جایگاه دختران رسول خدا ( صلی الله علیه و اله)

image: 

پرسش:

چرا در بین دختران پیامبر بیشتر به حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) پرداخته می‌شود و كمتر از دیگر دختران حضرت یاد می‌شود؟

 

پاسخ :

لازم است تاریخ رسول خدا  ( صلی الله علیه و اله )- از جمله تاریخ فرزندان حضرت - ذكر شود و در محافل و سخنرانی‌ها بیش تر- از آن ها- سخن گفته شود تا مردم با دختران پیامبر بیش‌تر و بهتر آشنا شوند، اما این امر به دلایل برخی از شرایط و محدودیت‌ها صورت نگرفته، امید است كه محققان و تاریخ پژوهان ابعاد زندگی رسول خدا(صلی الله علیه و اله)- از جمله فرزندن پیامبر را - تبیین نمایند، اما این مطلب را نباید نادیده گرفت كه بحث درباره افراد و شخصیت‌ها به لیاقت و میزان تأثیرگذاری آنان در جامعه برمی‌گردد، یعنی اگر شخصی دارای فضایل و در جامعه نقش اساس داشته باشد، بیش‌تر از او سخن به میان می‌آید و بیش‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد، حال اینكه دختران رسول خدا(صلی الله علیه واله)- به جز فاطمه زهرا(سلام الله علیها )- از افراد تأثیر گذار در جامعه نبودند، یعنی به رغم این كه دختران پیامبر بودند، اما از افرادی نبودند كه نقش مهم و تاثیر گذار در جامعه اسلامی داشته باشند.

عدم توجه به برخی دختران رسول خدا(صلی الله علیه و اله) اختصاص به آنان ندارد، در مورد فرزندان دیگر شخصیت‌ها نیز چنین است، چنان كه از میان دختران امام علی(علیه السلام) حضرت زینب(سلام الله علیها ) بیش‌تر مورد توجه است و بیش‌تر از ایشان سخن به میان می‌آید، جهتش این است كه وی در حادثه كربلا نقش اساسی داشت. حادثه كربلا با نام و تاثیر گذاری حضرت زینب  ( سلام الله علیها )گره خورده است.
به دختران دیگر پیامبر (زینب، رقیه و ام كلثوم) نیز تاحدی توجه می‌شود، یعنی روحانیان و سخنرانان از آن‌ها نیز سخن می‌گویند. تاریخ پژوهان زندگینامه دختران پیامبر را ذكر نموده‌اند.(۱) این گونه نیست كه محققان نسبت به زندگی نامه دختران رسول خدا بی‌تفاوت باشند.

در باره توجه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) باید گفت: 
اگر از حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بیش‌تر سخن به میان می‌آید، جهتش این است كه حضرت نقش بنیادی در جامعه داشت. وی همان شخصیت الهی است كه در كنار رسول خدا در صحنه‌های مختلف حضور یافت. زهرا همان انسانی است كه به دفاع از امامت پرداخت و از حق علی(علیه السلام) دفاع كرد. با تربیت فرزندانی مانند امام حسن ( علیه السلام)، امام حسین ( علیه السلام ) و حضرت زینب(علیه السلام) جامعه اسلامی را متحول نمود، از همه مهم‌تر اینكه آن حضرت خود دارای لیاقت و جایگاه بلند می‌باشد كه هیچ كدام از فرزندان رسول خدا آن را ندارد. كمالات و صفات و فضائلی كه در حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود، در سایر دختران پیامبر(صلی الله علیه واله) وجود نداشت. آیات و روایات بسیاری كه دربارة فاطمه(سلام الله علیها) آمده، درباره دختران دیگر پیامبر نیامده است.
زهرا(سلام الله علیها) تنها دختر پیامبر بود كه پس از بعثت حضرت متولد شد. سوره كوثر در شأن حضرت نازل شد. از امام صادق(علیه السلام) دربارة فاطمه(سلام الله علیها) روایت شده: «چون او از بدی‌ها بریده شد، وی را فاطمه نامیدند».(۲) 
او در دوران كودكی و ظهور اسلام، در دامن پدر تربیت شد. می‌دید كه مسلمانان، هر روز با شور و هیجان برای فرا گرفتن آیات قرآنی و آموختن روش پرستش خدا، نزد پدرش می‌آیند. در این خانه بود كه زهرا(سلام الله علیها) تكبیر گفتن، روی به خدا ایستادن، هر شبانه روز در اوقاتی خاص، پروردگار را به بزرگی یاد نمودن آموخت. آن سال‌ها، در سراسر عربستان و همة جهان این تنها خانه‌ای بود كه چنین بانگی از آن برمی‌خاست. زهرا تنها دختر خردسال مكه بود كه چنین جنب و جوشی را كنار خود می‌دید. بانگ آسمانی «الله أكبر»، این مراسم بی‌مانند، در روح این طفل خردسال اثر نهاد كه سال‌ها بعد آشكار شد.(۳) 

فاطمه زهرا همان انسانی است كه پیامبر از وی به عنوان ام ابیها یاد نمود.(۴) هچنین حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را برترین زنان عالم خواند(۵) و یاد آوری نمود كه خداوند با خشم فاطمه خشمگین می‌شود و با خشنودی وی خشنود می‌شود.(۶) 
نكته قابل دقت این است كه در منابع اهل سنت نیز از فضایل و مقام حضرت زهرا(سلام الله علیها) بسیار سخن به میان آمده است. احادیث و روایاتی كه از رسول اكرم(صلی الله علیه و اله) درباره حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نقل شده، همه آن‌ها دلالت بر مقام والا و مرتبه بلند آن بانوی بزرگوار نزد خداوند و پیامبر دارند. به همین خاطر پیامبر(صلی الله علیه و اله) فرمود: 
«فاطمه پاره تن من است. مرا آنچه سبب آزار او شود می‌آزارد».(۷) 
همو فرمود: «ای فاطمه! خداوند با ناخشنودی تو ناخشنود و با خشنودی تو خشنود می‌گردد».(۸)این در حالی است كه بحث از دیگر دختران رسول خدا در منابع اهل سنت نیز كم رنگ می‌باشد.
بر این اساس اگر از حضرت زهرا(سلام الله علیها) زیاد سخن گفته می‌شود، به جهت شخصیت حضرت است. اگر دیگر دختران رسول خدا چنین شخصیتی داشتند، از آنان نیز بیش‌تر سخن گفته می‌شد.

پی‌نوشت‌ها: 
۱. آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ص۷۶.
۲. شهیدی، سیدجعفر، زندگانی فاطمه، دفتر نشر فر هنگ اسلامی، ص۳۴ 
۳. همان، ص۳۵.
۴. مر تضوی، سید ضیاء، فاطمه گلواژه آفرینش، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۷.
۵. همان، ص۲۶.
۶. همان، ۲۸.
۷. صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۱۵ه - ۱۹۹۵م، ج۸، ص۲۴۳.
۸. مستدرك حاكم، شماره حدیث ۴۷۸۳، دارالمعرفه، ۱۴۱۸ ه‌. ۱۹۹۸ م، ج۴، ص۱۳۹

موضوع: