روایات ممنوعیت قیام قبل از ظهور
پرسش:
آیا احادیثی که میگویند قبل از قیام امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف )، هر قیامی بر حق نیست و باطل هست صحیح و معتبر هستند؟ اگر احادیث معتبر هستند پس انقلاب اسلامی ما چی میشود؟
پاسخ:
در مصادر روایی شیعه، روایاتی با مضمون نهی از قیام قبل از ظهور وجود دارد. بحث از این روایات با شروع نهضت امام خمینی (رحمت الله علیه ) در ایران گسترش یافته و عدهای با استناد به آنها، قیام برای سرنگونی حکومت ظالم پهلوی را هم صحیح نمیدانستند. بر این اساس، برخی افراد هر نوع قیام و اعتراض علیه نظامهای سیاسی را نامشروع میدانند و معتقد هستند که شیعیان مجاز نیستند علیه هر نوع ظلم و جوری قیام کنند! البته افرادی که این ادعا رادارند، هر نوع نظام سیاسی را طاغوت و ظالم میدانند، ضمن اینکه قیام علیه آنها را هم نادرست میدانند! در ادامه گزارشی از محتوای این روایات ارائه و منظور اصلی از این روایات بیان خواهد شد.
الف) گزارش محتوای روایات
مجموعه روایات موجود در نفی قیام و تشکیل حکومت قبل از ظهور، حدود ۲۰ عدد است که همه آنها دارای سند صحیح نیستند. همچنین این روایات دارای یک موضوع محوری نبوده و نقطه تأکید هر کدام بر یکی از مباحث زیر متمرکزشده مانند:
۱. کسانی که قبل از ظهور قیام کنند، شکست میخورند.
۲. کسانی که قبل از ظهور قیام کنند، طاغوت هستند.
۳. قیام قبل از ظهور باعث مشکلات و کشته شدن شیعیان است.
۴. تا وقتی زمان حکومتی تمام نشده باشد نمیتوان آن را کنار زد.
۵. کسی که مردم را با خود همراه میکند باید افضل از دیگران باشد.
درواقع این موارد، علتهایی هستند که یا پس از آنها از قیام نهی شده و یا چنین برداشت میشود که قیام با این شرایط مطلوب معصومان علیهم السلام نبوده است.
ب) تبیین مراد اصلی روایات
درباره این موضوع روایاتی نقل شده است. از جمله:
احادیثی مانند:
۱- هیچ حکومتی جز حکومت امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف ) بر حق نیست.
۲- هر قیامی قبل از قیام امام قائم، باطل است.
۳- امام علی(علیه السلام ): هر پرچمی خروج کند که از اهل بیت من نباشد، دجال است.
۴- امام علی (علیه السلام ): هرحاکمی که به غیر از قول و سخن ما اهل بیت حکم کند طاغوت است.
۵- امام علی (علیه السلام ) اگر فرزندان من خروج کنند، و عمل و رفتارشان برخلاف عمل و رفتار ما باشد بیزار خواهم بود
۶- امام صادق(علیه السلام ) فرمودند که امام علی(علیه السلام) فرمودند: این پرچم را پس از من هیچکس جز قائم( عج الله تعال فرجه الشریف ) بر نخواهد افراشت.
۷- امام صادق (علیه السلام ) : از حکومت بپرهیزید چرا که حکومت تنها برای امام آگاه از قضاوت و عادل بین مسلمانان است. حکومت برای پیامبر یا وصی اوست
۸- امام محمد باقر( علیه السلام ) : و (در آخرالزمان و هر زمان) بپرهیز از تابع شدن به پارهای سادات آل محمد که ادعای سلطنت و حکومت میکنند، زیرا سلطنت آل محمد یکبار خواهد بود و برای دیگران بارهاست. پس به هر کس از آل محمد(صلی الله علیه و اله ) که مدعی حکومت است، متابعت نکن، تا آنکه ببینی از اولاد حسین مردی را که عهدنامه رسول الله و پرچم و اسلحه آن حضرت نزد اوست و این عهد و پرچم و سلاح نزد علی بن الحسین(علیه السلام) بود و پس از او نزد من محمد بن علی و بعد … تا امام حسن عسکری(علیه السلام) … پس ملازم اینان باش و بر حذر باش از کسانی که برایت ذکر کردم.
با بررسی سندی و محتوایی این روایات در کنار توجه به قرینههای دیگر، میتوان به نتایج زیردست یافت:
۱. تقریباً همه این روایات مربوط به قبل از دوران امام کاظم علیهالسلام است. در این بازه زمانی، شاهد قیامهای متعددی از شیعیان مانند قیامهای زیدیه، سادات حسنی و قیامهای گسترده علیه بنی امیه هستیم. در چنین شرایطی معصومان علیهالسلام باملاحظه شرایط جامعه و رعایت اصل تقیه، برای حفظ جان شیعیان تلاش میکردند. ایشان از همراهی با افراد خونریزی مانند ابومسلم خراسانی نهی میکردند و امثال روایت زیر میتواند ناظر به این مسئله باشد:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: کُلُّ رَایهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.(۱)
امام صادق علیهالسلام فرمودند: هر پرچمی قبل از قیام قائم (بلند شود) صاحب آن طاغوت است (با این کار) غیر خدا را پرستیده و بندگی نموده است.
امروز ما در مقام قضاوت این پیشگویی معصوم به روشنی میبینیم که شورش ابومسلم خراسانی چیزی غیر ازآنچه امام فرمودند، نبود. همچنین امامان علیهم السلام، قیامهایی مثل زیدیه و یا توّابین را باعث کشته شدن شیعیان میدانستند مانند این روایت از امام صادق علیهالسلام که میتواند به این جریانات اشاره داشته باشد:
مَا خَرَجَ وَ لَا یخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ إِلَی قِیامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِیدْفَعَ ظُلْماً أَوْ ینْعَشَ حَقّاً إلَّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِیهُ، وَ کَانَ قِیامُهُ زِیادَهً فِی مَکْرُوهِنَا وَ شِیعَتِنا(۲)
هیچ یک از خاندان ما تا قیام قائم برای رفع ظلم و جور و یا احیای دین قیام نکرده و نمیکنند، جز این که باعث افزایش گرفتاری ما و شیعیان میشود.
امام معصوم ( علیه السلام ) ، مسئول حفظ جان خود و شیعیان است و اساساً مفهوم تقیه نیز به همین سبب در مذهب شیعه به صورت پررنگ، ایجادشده است. امام، قیامی که باعث کشته شدن پیروانش شود را نمیپسندد و از آن نهی میکند.
بنابراین، میتوان این روایات را مرتبط با قضایا و حوادث خاص دوران پیش از امام کاظم علیهالسلام دانست و پس ازاین دوران، هیچ کدام از امامان چه در شرایط سختی و چه در قدرت مانند امام رضا علیهالسلام، از قیام نهی نکردهاند.
۲. در مقابل این روایات، روایات مخالف نیز وجود دارد؛ نمیتوان بدون در نظر گرفتن روایات معارض، به فهم دقیقی از یک دسته روایت رسید. برای نمونه در کنار روایاتی که از شکست قیام زید خبر میدهند، تأییداتی نیز وجود دارد؛ امام صادق علیهالسلام پس از شنیدن خبر شکست و شهادت جناب زید فرمودند:
مَضَی وَ اللَّهِ عَمِّی شَهِیداً کَشُهَدَاءَ اسْتُشْهِدُوا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ عَلِی وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ.(۳)
سوگند به خدا عمویم (زید) همانند کسانی که در رکاب پیامبر و علی و حسن و حسین علیهم السلام نبرد کردند و به شهادت رسیدند، شهید شد.
همچنین روایات دیگری وجود دارد که از قیامهایی خبر داده و آنها را ستایش نمودهاند. برخی، آنها را ناظر به انقلاب اسلامی میدانند، مانند:
یخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیوطِئُونَ لِلْمَهْدِی یعْنِی سُلْطَانَه(۴)
گروهی از اهل مشرق قیام میکنند و زمینه را برای حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فراهم میکنند.
یا در روایت دیگری چنین آمده:
أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام: لَیعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْما(۵)
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: هر یک از شما برای قیام قائم(عج) هرچند با تهیه کردن یک تیر باید آماده گردد.
حال اگر مبارزه با ظلم و تشکیل حکومت قدرتمند را به عنوان مصداق و آمادگی برای ظهور بدانیم، این کار، نه تنها نهی نشده بلکه لازم دانسته شده است. در روایت دیگری به قیام مردی از قم اشاره شده است:
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیهالسلام قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِین(۶)
مردی از اهل قم قیام میکند، مردم را به سوی حق دعوت مینماید، جمعیتی نیرومند که مانند پارههای آهن (سخت و استوار) هستند، به گرد او جمع میشوند که طوفانهای حوادث آنها را نمیلرزاند و از جنگ با دشمن خسته نمیشوند و ترس به آنها راه ندارد و توکلشان به خداست.
با وجود چنین روایاتی نمیتوان به صورت کلی و مطلق حکم کرد که همه قیامهای قبل از ظهور مردود هستند چرا که محتوای این روایات خلاف آن را ثابت میکند.
۳. اصل مبارزه با ظلم و طاغوت یکی از اصول بنیادین دین اسلام به شمار میرود. معارف دینی دراین باره صراحت دارند و نمیتوان با یک یا چند روایت این محکمات را زیر سؤال برد. مثلاً در قرآن کریم چنین آمده است:
وَما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ الَّذینَ یقولونَ رَبَّنا أَخرِجنا مِن هذِهِ القَریهِ الظّالِمِ أَهلُها وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلِیا وَاجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیرًا(۷)
چرا درراه خدا (و درراه) مردان وزنان و کودکانی که (به ستم ستمگران) تضعیف شدهاند پیکار نمیکنید؟! همان افراد (ستم دیده ای) که میگویند: پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستم گرند بیرون ببر! و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود یار و یاوری برای ما تعیین فرما.
پس اگر گروهی مورد ستم قرار گرفت هم بر خودشان و هم بر دیگران لازم است که درراه خدا قیام کرده تا بساط ظلم و ستم برچیده شود. این مسئله در تمام طول تاریخ جاری خواهد بود و در هیچ کجا عمل به امثال این آیات از دوران غیبت استثناء نشده است. همچنین امیر مؤمنان علیهالسلام درباره پذیرش خلافت فرمودند:
لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّهِ بِوُجودِ الناصِرِ و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَی العُلَماءِ أن لا یقارُّوا علی کِظَّهِ ظالِمٍ و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَیتُ حَبلَها علی غاربِهِا(۸)
اگر نبود حضور آن جمعیت و تمام شدن حجّت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیری ستمگر و گرسنگی ستمدیده رضایت ندهند، هرآینه مهار شتر خلافت را بر شانهاش میانداختم.
بر اساس این محکمات، نمیتوان قیام علیه ظلم و برپایی حکومت بر اساس عدل و سیره معصومان ( علیهم السلام ) را به دلیل چند روایت معطل گذاشت و در دوران غیبت از آن چشم پوشی نمود. پس روشن است که منظور روایات، مخالفت با این اصل عقلی، دینی و شرعی نبوده است.
۴. نهی از همراهی با مدعیان دروغین؛ از مجموع روایات چنین برداشت میشود که منظور از پرچمهای قیامی که پیش از ظهور بلند میشوند، یعنی پرچم مستقل و یا حتی در مقابل اهل بیت علیهم السلام است که مصداق طاغوت یا کفر معرفی شدهاند. در روایتی از امام صادق علیهالسلام چنین نقل شده است:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهالسلام یقُولُ مَنْ خَرَجَ یدْعُو النَّاسَ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلُ مِنْهُ فَهُوَ ضَالٌّ مُبْتَدِعٌ وَ مَنِ ادَّعَی الْإِمَامَهَ مِنَ اللَّهِ وَ لَیسَ بِإِمَامٍ فَهُوَ کَافِرٌ(۹)
از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمایند: هر که خروج کرده و مردم را به سوی خود فراخواند در صورتی که کسی در میان مردم باشد که از او برتر است پس چنین شخصی گمراه و بدعت گذار است و هر که ادّعای امامت از جانب خدا کند و واقعا ً امام نباشد او کافر است.
این روایت به قیام کنندگان و مدعیان دروغین امامت اشاره میکند و درواقع همه قیامها را شامل نمیشود؛ بنابراین این نمونه از روایات، بقیه روایات را اصطلاحا ً تخصیص میزنند و یا به عبارت دیگر، عمومیت بقیه روایات را با بیآن جزئیتر توضیح میدهند. روی تأکید این روایات درواقع به امثال گروههایی مانند با بیها، بهاییها و در دوره حاضر مانند جریان موهوم احمد الحسن است که افزون بر ادعاهای عجیب در مسیر اهل بیت علیهم السلام نیز حرکت نمیکنند.
۵. در پایان نیز باید به این مسئله اشاره کرد که در طول تاریخ زندگانی اهل بیت علیهم السلام نیز قیامهایی اتفاق افتاده که همه آنها مصداق قیام قبل از ظهور بودهاند اما از آنها نهی نشده بلکه مورد تأیید نیز بودهاند مانند قیام حضرت اباعبدالله علیهالسلام، قیام مختار و قیام زید.
جمع بندی:
در منابع حدیثی روایاتی با این مضمون وجود دارند که قیامهای پیش از ظهور مورد نهی قرارگرفتهاند. پس نمیتوان صدور چنین روایاتی را منکر شد و برخی از آنها دارای سند و منبع معتبر هستند اما در مورد دلالت آنها جای تأمل وجود دارد. توجه به فضای صدور و قرائن دیگر نشان میدهد که به سادگی و به صورت کلی نمیتواند همه حرکتها و نهضتهای پیش از ظهور را مردود دانست. برخی از این روایات مربوط به جریانات سیاسی و اجتماعی دوران پیش از امام کاظم علیهالسلام بوده است. البته در همین دوران نیز قیامهایی مانند جریان کربلا، قیام مختار و قیام زید نیز مورد تأیید معصومان علیهم السلام قرارگرفتهاند. پس بر اساس محتوای این مجموعه از روایات، نمیتوان همه قیامهای پیش از ظهور را غیرقابل پذیرش و مصداق طاغوت دانست. شاید بتوان ملاکهایی برای صحت و تأیید یک قیام مانند دعوت نکردن به خویشتن، حرکت در مسیر اهل بیت علیهم السلام و ایجاد مقدمات برای ظهور را در نظر گرفت که در قیام اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی ( رحمت الله علیه ) نیز وجود داشته است.
پی نوشتها:
۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۸، ص۲۹۵.
۲. علی بن الحسین علیهالسلام، الصحیفه السجادیه (مقدمه)، قم: دفتر نشر الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ص۲۰.
۳. ابن بابویه، محمد بن علیعیون أخبار الرضا علیهالسلام، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، تهران: نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ ق، ج۱، ص۲۵۲.
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، محقق / مصحح: جمعی از محققان، بیروت:دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۵۱، ص۸۷.
۵. ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه (للنعمانی)، تهران: نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۹۷ ق، ص۳۲۰.
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، محقق / مصحح: جمعی از محققان، بیروت:دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۵۷، ص۲۱۶.
۷. سوره نساء، آیه ۷۵.
۸. سید رضی، نهج البلاغه، تحقیق: صبحی صالح، قم: هجرت، اول، ۱۴۱۴ ق، خطبه ۳، ص۵۱.
۹. ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه (للنعمانی)، تهران: نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۹۷ ق، ص۱۱۵.