تا کنون اسلام ثمره مثبت هم داشته یا همیشه می گویید عیب از مسلمانی ماست؟
این جمله که اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست از مسلمانی ماست؛ یک شعار بدون منطق و غیر مستدل نیست، بلکه به راحتی می توان نشان داد، دستورات اسلام، سعادت می آفریند و تخطی از آن سبب اشکالات و عیوب است. به عنوان مثال اسلام مکرر به علم آموزی و تعقل دعوت کرده است، تا آنجا که شعار اسلامی این است: ز گهواره تا گور دانش بجوی، حال مشخص است که هر زمان مسلمانان به این توصیه عمل کنند، سعادت در چنگ آنان خواهد بود و هر زمان به آن بی اعتنایی کنند، تبعاتش دست به گریبانشان خواهد شد.
همچنین است وجدان کاری و استحکام عمل، امانت داری، رعایت صداقت و عدالت، کمک به فقرا و مستمندان، داشتن روحیه گذشت و فداکاری، تلاش برای برطرف کردن اندوه دیگران و رفع نیازهایشان، توجه به پاکیزگی و آراستگی، پرهیز از تقلب و کم فروشی و ...
خلاصه آنکه بسیار واضح می توان دید، دستورات اسلام، همیشه نتایج مثبت به دنبال خواهد داشت، و انجام آنچه اسلام نهی کرده، تبعات منفی دارد. بنابراین از نظر مکتبی مساله بسیار روشن است.
اما از جهت تاریخی و مصادیق عینی نیز می توان به مساله نگریست. اگر زندگی پیشوایان و بزرگان دینی را کنار بگذاریم، و به همان نمونه های ناقص اجرای اسلام در جامعه بنگریم، نیز ثمرات مثبت این مکتب غیر قابل انکار است، و جز لجاجت کورکورانه نمی تواند به انکار آن بیانجامد. اسلام در همان آغاز حرکت، نزاع های بسیار ریشه دار را به برادری و ایثار تبدیل کرد، و اوس و خزرج را دو جزء مدینه النبی نمود و جامعه ای که سواد آموزی در آن جایی نداشت، به یک جنبش علمی رسانید. تا مدنیت و تحکیم پیوندهای خویشاوندی و ارتقای نقش زن در جامعه و ...
این موتور اصلاحی آنچنان قوی و مستحکم بود که حتی امثال بنی امیه هم نتوانستند آن را به طور کامل از حرکت بازدارند و اگر کسی نگاهش صرفا به صد سال اخیر نباشد، ماجرا را به درستی در می یابد. و باید مراقب بود که نظام فعلی جهان و تقسیم بندی های آن را یک وضعیت همیشگی نبینیم که تمام این ساختار برای پس از جنگ جهانی دوم است و پیش از آن به راحتی می توان مسلمانان را در اوج قله تمدن دید. هر چند تحقق کامل اسلام برای دوران ظهور امام زمان ( عج) است.