خاتمیت دین اسلام
برای فردی که هنوز دین اسلام را قبول نکرده و در حال تحقیق است و آموزه های ادیان پیشین را خوانده یا رفتار نموده توضیح دهید، چه دلایلی برای کمال و خاتمیت دین اسلام وجود دارد؟
در پاسخ نکاتی را تقدیم می کنیم:
اولاً خاتمیت و کمال، دو امر متلازمند؛ یعنی ممکن نیست که دین و آیینی، خود را خاتم ادیان بداند و داعیه کمال نداشته باشد. از سوی دیگر، اگر دینی داعیه کمال نهایی و مطلق داشت، بی شک خود را به عنوان دین خاتم نیز معرفی خواهد کرد. اسلام عزیز بر اساس آیات و روایات خود را دین خاتم معرفی می کند و بر همین اساس کمال نهایی و جاودانگی دین اسلام نیز از آن بدست می آید.
ثانیاً ادیان و شریعت های پیشین (یهود و مسیحیت و ...) و منابع اصلی آن ها تورات و انجیل به دلیل آن که به اعتراف خود محققان یهودی و مسیحی در گذر زمان، دستخوش تحریفات و حذف و اضافات بسیاری شده، یا توسط چند نفر بصورت گروهی نوشته و یا جمع آوری شده، حتی برای جامعه دینی غرب و مسیحیان این شائبه ایجاد شده که اساساً وحی بر موسی و عیسی نازل شده یا بر نویسندگان؟! یا به گونه ای بوده که در مقاطعی بطور کلی از دسترس خارج شده و مجدداً بازنویسی شده، یا اضافاتی که بر عهد جدید هنگام ترجمه افزوده شده،(1) یا مطالب و نسبت های ناروایی که به خدای متعال و انبیاء الهی در عهدین دیده می شود که شأن و منزلت و عظمت و بزرگی و مقام قدسی خداوند و عصمت انبیاء را زیر سؤال می برد و نظائر آن.(2)
هم چنین مکاتبی که تدبیر دنیوی زندگی انسان در امور فردی و اجتماعی را بر اساس دانش حسی و تجربی مورد نظر قرار داده و دست نوشته بشر هستند، نظیر ایسم های مختلف، هرگز نمی توانند داعیه کمال نهائی و یا خاتمیت داشته باشند؛ زیرا نقص و تبدّل و تغیّر دانش حسی و تجربی، بر کسی پوشیده نیست و قهرا مکتبی که بر اساس این دانش و توسط بشر ناقص وبا اندیشه محدود تاسیس شود، مشمول نقص و بی ثباتی خواهد بود.
بلکه کامل بودن دین و خاتمیت را آن کسی می تواند ادعا کند که در پرتو عنایت ویژه الهی، در همه شئون فردی و اجتماعی اسوه و الگوی جامع و کامل برای بشریت باشد، شخصیتی که ضمن دارا بودن مقام عصمت مطلقه از آغاز حیاتش، با عروج به جایگاه قدس ربوبی و طی نمودن همه مراحل و مراتب ممکنه کمال، بر عالم وجود اشراف شهودی یافته و از این طریق، کامل ترین قوانین(قرآن) که کلام و وحی الهی است را از سوی خداوند برای سلوک بندگان به ارمغان آورده است. بی شک، با کمترین مقایسه بین احکام و دستورات و آورده های شریعت اسلام با منابع دیگر شریعت ها، آیین های توحیدی و غیر توحیدی و نیز مکاتب بشری، می توان به کمال، حقانیت و خاتمیت دین اسلام نسبت به دیگر ادیان و مکاتب پی برد.
در پایان گفتنی است؛ پذیرش ادعای کمال و خاتمیت از سوی دین، زمانی صحیح است که نخست نبوت و عصمت آن پیامبر الهی، توسط اعجاز مافوق طبیعی اش، و حقانیت دین اسلام توسط قرآن که معجزه حق و جاودانه اوست، به صورت برهانی اثبات گردد؛ چراکه بدون اثبات نبوت و عصمت، و قبول قرآن بعنوان معجزه الهی، نمی توان سخن کسی را درباره اصل دین یا خاتمیتش معتبر دانست و به همین دلیل، پذیرش خاتمیت اسلام و پیامبر که در قرآن و سنت آمده،(3) پس از آن است که جامعه انسانی، رسالت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و عصمت مطلقه ایشان را با استدلال و برهان درک نموده است نه پیش از آن. به عبارتی، اثبات کمال و خاتمیت دین اسلام امری درون دینی است نه برون دینی، و در ابتدا شایسته است فرد به حقانیت قرآن و عصمت نبی مکرم اسلام ایمان بیاورد
پی نوشت ها:
1. أپوکریفا به معنای پوشیده است و به همان اضافات ترجمه سبعینیه تورات اطلاق می شود. در بعضی از چاپ های کتاب مقدس در ادامه عهد عتیق کتاب های دیگری هم هست که یهودیان و پروتستان های مسیحی، که سنت گراتر هستند، آن را به عنوان بخشی از کتاب مقدس نمی پذیرند؛ ولی کاتولیک ها و ارتدوکس ها بدان معتقدند بنا بر این کتاب مقدس کاتولیکها با ملحقات(اپوکریفا) است. برای مطالعه بیشتر در مورد اپوکریفا رجوع کنید به: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، کتب اپوکریفایی عهد قدیم، هفت آسمان، ش 5، ص 89.
2. ر.ک: عبدالرحیم سلیمانی، یهودیت، نشر طه، 1398، ص 187؛ کایل یتیس، دین یهود در جهان مذهبی، ج 2، ص 604؛ ویلیام هوردرن، راهنمای الهیات پروتستان، ص 38؛ نینیان اسمارت، تجربه دبنی بشر، ج 2، ص 254 - 255؛ برگرفته از اندیشه اسلامی 2، آیت الله جعفر سبحانی و محمد محمد رضایی، نشر معارف، قم، 1386.
3. قرآن کریم، خود را کتابی برای همه جهانیان و «ذِکرَی لِلعَالَمیِن» (انعام/ آیه 90) و «نَذیِراً لِّلبَشَر» (مدثر/ آیه 36) معرفی نموده و تصریح می کند که بیان کننده همه آن اموری است که در سعادت بشر نقش دارند؛ «تِبیَاناً لِّکُلِّ شَیء» (نحل/ آیه 89) و نیز پیامبرش را خاتم انبیاء معرفی می کند.(احزاب/ آیه 40).
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمایید