــــــــــ
(1) مقاتل الطالبيين، ص 420 تا 422.
(2) مقاتل الطالبيين، ص 430.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید