انقلاب ایران و وعده آزادی
پرسش:
یکی از شعارهای انقلاب آزادی بود و آقای خمینی ( رحمت الله علیه ) قبل از پیروزی به همه اعلام کرد که مارکسیستها هم در بیان اعتقادات خود آزادند و در اسلام بگیر و ببند نداریم! اما بعد از پیروزی اعلام کرد که دست همه را قطع خواهم کرد! پس این وعدههای شیرین چه شد؟
پاسخ:
مطرح میشود که انقلابیون و در رأس آنان، امام خمینی ( رحمت الله علیه ) در باب آزادی وعدههای فراوانی به جامعه انقلابی و معترض از استبداد و اختناق شاهنشاهی دادند، مثلاً امام خمینی ( رحمت الله علیه ) پیش از انقلاب گفته است که مارکسیستها هم در بیان اعتقاد خود آزاد هستند.(۱) اما انقلابیون پس از انقلاب به این وعدهها پایبند نبودند و حتی مسلمین هم در بیان نظرات خود آزاد نبودند.
۱. ابتدا ببینیم آیا امام خمینی (رحمت الله علیه ) طبق ادعای مدعیان و تبلیغات گسترده، واقعاً در حوزه آزادی چنین کرده است یا این مطلب هم در راستای پروژه تقطیع و تصویرسازی کاذب از امام ( رحمت الله علیه ) و انقلاب است؟
پاسخ خیر است. امام خمینی(رحمت الله علیه) با توجه به اصل قول سدید،(۲) هرگز وعده آزادی بهنحویکه تبلیغ میشود را بهصورت مطلق و باب دل شنوندگان نداد و دائماً بر ذکر صریح قیودِ جدی و واضح مراقب بود. حکومت اسلامی بایستی با آزادیهای مخرب و گمراهکننده و یا تضییع کننده حقوق دیگران مقابله کند. دقیقاً در همین جملۀ ذکرشده، امام ( رحمت الله علیه ) در پاسخ به این سؤال نماینده سازمان عفو بینالملل (الف. آیا در حکومت اسلامی، مارکسیستها آزادی عقیده و آزادی بیان عقیده دارند؟ ب. آیا در حکومت اسلامی مارکسیستها آزادی انتخاب شغل دارند؟) بهصراحت بیان داشت:
«الف. در حکومت اسلامی همۀ افراد دارای آزادی در هرگونه عقیدهای هستند، ولیکن «آزادی خرابکاری» را ندارند.
ب. در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی برحسب ضوابط قانونی محفوظ است».(۳)
ایشان در باب آزادی قاطعانه تأکید کرد که:
«همه مطبوعات آزادند، مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد».(۴)
در ادامه بیان میکند:
«دولت اسلامی قهقرا گرا نیست و با همۀ مظاهر تمدن موافق است، مگر آنچه به آسایش ملت لطمه وارد آورد و باعفت عمومی ملت منافات داشته باشد».(۵)
یا وقتی از امام خمینی ( رحمت الله علیه ) درباره حدود آزادی سؤال شد ایشان جواب داد: «اگر مضر به حال ملت نباشد، بیان همهچیز آزاد است. چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملت ما باشد... اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود؛ اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد».(۶) یا درباره روزنامهها بیان داشت که: «روزنامههایی که مضر به حال ملت نباشد و روزنامههایی که نوشتهشان گمراهکننده نباشد، آزادند».(۷)
پس ابتدا بایستی این نکته را در نظر بگیریم که در جملات فوق و دهها جمله دیگر، امام خمینی ( رحمت الله علیه ) بهصراحت آزادی بیان را محدود و مقید در مفاهیمی مانند مصالح کشور و ملت، عفت عمومی، اسلام و شرع، قانون تا مرز فساد، گمراهکننده نبودن، مضر به حال ملت نبودن، حفظ سلامت معنوی جامعه و... تعریف میکند. آنهم زمانی که چشم و گوش ملت ایران و رسانههای بینالمللی بهدقت به دهان امام خمینی ( رحمت الله علیه ) بود که افکار وی را قضاوت کند یعنی در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب و دوران تبعید در فرانسه.
۲. اما بعد از بررسی وعدههای امام ( رحمت الله علیه ) در باب آزادی بیان، به بررسی عملکرد ایشان و انقلابیون پس از پیروزی بپردازیم.
در قانون اساسی مصوب ابتدای پیروزی انقلاب، در حقوق ملت، مفهوم آزادی از جایگاه ویژهای برخوردار گردید. در اصل بیست و سوم قانون اساسی ج.ا.ا آمده است که:
«تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان بهصرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد».
در اصل بیست و چهارم نیز آمده است که:
«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند».
در اصل بیست و پنجم نیز:
«بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر بهحکم قانون».
اصل بیست و ششم نیز صراحت دارد که:
«احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت دریکی از آنها مجبور ساخت».
در اصل بیست و هفتم نیز آمده است که:
«تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، بهشرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است».
طبق اصل بیست و هشتم نیز:
«هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند».(۸)
اما امام خمینی رضوان¬الله تعالی علیه درحالیکه نظام نوپای منبعث از انقلاب ایران را مدیریت میکرد که گروههای متکثر داخلی (که بعداً حتی وارد فاز مسلحانه شدند) و سرویسهای قدرتمند بیگانه بیوقفه در حال توطئه و مدیریت افکار عمومی علیه اندیشههای انقلابی و تمامیت ارضی کشور بودند. با این وجود به نظر میرسید که امام خمینی ( رحمت الله علیه )در ابتدای انقلاب آزادیهایی فراتر از قیودی که شرط کرده بود ایجاد کرد.
نهتنها افراد در ابراز عقیده آزاد بودند، بلکه از همان ابتدا در رادیو و تلویزیون که برخلاف امروز رقیب جدی و قابلتوجهی هم نداشت (نه اینترنتی بود و نه ماهوارهای)، مارکسیستها و گروههای چپگرا که طرفداران زیادی هم در سراسر کشور داشتند در ابراز عقیده از سوی نظام انقلابی صاحب بستر و تریبونِ پربیننده شدند.
به ابتکار شهید بهشتی در تلویزیون آقایان احسان طبری تئوریسین و از اعضای ارشد حزب توده، نورالدین کیانوری دبیر کل حزب توده، فرخ نگهدار از رهبران چریکهای فدایی خلق و... در مقابل آیات بهشتی و مصباح و... سال ۶۰، در تلویزیون به مناظره در رابطه با افکار خود پرداختند. بنیصدر با بابک زهرایی از حزب کارگران سوسیالیست ایران مناظره کرد که از تلویزیون پخش شد.
نشریاتی همچون مجاهد (ارگان سازمان مجاهدین خلق)، آیندگان، انقلاب اسلامی (وابسته به بنیصدر) و... در توطئه و دروغپراکنی و انحراف افکار عمومی و حمله بهنظام سیاسی انقلابی تا مدتها آزاد بودند.
۳. اما از همان سال ۶۰ به بعد شرایط کشور دگرگون شد. مجاهدین خلق با استفاده از تشکیلات وسیع، سراسری و مخفی مسلحانه خود که در پی مدارای طولانی امام خمینی ( رحمت الله علیه ) و نظام اسلامی با آنان بیش از هر زمان گسترده شده بود، دست به ترورهای وسیع و کور در سراسر کشور زد.
پیش از آن جنگ خانمانسوز عراق علیه ایران با حمایت ابرقدرتها و کشورهای منطقه آغازشده بود که خودِ شرایط حساس جنگ، بهصورت طبیعی آزادیهای سیاسی را محدود میسازد. در همین ایام جاسوسی اعضای حزب توده کشف گردید و تراکم توطئهها و آشفتگیهای گسترده و عملیات پیچیده سرویسهای بیگانه علیه کشور، موجب «غلبه فضای امنیتی» و محدودیتهای بیشتر شد و به آزادی سیاسی بسیار مطلوب که از ابتدای انقلاب آغاز شده بود در کشور ضربه زد، اگرچه با هر مقیاسی، شرایط پس از انقلاب، قابل قیاس با دوران پهلوی نیست. شاه به حدی مرزهای دیکتاتوری را درمینوردید که ساواک و احزاب فرمایشی جوابگو نبود و وی تمام کنشگران سیاسی را وادار به عضویت در یک حزب رستاخیز و اگرنه بهعنوان فرد بیوطن از ایران اخراج کرد.(۹)
۴. بخشی از آسیبهایی که مفهوم آزادی پس از انقلاب متحمل گردید، ناشی از آسیبهای فرهنگی است و نه ساختار و عملکرد نظام اسلامی. ایران سابقه طولانی در نهادینه شدن فرهنگ استبدادی دارد که با انقلاب ۵۷ و تغییر مسئولین، بهسادگی چنین فرهنگی اصلاح نخواهد شد. عادت به چند هزار سال فرهنگ استبدادی و شاهنشاهی در مناسبات اجتماعی و سیاسی ضربات سختی به پیکره فرهنگی ما زده است.
عادت به دور زدن قانون، شخصمحوری بهجای سیستممحوری، عدم تحمل نقد و بیمهارتی در انتقاد، فرافکنی و مسئولیتها را به گردن نگرفتن و به گردن دیگران افکندن، فرهنگ قیم مآبی و بیجهت بهجای دیگران تصمیم گرفتن و نواقص فرهنگی ریزودرشتی به آزادی ضربه زده و خواهد زد.
۵. البته پس از پیروزی انقلاب تا به امروز، با تمام مسائلی که در حوزه آزادی وجود دارد، فضای آزادی بیان تاکنون قابل قیاس با دوران پیش از انقلاب نیست که همه کشور ملزم به عضویت در یک حزب شدند. در اسفندماه سال ۵۳، شاه با اعلام اینکه همه باید به حزب رستاخیز بپیوندند گفت:
«جای کسی که با قانون اساسی، نظام شاهنشاهی و انقلاب ۶ بهمن مخالف است در زندان است یا خروج راحت و همیشه از کشور»(۱۰)
و روز به روز فضا استبدادیتر میشد در حالیکه امروزه افرادی هستند که از نظام جمهوری اسلامی حقوق دریافت و از رضاخان دفاع میکنند. آزادی بیان با آزادی تهمت، توطئه و اهانت و عمل خلاف قانون متفاوت است.
نتیجه:
نه از سوی امام خمینی ( رحمت الله علیه ) بهعنوان رهبر انقلاب و نه از سوی یاران ایشان، نهتنها وعده آزادی بیقید و رها داده نشده بود، بلکه همیشه بر قیودی مبنی بر محدود شدن آزادیهای مخرب، غیر اسلامی و خلاف مصلحت و منافع کشور تأکید شده بود. بااینحال هم در قانون اساسی مصوب نیروهای انقلابی منتخب ملت و هم در رفتار و عملکرد سیاسی امام (رحمت الله علیه )و نظام اسلامی، آزادیهای سیاسی جایگاه ویژهای داشت. تا حدی که بسیاری از فعالان سیاسی از این آزادیها سوءاستفاده کرده و بحرانهای سختی برای کشور به وجود آوردند. لذا نظام اسلامی مماشات را با توطئهگران و متجاوزان به حقوق ملت کنار گذاشت و برخورد قاطعی با آنان کرد. اتفاقات مهمی مانند ترورهای گسترده و غائلههای ریزودرشت داخلی، جنگ هشتساله و بحرانهای متعدد سیاسی و ضعفهای فرهنگی موجب گردید که فضای امنیتی در کشور غلبه یافته و فضای سیاسی را تحت تأثیر خود قرار بدهد.
کلمات کلیدی:
انقلاب اسلامی، آزادی، امام خمینی، آرمانهای انقلاب ایران.
پانوشت:
1). فرانسه، ۱۹ آبان ۱۳۵۷، صحیفه امام، جلد ۴، ص۴۳۵.
2). قول سدید با توجه به آیه شریفه﴿ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً﴾، (سوره احزاب، آیه ۷۰) به معنای قول استوار و درست، عادلانه و غیرظالمانه و دقیق و غیرقابل خدشه با توجه به معیارهای الهی است.
3). فرانسه، ۱۹ آبان ۱۳۵۷، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ ش، جلد ۴، ص۴۳۵ و ۴۳۶.
4). فرانسه، ۲۰/۱۰/۱۳۵۷، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ ش، جلد ۵، ص۴۱۶.
5). فرانسه، ۲۰/۱۰/۱۳۵۷، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ ش، جلد ۵، ص۴۱۷.
6). فرانسه، ۳/۱۱/۱۳۵۷، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ ش، جلد ۵، ص۵۲۰.
7). فرانسه، ۳/۱۱/۱۳۵۷، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ ش، جلد ۵، ص۵۲۱.
8). مجموعه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهیه و تنظیم: معاونت حقوقی ریاست جمهوری، تهران، اداره چاپ و انتشار، اردیبهشت ۱۳۹۱، ص۴۸ و ۴۹.
9). روزنامه اطلاعات، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۵۳، شماره ۱۴۶۴۹، ص۱ و ۲۴ و روزنامه کیهان،ش ۹۵۰۶،(۱۲/۱۲/۱۳۵۳) و کیهان بینالمللی ۳ مارس ۱۹۷۵ ص۲.
10). روزنامه اطلاعات، دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۵۳، شماره ۱۴۶۴۹، ص۱ و ۴.