تفاوت مفهوم شفاعت در اسلام با فدیه در مسیحیت
آموزه شفاعت، برای انسان و کرامت انسانی، ارزشی ویژه قرار داده در حالی که آموزه فدیه درمسیحیت برای انسان نقشی قائل نشده است و سرشت انسان را آلوده به گناه می داند.
پرسش:
آموزه «شفاعت» در منظومه فکری شیعه، چه شباهت و تفاوتی با آموزه «فدیه» در مسیحیت دارد؟ آیا این درست است که باور شیعیان درباره شفاعت شدن به خاطر شهادت امام حسین علیه السلام، ، از باور مسیحیان درباره بخشیده شدن به خاطر به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی علیه السلام، گرفته شده است؟
پاسخ:
آموزه «فدیه» در مسیحیت و «شفاعت» در شیعه -بلکه در دین اسلام- از آموزههای با اهمیتی میباشند که در مسیحیت از ارکان اصلی و اساسی و در شیعه به عنوان مکمل قلمداد میشود. اگر چه بین این دو آموزه شباهتها و اشتراکاتی وجود داشته و به همین جهت، برخی این چنین تصور کردهاند که آموزه شفاعت در شیعه از فدیه در مسیحیت گرفته شده؛ اما با در نظر گرفتن مبانی هر کدام این آموزهها، در می یابیم تفاوتهای بنیادینی بین این دو آموزه وجود داشته که راه هر کدام را از هم جدا میسازد.
در ادامه توضیح این مطلب را در قالب چند نکته پی خواهیم گرفت:
نکته اول: آموزه فدیه در مسیحیت:
این آموزه، از محوریترین آموزههای مسیحیت بشمار آمده، به گونه ای که با مرگ حضرت عیسی علیه السلام بر روی صلیب، انسان از گناه رهایی مییابد.(1) توضیح مطلب اینکه، بنابر آموزه های دین مسیحیت (به تعبیر بهتر: الهیات پولُسی که در مسیحیت، تثبیت و رواج یافته است)، خداوند انسان را قبل از گناه حضرت آدم و حوا علیهما السلام به صورت خود و شبیه خود آفرید.(2) سپس حضرت آدم و حوا علیهما السلام را در بهشت جای داد. اما ایشان با خوردن از شجره ممنوعه از بهشت رانده شدند(3) و این گناه بقدری بزرگ و سنگین بود که بر روی رابطه خدا و ذات و بدن انسان تأثیر گذاشت و آثاری از جمله مرگ،(4) از بین رفتن قداست و پاکی،(5) دشمنی با خدا،(6) از دست دادن مقام فرزندی خدا،(7) دچار شدن نسل بشر به گناه ذاتی و فطری،(8) و ... را در بر داشت. اینک که انسان سقوط کرده و نمیتواند برای نجات و رستگاری خود اقدامی کند و از طرف دیگر، خداوند انسان را دوست دارد؛(9) یگانه فرزند خود را که با او هم ذات است، به صلیب کشید تا جور دیگر انسانها را به دوش کشیده، کفاره آدم و آدمیان را پرداخته و بار دیگر بین خدا و انسان آشتی برقرار گردد.(10)
مهمترین پیامدی که این آموزه دارد، این است که بنابر الهیات پولسی، شریعت و احکام فقهی در ادیان الهی گذشته، به دوره بین گناه آدم علیه السلام و به صلیب در آوردن حضرت عیسی بر میگردد؛ اما پس از آمدن حضرت عیسی و صلیب کشیده شدنش، کسی که به این رخداد تاریخی ایمان داشته باشد، برای نجات یافتن، دیگر به شریعت نیازی نخواهد داشت.(11) پس اعتقاد و ایمان به مسیحیت و به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی علیه السلام، موجِب بخشش انسان از گناه، بازگشت انسان به سرشت اول و فطرت، بی نیازی به احکام شریعت و نیز باعث سعادت میگردد. جالب این است که عامل اصلی نجات انسان، خدا بوده و انسان نقشی در این نجات و سعادت نداشته و رستگاری با تدبیر الهی بطور رایگان به بندگان داده شده است.(12)
نکته دوم: آموزه شفاعت در تشیع
شفاعت از اصول اسلامی است که در آیات مختلف قرآن بازتاب یافته است و منحصر به شیعیان نیست. از منظر اسلامی، کسی مشمول شفاعت میشودکه اسباب شمول رحمت الهی را به صورت ناقص در وجود خود دارد به صورتی که خدا از او رفع عذاب کند یا بر درجه و رتبه او بیفزاید و با ضمیمه کردن خود به شخص شفیع، گویی سببیت را کامل میکند و مشمول رحمت الهی میشود.(13) هرگاه شفاعت به خداوند نسبت داده می شود، عنوان آن مغفرت است و هرگاه به مجاری و واسطهها منسوب میگردد، همان شفاعت است و لازمه هردوی آن، نظام داشتن جهان است.(14)
در باب شرایط شفاعت گفته شده که میبایست انسان مورد پسند و رضایت پروردگار باشد. خداوند در سوره طه میفرماید: ﴿ یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا ﴾؛ در آن روز شفاعت (هیچکس) سودی نمیبخشد، جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده و از گفتار او راضی است.»(15). از دیگر شرایط میتوان به مشرک، کافر، منافق یا ناصبی نبودن، پشیمانی از گناه و... اشاره کرد.(16)
از منظر اسلامی و مذهب شیعه، اعتقاد بدون عمل، مردود بوده بطوری که در احادیث فراوانی، از دلگرم بودن به شفاعت و ارتکاب گناه بر حذر داشته شده ایم. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: «در آنچه (اعمال) برای روز قیامت پیش داشتید به خیال شفاعت ما نباشید و خود را در روز قیامت نزد دشمنان رسوا نکنید...»(17)
اما متاسفانه گاهی در میان مردم، به مواردی بر میخوریم که با بدفهمی از مسأله شفاعت، خودشان را موظف به تکالیف ندانسته و با موضوعاتی مانند صرفِ محبت اهل بیت علیهم السلام، کشته شدن امام حسین علیه السلام برای کفاره گناهان امت و اموری از این قبیل، خود را دلخوش به شفاعت خداوند و شفاعت کنندگان دانستهاند. شهید مطهری در نقد چنین دیدگاهی میگوید: «(اینکه) امام کشته شد تا گناهان امت بخشیده شود! بدون شک این یک فکر مسیحی است که در میان ما [یعنی در میانِ برخی از شیعیان] نیز رایج شده است. این فکر است که امام حسین علیه السلام، را به کلی نسخ میکند و او را به صورت سنگر گنه کاران در میآورد؛ قیام او را کفاره عمل بد دیگران قرار میدهد...»(18)
نکته سوم:
اینک به طور خلاصه به شباهتها و تفاوتهای آموزههای فدیه و شفاعت میپردازیم:
1- شباهتها:
ـ هر دو آموزه به نیاز به واسطه تاکید دارند: اینکه خود شخص به تنهایی
قادر نیست تا بخشیده شود و به واسطه و میانجی احتیاج دارد.
ـ نیازمندی به اذن الهی.
ـ وضع فدیه و شفاعت برای نجات انسان.
ـ هردو فعل خداوند میباشند.
ـ هر دو دارای شرایط و اسبابی میباشند.
ـ مبتنی بودن هردو به فیض و رحمت الهی.
2- تفاوتها:
ـ فدیه باعث تحول در سرشت گناه آلود انسان میشود؛ ولی در مسأله شفاعت، سرشت انسان گناه آلود نیست تا به تحول نیاز داشته باشد.
ـ فدیه در وهله نخست ترمیم کننده ارتباط انسان با خدا در ارتباط با گناه اولیه است؛ اما شفاعت مربوط به آمرزش گناهان انسان در طول زندگی است.
ـ جایگاه شریعت نسبت به مسأله فدیه با جایگاه آن نسبت به شفاعت متفاوت است.
ـ فدیه در مسیحیت آموزهای اصلی است؛ اما شفاعت در شیعه امری فرعی است و نقش مکمّل را دارد.
ـ در مسأله فدیه مسیحی، انسان نقش چندانی در نجات ندارد؛ اما در مسأله شفاعت شیعی، خود انسان برای نجات ایفای نقش میکند.(19)
نتیجه:
با در نظر گرفتن مطالب فوق و مقایسه دو آموزه فدیه و شفاعت، این نتیجه حاصل میشود که در هندسه معرفتی شیعه نسبت به آموزه شفاعت، برای انسان و کرامت انسانی، ارزشی ویژه قرار داده شده و نسبت به اسباب بخشش گناهان و رستگاری انسان، نگاه منطقی و معتدلی وجود دارد. در حالی که آموزه فدیه در مسیحیت برای انسان نقشی قائل نشده و با در نظر گرفتن اینکه سرشت انسان آلوده به گناه اولیه است، عدالت خداوند را زیر سؤال برده و شریعت را بعد از ایمان به مسیح علیه السلام، نسخ شده و پایان یافته میداند. آنچه که به آموزه شفاعت در شیعه قوت میبخشد امیدواری به رحمت الهی در کنار انجام اعمال صالح و نیز پرهیز از اباحه گری به صرف اعتقاد به اموری همچون محبت اهل بیت علیهم السلام و شهادت امام حسین علیه السلام به گمانِ کفاره گناهان شیعیان میباشد.
پی نوشت:
1. ر.ک: مفتاح، احمدرضا، محسن ربانی، «مقایسه مفهوم فدیه از نظر مسیحیت و شفاعت از نظر شیعه»، ص 144.
2. پیدایش، 1: 27.
3. همان، 2: 15-17.
4. اول قرنتیان، 15: 21-22.
5. دمشقی، یوحنا، المئه مقاله فی الایمان الارتدکسی، ارشمندریت ادریانوس شکور، ص 116.
6. سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، «سرشت انسان در اسلام و مسیحیت با توجه به قرآن و عهدین»، ص 204.
7. تیسن، هنری، الهیات مسیحی، ص 179.
8. فیلیپیان، 2: 3.
9. اول تیموتائوس، 4: 2.
10. ر.ک: مفتاح، احمدرضا، محسن ربانی، «مقایسه مفهوم فدیه از نظر مسیحیت و شفاعت از نظر شیعه»، ص 145.
11. غلاطیان، 2: 21.
12. افسسیان، 2: 8.
13. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۵۷.
14. ر.ک: مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص 235 و 272.
15. سوره طه، آیه 109.
16. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 4، ص 285.
17. صدوق، ابوجعفرمحمد بن علی، الخصال، ج 2، ص 614.
18. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج 3، ص 256-257.
19. اقتباسی از: مفتاح، احمدرضا، محسن ربانی، «مقایسه مفهوم فدیه از نظر مسیحیت و شفاعت از نظر شیعه»، ص 155-159.