حکم کسی که نماز نمی خواند، چیست؟
نماز ستون و اساس دین است. امام باقر (ع) به نقل از رسول خدا (ص) میفرماید: «مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ الْكَافِرِ إِلَّا أَنْ یَتْرُكَ الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا[۱] بین مسلمان و كافر فاصلهاى نیست، مگر این كه مسلمان نماز واجب را عمدا ترك كند یا آن را بى اهمیت بداند و نخواند.»
حرمت ترک نماز، از انجام بسیاری از اعمال حرام سنگین تر است. چون انسان در ارتکاب بعضی از اعمال حرام، قصد بی حرمتی به خدای متعال و دین را ندارد، بلکه جنبه حیوانی انسان بر او غلبه کرده و چه بسا بعد از مبتلا شدن به فعل حرام، به شدت از خدای متعال می ترسد و توبه می کند. در حالی که رها کردن نماز، موثر از غلبه شهوات بر انسان نیست. بلکه ناشی از ضعف ایمان و بی توجهی به دستور الهی است.
از حضرت صادق (ع) سؤال شد كه چرا زانى كافر نیست ولى كسى كه نماز نمى گذارد كافر مى باشد، امام (ع) فرمود: چون زناكار براى شهوت این كار را مى كند ولى آن كس كه نماز را ترك مى كند براى این است كه به آن اهمیت نمى دهد. زناكار براى لذت دنبال زنى را مى گیرد و از او كامجوئى مى كند، ولى آن كس كه نماز را ترك كرده و آن را انجام نمى دهد قصدش لذت نیست بلكه فقط نظرش بى اهمیت شمردن آن مى باشد و هر گاه كسى نظرش استخفاف باشد كافر مى گردد.[۲]
البته این کفر تا زمانی که همراه با انکار نماز نباشد، سبب جاری شدن احکام کافر، مثل عدم طهارت، عدم پاک بودن ذبایح او و حرمت ازدواج با او و ... نمی شود. و تنها در جایی که انکار نماز به شکل انکار ضروری دین باشد، این احکام برای شخص لازم است. اما به هر حال ترک نماز، مساله ای سبک نیست. و شخص در صورتی که نسبت به نماز سهل انگاری کند، مشمول نفرین الهی می شود:
«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ* الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ[ماعون/۴و۵] پس واى بر نمازگزارانى كه در نماز خود سه لانگارى مى كنند.»
سهل انگاران در نماز با هم تفاوت هایی دارند، بعضی نماز را به طور كلی ترک می کنند و علت این کارمسامحه و كم اعتنایی به امور اخروی است. بعضی نماز را در بعضی اوقات ترک می کنند و آن را سبک می شمارند، بعضی نماز را انجام می دهند اما نسبت به شرایط و واجبات آن (مثل طهارت، غصبی نبودن محل و ...) بی اعتنا هستند، همه این ها با تفاوت هایشان، در نفرین الهی شریک هستند. هر چند هر کدام به میزان سهل انگاری اش در نماز، بهره ای از این قهر و غضب خواهد داشت.
به هر حال باید توجه داشت که ایمان باید در زبان، قلب و عمل انسان، نقش آفرینی کند. پیامبر (ص) می فرمایند: «الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ[۳] ایمان شامل اقرار زبانی، عقیده قلبی و عمل اعضا است.»
پس کسی که ایمان او تنها در زبانش است، و تاثیری در اعمال او ندارد و اساسی ترین عبادت را انجام نمی دهد، از ایمان واقعی بهره نبرده و این گونه ایمان فایده ای به حال او نخواهد داشت. مگر اینکه زمینه ساز و مقدمه ای برای سیر مراحل دیگر ایمان باشد تا شخص به لوازم قطعی ایمان پایبند شود. و حقیقتا خود را بنده خدا بداند.
[۱]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۳۱.
[۲]. بحار الأنوار، ج۶۶، ص: ۶۶.
[۳]. أمالی الصدوق، ص۲۶۸ ، المجلس الخامس و الأربعون.