خباب بن ارت

image: 
خباب بن ارت که بود و در زمان کدام معصوم می زیست؟

خباب بن ارت که بود و در زمان کدام معصوم می زیست؟ اقداماتی که برای زنده نگه داشتن دین انجام داد، چه بود؟ خَبّاب بن اَرَتّ، صحابی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و از یاران حضرت علی(علیه السلام) و از جمله اولین گروندگان به اسلام بود. مشرکین وی را که از مسلمانان مستضعف بود، شکنجه می‌کردند تا از اسلام برگردد ولی وی مقاومت می‌کرد. او با مهاجرت از مکه به مدینه در همه غزوات شرکت کرد. از آنجا که اکثر منابع، وفات خبّاب را در سال ۳۷ و در ۷۳ سالگی ثبت کرده‌اند، وی باید در سال هفدهم پس از عام الفیل، و ۲۳ سال پیش از بعثت به دنیا آمده باشد. وی پیش از اسلام آزاد بود و با درآمد شخصی خود (از طریق آهنگری) گذران زندگی می‌کرد.(1) بنا به روایت محمد بن عمر واقدی، خبّاب در سال ۳۷ هنگامی که امام از صفّین به کوفه بازگشت، درگذشت و امام بر او نماز گزارد و وی را به خاک سپرد.(2) در مورد نقش او در زنده نگهداشتن دین باید گفت: با توجه به اسلام آوردن خباب در مکه و آزار و اذیتی که در راه اسلام متحمل شد؛ زندگی او می‌تواند به عنوان الگویی جهت فداکاری مسلمانان در راه دین باشد. خباب بعد از هجرت، پیوسته با پیامبر(صلی الله علیه و آله) و در جنگ‌های صدر اسلام مجاهدانه شرکت می‌کرد و تمام زندگی‌اش را برای پیشرفت اسلام گذاشت. بعد از پیامبر(صلوات الله علیه) نیز مطیع امام علی(علیه السلام) بود و در جنگ هایی مانند صفین و نهروان به همراه ایشان شرکت کرد. خبّاب بن ارتّ در صدر اسلام به فعالیت‌های تبلیغی برای گسترش اسلام اهتمام می‌ورزید. وی به فاطمه بنت خَطّاب، خواهر عمر، و شوهر وی (سعید بن زید) قرآن تعلیم می‌داد و به کوشش او عمَر مسلمان شد.(3) امام علی(علیه السلام) در حدیثی درباره خبّاب بن أرت می‌فرماید: «خداوند رحمت کند خبّاب بن ارت را، با رغبت اسلام آورد و از روی رضایت هجرت کرد، به زندگی ساده قناعت کرد و حال آن‌که از خداوند راضی بود و مجاهدانه زندگی کرد.»(4) خبّاب بن ارت فرزندی به نام عبدالله داشت که از برترین و با فضیلت‌ترین شیعیان امام علی(علیه السلام) بود. او در جنگ‌های جمل و صفین در کنار امام بود. سرانجام عبدالله بن خبّاب و همسرش و کودکش توسط خوارج به طرز فجیعی کشته شده و سرهایشان بریده شد.(5)

___________

(1) ابن سعد،طبات الکبری، ج۳، ص۱۶۴.

(2) ابن سعد،طبقات الکبری، ج۳، ص۱۶۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص 202.

(3) ابن هشام،سیره نبوی، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۱.

(4) شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صالح، صبحی، ص 476، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.

(5) خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، ص 411، البلاغ، بیروت، 1419ق.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: