توقیف کاروان تجاری قریش

image: 
چرا پیامبر و یارانش می خواستند کاروان تجاری قریش را توقیف کنند؟

چرا پیامبر و یارانش می خواستند کاروان تجاری قریش را توقیف کنند؟ بررسی نحوه برخورد قریش با مسلمانان، دلایل موجّه حمله مسلمانان به کاروان تجاری قریش را روشن خواهد ساخت، هدف اصلي قريش اين بود كه با نابود ساختن مسلمانان و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) دين اسلام را از بين ببرند. پيامبر و مسلمانان سيزده سال در مكه آزار و شكنجه آن ها را تحمل كردند و وقتي كه آزار و شكنجه از حد گذشت و ديگر نتوانستند در مكه بمانند، عده ای به حبشه مهاجرت كردند. قريش شبانه حمله كردند تا پيامبر را بكشند ولی آن حضرت بوسیله جبرئیل امین از این توطئه مطلع شده و شبانه و با جان نثاری امام علی (علیه السلام) که در بستر پیامبر خوابید، توانست جان خود را نجات داده و به مدینه هجرت کند. اين هجرت، هجرت آزادانه نبود بلكه پيامبر با اين هجرت خود و دين اسلام را از دست قريش نجات داد. قريش اموال مسلمانانی را كه هجرت كرده بودند مصادره كردند و در فكر كشتن آنان بودند. حالا پيامبر اسلام و مسلمانان كمی قدرت يافته اند و هدف اصلی اين عده كم، تبليغ و گسترش دين اسلام است و بزرگترين خطر و مانع، قريش هستند، حالا آيا با اين شرايط پيامبر و مسلمانان می توانند در خانه های خود به استراحت بپردازند و كاري به كار قريش نداشته باشند؟ قبيله قريش حمله كردند تا پيامبر را در داخل خانه اش با شمشير تكه تكه كنند تا اثري از او و دين اسلام نباشد، آيا خون و مال اين قبيله محترم است؟! كسانی كه حمله می كنند تا پيامبر را بكشند نه مالشان حرمت دارد و نه جانشان. پس پيامبر و مسلمانان نمی توانند آنان را به حال خود رها كنند چون آنان پيامبر و مسلمانان را رها نكرده اند. پيامبر اسلام، انسان انتقام جو و كينه توزی نيست و اگر پيامبر دست به كاری می زند، براي خدا و در جهت خير و صلاح بندگان خدا است. رسول خدا برای هدايت مردم آمده است نه براي كشتن مردم. او همه تلاش خود را به كار می گيرد تا دين اسلام در ميان مردم رواج پيدا كند و بندگان خدا به سوی خدا هدايت شوند. بنابراين بايد كاری در حق قبيله قريش انجام داد. آن حضرت برای اين كه مردم قريش را متوجه عاقبت بد كارشان بكند، در ابتدا گروه هايی از مسلمانان را به فرماندهی يكی از مهاجران به راه تجارتی قريش اعزام می كرد تا راه تجارتی آنان را نا امن كند و آنان بفهمند كه دشمنی با دين اسلام براي دنيای آنان هم خطر دارد. در كتاب «الصحيح من سيره النبی» اين نكته را يادآوری كرده و گفته است: هدف پيامبر و نيروهايش از جمله به كاروان های تجارتی قريش اين بود كه می خواستند به قبيله قريش فشار وارد كنند و به آنان بفهمانند كه در صورت ادامه مخالفت با دين اسلام و مسلمانان، عاقبت بدی خواهند داشت و در اين راه های تجارتی امنيت نخواهند داشت.(1) در همين كتاب آمده است كه پيامبر اسلام حق داشت كه كاروان تجارتی قريش را مصادره كند و اين قصاص عادلانه بود چون قريش آغازگر تعدّی و تجاوز بودند.(2) نويسنده اين كتاب می گويد: هدف اصلی پيامبر فشار وارد كردن بر قريش بود و براي همين وقتی كاروان ها از دسترس مسلمانان خارج می شدند، ديگر به تعقيب آن ها نمی پرداختند.(3) پيامبر اسلام می خواست آنان به خود بيايند و درباره اسلام، تجديد نظر كنند و با آن مخالفت نكنند.(4) در تفسیر نمونه آمده است: پيامبر و يارانش حق داشتند كه به اين حمله ها دست بزنند چون با هجرت مسلمانان به مدينه اموال زيادي از آنان به دست مكيان افتاد و خسارت سنگينی بر مسلمان وارد شد و مسلمانان حالا حق دارند كاروان قريش را مصادره كنند و به آنان خسارت وارد كنند. به علاوه پيامبر و مسلمانان از سوی اهل مكه به مدت سيزده سال مورد هجوم بودند و از هيچ گونه ضربه و صدمه ای در حق مسلمانان دريغ نكردند. آنان با اين عناد و لجاجت نشان دادند كه همواره در صدد ضربه زدن بر مسلمانان هستند. حتی آنان آماده كشتن پيامبر هم شدند. حال كه مسلمانان به مدينه آمده اند، آنان بيكار نمی نشينند و در فكر ضربه زدن به اسلام و مسلمانان هستند. عقل حكم می كند كه مسلمانان بايد دست به اقدامات پيشگيرانه بزنند. مصادره اموال كاروان تجارتی قريش، می توانست ضربه سنگينی بر قدرت اقتصادی و نظامی قريش به حساب بيايد. بر اين اساس، پيامبر تصميم گرفت بر كاروان تجارتی آنان حمله كند و اين حمله غارت گری نيست بلكه يک كار خردمندانه است.(5) آقای سبحانی در کتاب فروغ ابديت در اين باره می نويسد: از آن جا كه ثروت مسلمانان مهاجر از طرف قريش مصادره شده بود، بسيار به موقع بود كه مسلمانان كالاهای تجارتی كاروان قريش را ضبط كنند و اگر قريش به عناد و لجاجت خود اصرار ورزيدند، آن ها نیز در مقابل، اموال قريش را مصادره كنند.(6) در ماه رمضان سال دوم هجرت به كاروان های قريش كه از شام بر می گشت حمله شد ولی كاروان از دسترس خارج شد و نيروهای جنگی مكه آمدند و جنگ معروف بدر به وقوع پيوست. از آن چه گذشت معلوم شد كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان حق داشتند با قريش درگير شوند چه درگيری نظامی و چه درگيری غير نظامی و مصادره اموال كاروان های قريش، هيچ گونه اشكالي نداشت بلكه براي پيامبر و مسلمانان ضرورت داشت تا دشمن ضربه ببيند.

ــــــــــــــــــــــــ

(1) الصحيح من سيره النبي، جلد سوم، ص 157، چاپ جامعه مدرسين، سه مجلدي.

(2) همان، ص 158، ج 3.

(3) همان، ص 158.

(4) همان، ص 158.

(5) تفسير نمونه، ج 7، ص 92.

(6) فروغ ابديت، ج 1، ص 406، چاپ اول، 1351.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: