ریاضت، ماهیت و اقسام

image: 
در مورد ماهیت ریاضت، اهداف و اقسام آن و غرض اصلی ریاضت توضیح بفرمایید

در مورد ماهیت ریاضت، اهداف و اقسام آن و غرض اصلی ریاضت توضیح بفرمایید.

الف: ریاضت در لغت به معنای تربیت کردن کره اسب است، تا این که در اختیار باشد و بتواند از عهده کارهایی که مورد نظر است، به خوبی برآید. (1)
عارفان، ریاضت را در فن خودشان به خدمت گرفته اند، این ها نفس انسان را به کره اسبی تشبیه می کنند که بازیگوش و چموش است و کارهایش را بر اساس شهوت و غضب انجام می دهد و همان گونه که کره اسب چموش باید تربیت شود و ریاضت ببیند تا کارآمد شود، نفس انسان نیز باید ریاضت ببیند و تربیت شود تا بتواند راه رستگاری و کمال را بپیماید و به مقصد برسد.
بنابراین مرحوم «خواجه عبدالله انصاری» در تعریف اصطلاحی ریاضت می گوید: «الریاضة تمرین النفس علی قبول الصدق» (2) ریاضت عبارت است از تمرین دادن و ورزیده نمودن نفس تا (این که با حق و حقیقت هماهنگ شود و از دورویی، دودلی و دلهره فاصله بگیرد و) راست بگوید، راست بجوید، راست بشنود و درست عمل کند.

ب: ریاضت، سه هدف را دنبال می کند:
1. نخستین هدف از ریاضت کشیدن عارف، آن است که همه موانع خارجی را از سر راه خود بردارد، تا چیزی را بر حضرت حقّ، مقدم ندارد، بلکه در همه حال همه چیز را فدای باری تعالی، نماید.
2. دومین هدف از ریاضت، برطرف نمودن موانع داخلی مانند تخیلات، اوهام و رام نمودن نفس اماره است؛ تا نفس، حالت اماره بودن را رها کند و مطمئنه شود و اوهام او نیز از امور پست مادی روی گردانده و به سوی چیزهایی که مناسب امر قدسی است رو کند.
3. سومین هدف از اهداف ریاضت تلطیف سرّ است که مایه تنبه و آگاهی آدمی است.
شیخ الرییس «بوعلی سینا» که در فصل هشتم مقامات العارفین کتاب «الاشارات و التنبیهات»، اهداف ریاضت و عوامل ریاضت را به خوبی توضیح می دهد، پس از بیان این سه هدف برای هر کدام عوامل و اسبابی بیان می کند و می فرماید:
«والاول یعین علیه الزهد الحقیقی»، یعنی چیزی که موانع خارجی را برطرف می کند زهد حقیقی است و «الثانی یعین علیه عدة اشیاء: العبادة المشفوعة بالفکرة ثم الالحان المستخدمه لقوی النفس...» یعنی چیزی که موانع داخلی را برطرف می کند دو امر است یکی عبادت با حضور قلب و همراه با تفکر است و دیگری الحان و نغمه هایی است که قوای نفس را به استخدام خود در می آورند و اما «الغرض الثالث فیعین علیه الفکر اللطیف و العشق العفیف»، یعنی چیزی که سرّ سالک را تلطیف می کند نیز دو امر است یکی فکر لطیف و دیگری عشق عفیف است.
وی در ادامه می گوید: «ثم انه لیحتاج الی الریاضة (3) یعنی عارف به ریاضت کشیدن نیاز دارد.» بی ریاضت کار عرفان و عارف پا نمی گیرد با تن پروری و در ناز و تنعم بودن نمی توان به جایی رسید.
ج: خواجه عبدالله انصاری ریاضت عامه را سه قسم می داند: «تهذیب الاخلاق بالعلم، و تصفیة الاعمال بالاخلاص و توفیر الحقوق فی المعاملة»(4) 1- تهذیب اخلاق از روی علم و آگاهی؛ 2- تصفیه اعمال با اخلاص؛ 3- ادا کردن حقوق دیگران در معاملات و مبادلات.
توضیح آن که:
سالک در تهذیب اخلاق، نیازمند دانش و معرفت است، چون بدون معرفت سیری صورت نمی گیرد، و اگر سیری هم واقع شود آن سیر؛ سیر در بیراهه و انحرافی است و به نتیجه نمی رسد.
هنگامی که سالک با خداوند در تعامل است، و به دستور خداوند برای او عباداتی را انجام می دهد، باید اعمال و عباداتش را پاک و بدون هیچ شائبه، و تنها برای نزدیک شدن به خدا، و خشنودی او انجام دهد، که خود ریاضتی بسیار مهم و سخت است.
سالک در مقام تعامل با مردم و دیگر موجودات، مواظب است که مبادا حقوق آن ها را نادیده بگیرد، و کوشش می کند، حق هر کس یا هر چیز را به بهترین شکل ادا کند. تجاوز به حقوق دیگران و نادیده گرفتن حقوق آن ها با سیر و سلوک نمی سازد.
انسان نمی تواند سیر و سلوک عرفانی داشته باشد، و حق همسر، پدر و مادر و همسایگان و ... را نادیده بگیرد.
ادای حقوق دیگران ریاضتی بس بزرگ و مهم است؛ چون با اجرا کردن و مراعات کردن این حقوق انسان ورزیده می شود، و رشد می کند، و در پرورش نفس و تقویت روح و قوای روحی، تاثیرگذار است.(5)

پی نوشت ها:
1. تاج العروس من جواهر القاموس، حسيني زبيدي، محمد مرتضى‏‏، دارالفكر، بيروت‏، 1414 ق‏، ج10، ص71.
2. منازل السائرین، انصاری، خواجه عبد الله، دارالعلم، تهران، 1417ق، ص46.
3. شرح الاشارات و التنبيهات للمحقق الطوسى‏، الخواجة نصير الدين الطوسى‏، نشر البلاغة، ج3، ص338.
4. منازل السائرین، انصاری، خواجه عبد الله، دارالعلم، تهران، 1417ق، ص46.
5. برای اطلاع بیشتر ر.ک، ریاضت در عرف عرفان، رمضانی حسن، آیت اشراق، قم، صص9-69.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید

 

 

موضوع: