صراط مستقیم از نگاه قرآن و عرفان

image: 
صراط مستقیم از نگاه قرآن و عرفان به چه معناست؟

صراط مستقیم از نگاه قرآن و عرفان به چه معناست؟

الف: صراط مستقیم از نگاه عرفان
به دیده عارفان همه جنبندگان جهان بر صراط مستقیم هستند؛ یعنی همه آنان بی هیچ اعوجاجی راه مستقیمی را که غایت آن خداست می پیمایند.
البته چه بسا کسی تصور کند اگر همه در صراط مستقیم هستند، و صراط مستقیم به دلیل ختم به خدا طریق حق است، پس همه خلایق از هر ملت و مذهب و دینی باشند و در هر رتبه و مقامی که باشند، بر صراط مستقیم و طریق حق هستند، و هیچ یک بر دیگری مزیتی ندارد، در صورتی که این تعطیلی احکام شرعی و قوانین الهی را به همراه خواهد داشت، و آثار تکلیف و مسئولیت از بین خواهد رفت.
در نقد این پندار باید به اقسام صراط مستقیم توجه نمود. طریق و قرب خدا به موجودات به خلاف طریق و قرب موجودات به خداست؛ زیرا قرب و طریق نخست از حیث وجود و احاطه است، و لذا قرب وجودی و طریق وجودی نام دارند، و طریق دوم از حیث سلوک و استعداد است، و لذا قرب سلوکی و طریق سلوکی نام دارد، و البته بین این دو طریق تفاوت بسیاری وجود دارد.
چه اینکه قرب و طریق وجودی نسبت به همه موجودات بر یک روش است و کسی از این حیث بر دیگری مزیتی ندارد؛ زیرا نسبت محیط به محاط و نسبت مظهر به ظاهر نسبت یکسانی است، و هیچ تفاوتی در بین نیست.
اما قرب و طریق سلوکی جز با مجاهدت و ریاضت تحصیل نمی شود و هر یک از موجودات به قدر استعداد و اندازه سلوکشان طی طریق کرده، به خدا نزدیک می شوند.
بر این اساس صراط مستقیم بر دو قسم است:
الف: صراط مستقیم سلوکی
ب: صراط مستقیم وجودی
اولی در شب معراج برای حضرت ختمی (صلی الله علیه و آله و سلم) رخ داده است: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى* فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ (1) سپس نزديكتر و نزديكتر شد، تا آنكه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود.»
دومی در فرموده حضرت حق، آشکار شده است: «نَحْنُ أَقْرَبُ‏ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ (2) ما از رگ گردن او (انسان) به او نزديك تريم.»
با توجه به این، روی سخن گزاره «همه جنبندگان بر صراط مستقیم هستند.» صراط مستقیم وجودی است.

ب: صراط مستقیم از نگاه قرآن
در این سنجش، هدایت در جهت صراط مستقیم است و با آن تلازم دارد. هدایت از هدف های ارسال رسل و انزال کتب است و چون لازمه و بایسته هدایت راهی است با فرجام مشخص، که دارای استقامت و راستی است و از آسیب اختلاف و تخلف ایمن است، از این رو هدایت پایه بحث صراط مستقیم است؛ و در کتاب و سنت، هر جا سخن از صراط مستقیم است، سخن از هدایت الهی است.
هدایت به معنای تعیین کمال مناسب یک شی و راه رسیدن به آن است؛ پس هر موجودی که کمال، عین ذاتش نیست، به هدایت نیاز دارد و در کمال مناسب خویش محتاج مکمل؛ خواه همراه با کمال آفریده شده باشد، یا با پیمودن راه تکامل و خروج از قوه به فعل به آن برسد. بر این اساس هدایت در فرهنگ کتاب و سنت به دو معناست:
1- ارائه طریق یعنی نشان دادن راه (رهنمود)
2- ایصال به مطلوب یعنی کشاندن و بردن در راه (رهبرد)

هدایت به معنای اول هدایت تشریعی است که پایه آن قانون شرع است که با تبعیت از آن حاصل می شود.
«...قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتَابٌ مُبِينٌ* يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (3)... همانا از جانب خدا براى (هدايت) شما نورى (عظيم) و كتابى آشكار آمد* خدا بدان كتاب هر كس را كه از پى خشنودى او رود به راه هاى سلامت هدايت كند و آنان را از تاريكى ‏هاى (جهل و گناه) بيرون آورد و به عالم نور داخل گرداند و به راه راست رهبرى كند.»
هدایت به معنای دوم، هدایت تکوینی است که بر دو قسم است: هدایت عمومی و هدایت اختصاصی.
هدایت عمومی که در این هدایت، خدا بر پایه حکمت عام با ربوبیت مطلق و مشیت عامش، هر نوعی از خلق را که دارای ساختار وجودی و اقتضائات و لوازم خاص است به سوی فرجام و کمال خاص و مناسبش تدبیر و حرکت می دهد، تا به آن فرجام برسد؛ چه آن فرجام از جهت قیاسی نقص باشد و چه کمال، و لذا ضلالت در مقابل آن نیست.«قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ (4) گفت: پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى، آفرينش [ويژه‏] او را [آن گونه كه سزاوارش بود] به وى عطا كرده، سپس هدايت نمود.»
هدایت اختصاصی و ایمانی که از آن مومنان است و ضلالت مقابل آن است «فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ (5) همانا خدا هر كه را بخواهد [به كيفر تكبّرش در برابر حق‏] گمراه مى ‏كند و هر كه را بخواهد هدايت مى ‏نمايد.

بر پایه این سه قسم هدایت، صراط مستقیم به سه قسم تقسیم می شود:
1- صراط مستقیم تشریعی که مبین راه تحصیل کمال و وصول به قرب الهی است. «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (6) این كتابى است كه آن را بر تو نازل كرديم تا مردم را به اجازه پروردگارشان از تاريكى‏ها [ىِ جهل، گمراهى و طغيان‏] به سوى روشنايىِ [معرفت، عدالت و ايمان و در حقيقت‏] به سوى راه [خداىِ‏] تواناى شكست‏ناپذير و ستوده بيرون آورى‏»
2- صراط مستقیم تکوینی خاص که اختصاص به مومنان دارد و صراط جحیم مقابل آن است. «قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا (7) بگو: يقيناً پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرد، به دينى پايدار و استوار»
3- صراط مستقیم تکوینی عام، که در نظام احسن هر موجودی در جدول خاص به خود که همه اقتضائات و لوازم و همه قوا، امیال و کمالات متناسب نوع وجودش در او تقدیر شده و به صورت استعداد استقرار یافته حرکت می کند و لذا به معنای عام کلمه شامل همه راه ها و صراط هاست. به نحوی که صراط مقابل ندارد.
«مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (8) هيچ جنبنده ‏اى نيست مگر اينكه او مهارش را به دست [قدرت و فرمانروايى خود] گرفته است، مسلماً پروردگارم بر راهى راست است‏»
از آن جا که در عرفان صراط مستقیم به عموم جنبندگان نظام هستی تعمیم داده شد، لذا سنجه صدق گزاره عرفانی صراط مستقیم تکوینی عام است نه صراط مستقیم تشریعی و نه صراط مستقیم تکوینی خاص.(9)

پی نوشت ها:
1. نجم/8-9
2. ق/16
3. مائده/15-16
4. طه/50
5. فاطر/ 8
6. ابراهیم/1
7. انعام/161
8. هود/56
9. اقتباس از معیار سنجش گزاره های شهوی وجودی، فضلی، علی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1395، صص201-208.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: