انتساب دلیل گناه انسان ها به لغزش حضرت آدم (علیه السلام)
پرسش:
در یک عکس نوشته با نشانههای مسیحی دیدم که نوشته بود: «خداوندا من برای گناهی که تو در وجودم قرار دادهای، گناهکار هستم. اگر قرار است مرا بازخواست کنی، در دفاع از خود چه بگویم؟!» منظور این عکس نوشته چیست؟ لطفاً دیدگاه اسلام درباره آن را شرح دهید.
پاسخ:
این متن اشاره به «گناه اولیه» دارد که از آموزههای کلیدی در مسیحیت است. به باور مسیحیان، حضرت آدم و حوا علیهما¬السلام مرتکب گناه شده و این گناه، پاکی را از ایشان و نسلشان گرفت و محصول آن چیزی جز رنج، سختی و مرگ نیست. سپس عیسی علیهالسلام، که به باور آنها انسان-خدا است، با مصلوب شدن و فدا کردن خود، فدیه گناهان بشر شد و دامن انسان را از این آلودگی پاک کرد. در ادامه در قالب نکاتی به توضیح بیشتر میپردازیم.
نکته اول:
در باب دوم و سوم از سِفر پیدایش در عهد عتیق، ماجرای نافرمانی آدم و حوا علیهما¬السلام و هبوط و خروج ایشان از بهشت بیانشده و پیامدهایی برای این گناه ذکرشده است: درد زایمان برای زن، (1) رنج و زحمت در کسب معاش، (2) و مرگ. (3) در کتب عهد عتیق، مرگ انسانها، نتیجه و پیامد گناه آدم تلقی شده (4) و نیز هبوط آدم، باعث هبوط همگی انسانها شده است. (5) اما تصریحی در ارتباط مستقیم گناه حضرت آدم با طبیعتِ گناهآلود انسانها و موروثی بودن گناه در نسلهای آینده دیده نمیشود.
نکته دوم:
در عهد جدید که فقط مسیحیان آن را معتبر میدانند، تنها کسی که سخن از انتقال گناه حضرت آدم و حوا به نسلهای پسینِ خود گره زده است، پولُس است. وی در نامه اول به قرنتیان چنین بیان میکند که: همانطور که به علیت گناه آدم، مرگ به این دنیا، آمد، در اثر نجاتبخش مسیح نیز زندگی پس از مرگ نصیب ما شد. همه ما میمیریم؛ زیرا از نسل آدم گناهکار هستیم، چون هر جا گناه باشد، مرگ نیز وجود دارد. (6) درجایی دیگر میگوید: پس همانگونه که گناه بهواسطه یک انسان وارد جهان شد و بهواسطه گناه، مرگ آمد و بدینسان مرگ دامنگیر همه آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند. (7) به اعتقاد پولس، ذات و فطرت انسان به علت خطای آدم، گناهکار است؛ زیرا گناه آدم از او به فرزندانش به ارث رسید و انسان را در وضعیتی گناهآلود قرار داد که حتی توان نجات خویش را ندارد... . (8)
اگرچه بعد از پولس، گناه نخستین از اواخر سده دوم نزد برخی از آباء یونانی و لاتینیِ کلیسا نظیر ایرنائوس، اوریگن و ترتولیان شکل گرفته بود، اما آگوستین، بهعنوان مهمترین نظریهپرداز گناه نخستین، با تاریخی کردن، روانشناختی ساختن و بالاتر از همه شهوانی تلقی کردنِ مسئله هبوط آدم، این آموزه را برجسته ساخت. (9)
آگوستین بهعنوان بسط دهنده دیدگاه پولس، در توضیح آیه 5، باب 12 نامه به رومیان، نه تنها به گناه اولیه حضرت آدم اشاره داشته، بلکه بیان میکند هر انسانی از لحظه زاده شدن، این گناه را به ارث میبرد و این دلیل آلودگی روح و جسم انسانها و محکومیت آنان به مرگ است. (10)
آگوستین تکبر را نقطه آغاز گناه دانسته و تکبر را عامل نابودی و عصیان شیطان میداند. به همین خاطر شیطان برای فریب انسان، از در تکبر وارد گشت و تکبر، آغاز هر گناهی است. (11)
ایشان بر این عقیده است که خداوند، مجازاتی را به خاطر سرپیچی آدم و حوا بر ایشان تحمیل کرده که شامل از دست دادن بهشت، قابلیت ادراک رنج جسمانی، فرسودگی، بیماری و شهوت است. این وضعیت موروثی بوده و درنتیجه هر نسلی از انسان را آلوده میسازد؛ به عبارت دیگر، این وضعیت، ذاتی بوده و اکتسابی نیست و از طریق زاد و ولد انتقال مییابد نه از طریق تقلید و تأسی. (12)
آگوستین از آنجایی که الگوی توارث ژنتیکی را در باب گناه، غیر کاربردی میداند، (زیرا گناه مربوط به نفس است نه بدن و قابلانتقال از حیث فیزیولوژیکی نیست) و نیز آزادی اراده را شرط ضروری برای ارتکاب گناه قلمداد میکند؛ لذا میان ارتکاب گناه و بودن در وضعیت گناهآلود، تمایز قائل میشود. بدینصورت که ارتکاب گناه، شرط کافی برای بودن در وضعیت گناهآلود است، ولی شرط ضروری برای بودن در وضعیت گناهآلود نیست؛ یعنی میتوان در وضعیت گناهآلود قرار گرفت، بدون اینکه مرتکب گناهی شد. ازنظر آگوستین آدم و حوا از رهگذر انجام دادن گناه اولیه در وضعیت گناهآلود قرارگرفتهاند، اما فرزندان آنان بدون اینکه شخصاً مرتکب گناه شوند در وضعیت گناهآلود آنها شریک گشتهاند. به تعبیری دیگر آدم از سر اراده و اختیار مرتکب گناه شده است در حالی که این گناه برای ما طبیعی و ضروری است. (13)
حال اگر انسانها ذاتاً در وضعیتی گناهآلود باشند، در این صورت لطف الهی لازم است تا آنها به نجات ابدی دست یابند؛ یعنی اینکه طبیعت ما انسانها بهتنهایی نمیتواند باعث نجات ما شود (14) و فیض الهی یگانه عامل تعیینکننده اعمال ماست. (15) این فیض الهی، همان حیات پررنج و عذاب عیسی علیهالسلام و مصلوب شدن اوست. (16)
نکته سوم:
این دیدگاه درباره گناه اولیه موردقبول اسلام نیست؛ چراکه:
•از آیات قرآن کریم، مخصوصاً آیه «من درروی زمین جانشین و حاکمی قرار خواهم داد» (17) استفاده میشود که آدم علیهالسلام از اول برای زندگی و موت در زمین خلق شده بود و اینکه خدا، او و حوا در بهشت ساکن کرد، فقط برای آماده شدن برای انتقال به زمین بود. (18) منظور از بهشت نیز بهشت اخروی نیست چراکه شیطان در آن راهی ندارد بلکه احتمالاً منظور از جنت، باغی از باغهای زمین است. (19)
•اینکه مسیحیان گفتند: «گناه آدم به ذریه او رسید»، سخن درستی نیست و برخلاف آیات قرآن است که همیشه راه توبه را باز نهاده است. (20)
بنابراین، پس از توبه، گناهی برای شخص گناهکار باقی نمیماند تا گفته شود آن گناه به دیگران انتقال یافته است!
•بنا بر آیات قرآن، «هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد. و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست». (21) و آیات عهد عتیق همچون: «پسر، بار گناه پدر را نخواهد کشید و پدر بار گناه پسر را نخواهد کشید. صداقت صدیق بر او خواهد بود و شرارت شریر هم بر او خواهد بود». (22) ادعای پولس و آگوستین، مبنی بر موروثی بودن گناه نخستین، وجهی نخواهد داشت. بنابراین، آموزه گناه اولیه، از جهت اسلامی و عقلی و حتی کتاب مقدس مسیحیان، قابلقبول نیست. (23)
نتیجه:
بنا بر آنچه گذشت، روشن میشود که لغزش آدم و حوا علیهماالسلام در متون عهد قدیم و عهد جدید و قرآن بازتاب یافته است، اما اینکه این لغزش، گناهی قلمداد شود که کل نسل آنها را ناپاک کرده و همگی را وامدار تجسد خدا بر زمین و فدیه و ... کند، آموزهای مسیحی است که توسط پولس و گروهی از مسیحیان بعدی، تأسیسشده و به جهان مسیحیت راه یافته است. این آموزه نهتنها باعقل و تعالیم اسلام سازگاری ندارد، بلکه حتی با آموزههای عهد قدیم و عهد جدید که مسیحیان نیز آنها را قبول دارند، سازگار نیست.
پینوشتها:
1. سفر پیدایش، 3: 16.
2. همان، 17.
3. همان، 19.
4. حکمت سلیمان، 2: 23-24؛ کتاب چهارم عزرا، 7: 3.
5. کتاب چهارم عزرا، 7: 118.
6. نامه اول به قرنتیان، 15: 21-22.
7. نامه به رومیان، 5: 12.
8. ایلخانی، محمد، تاریخ فلسفه در قرونوسطی و رنسانس، تهران، سمت، 1386 ش، ص 19.
9. کونگ، هانس، متفکران بزرگ مسیحی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص 106.
10. همان، ص 106-107.
11. St. Augustin: Anti-Pelagian Writings(1886), by Philip Schaff, New York: Christian Literature Publishing Co, p. 273.
12. Mann, William E. (2006) Augustine on Evil and Original Sin», in Stump, Eleonore& Kretzman, Norman(eds.), The Cambridge Companion to AUGUSTINE, Cambridge University Press,p. 47.
13. Resnick, Irven M (1991) Odo of Tournai's De peccato originali and the Problem of Original Sin , Medieval Philosophy and Theology, Volume 1, 19991, pp. 18-38.
14. koterski, S.J. Joseph W (2009), An Introduction to MEDIEVAL PHILOSOPHY: Basic Concepts, Wiley Blackwell, p. 156.
15. استید، کریستوفر، فلسفه در مسیحیت باستان، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1387 ش، 355-356.
16. سنت آگوستین، اعترافات، ترجمه افسانه نجاتی، تهران، سخن، 1382 ش، ص 289-290.
17. سوره بقره، آیه 30: ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً...﴾.
18. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374 ش، ج 1، ص 195-196.
19. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374 ش، ج 1، ص 186-187.
20. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج 3، ص 462-463.
21. سوره نجم، آیات 38-39: ﴿أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى* وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴾.
22. حزقیال، 20: 8.
23. برای مطالعه بیشتر، رک: خوشدل روحانی، مریم و رقیه بیگدلی، بررسی تطبیقی آموزه گناه نخستین ازنظر اسلام و مسیحیت با تکیهبر آرای علامه طباطبایی و آگوستین، نشریه جستارهای فلسفه دین، بهار 1392 ش، شماره 3، ص 19-46؛ ملایوسفی، مجید و داوود معماری، گناه نخستین از دیدگاه اسلام و مسیحیت، نشریه ادیان و عرفان، پاییز و زمستان 1390 ش، شماره 2، ص 101-126؛ افشار، بهروز، نقد و بررسی نظریهی گناه ازلی در مسیحیت، فصلنامه معرفت ادیان، زمستان 1392 ش، شماره 17، ص 71-80.