تورات و انجیل

image: 

پرسش:

کتاب مقدس از چه بخش‌هایی تشکیل شده است و هر بخش درباره چه چیزی است؟ آیا مسیحیان، کتاب یهودیان را نیز مقدس می‌دانند یا اینکه آن را به سبب تحریف، کنار می‌گذارند؟

 

 

پاسخ:

مسیحیت یکی از ادیان الهی با محوریت حضرت عیسی علیه‌السلام است که در بستر دین یهودیت، در فلسطین ظهور یافت. این دین همچون ادیان گذشته، دارای کتابی است که پیروانش آن را مقدس و معتبر شمرده و آموزه‌های دین خود را از این منبع استخراج می‌کنند. به این کتاب، «کتاب مقدس» گفته می‌شود که از بخش‌های مختلفی تشکیل شده است. در ادامه در قالب چند نکته به توضیح بیشتر می‌پردازیم: 

 

نکته اول:

اولین چیزی که در رابطه با کتاب مقدس مسیحیان، خوانده یا شنیده می‌شود کلماتی همچون «عهد قدیم یا عتیق» و «عهد جدید» هست. 

 عهد قدیم: بر اساس این عهد، خداوند از انسان پیمانی گرفته که برای نجات، به شریعت و احکام الهی پایبند باشد تا موجبات رضایت خداوند فراهم گردد. این بخش موردقبول همۀ یهودیان و مسیحیان بوده، با این اعتقاد که توسط برخی پیامبران و یا پیروان آن‌ها، از زمان حضرت موسی علیه‌السلام تا قبل از میلاد مسیح نگاشته شده است. به‌طور دقیق‌تر، ۵ کتاب از این مجموعه، منسوب به حضرت موسی علیه‌السلام است که درمجموع تورات نامیده شده و بقیه آن‌ها بعد از حضرت موسی علیه‌السلام تا سیصد و نود و هفت سال یا چهارصد و بیست سال، قبل از تولد مسیح، به پیامبران و اولیای الهی منسوب است. عهد عتیق، درمجموع شامل ۳۹ کتاب است که شامل ۱۷ کتاب تاریخ و احکام، ۵ کتاب مواعظ، حکم و نیایش و ۱۷ کتاب نبوات (پیشگویی‌ها) است. 

 

 عهد جدید: عهد جدید به پیمانی اشاره دارد که آغازگر دوره جدیدی از ارتباط خداوند با انسان است. خداوند طبق این پیمان شریعتی را که از طریق موسی علیه السلام عطا کرده بود برداشت و ایمان به مسیح  علیه السلام را شرط بخشایش گناهان انسان و رستگاری او قرار داد. نشانه و در حقیقت اصل محوری این پیمان، بخشش کلیه گناهان به‌واسطه قربانی شدن عیسی مسیح  علیه السلام (صورتِ بشری خداوند) است.(۱) 

عهد جدید مجموعه‌ای از ۲۷ کتاب یا رساله بوده که سال‌ها بعد از حضرت مسیح علیه‌السلام نگاشته شده و به گمان مسیحیان توسط ۸ تن از شاگردان و پیروان اولیه به تحریر در آمده است. مسیحیان به کتابی آسمانی که توسط حضرت عیسی  علیه السلام برایشان آورده شده باشد اعتقادی ندارند. در عهد جدید، چهار انجیل به نام‌های مَتّی، مَرقُس، لوقا و یوحَنّا وجود دارد که از اهمیت خاصی نزد مسیحیان برخوردار است. زندگی‌نامه و سخنان حضرت عیسی علیه السلام ، اعمال رسولان (تبلیغات مبلغان مسیحی)، نامه‌ها و رؤیا و مکاشفه، اجزای اصلی عهد جدید را تشکیل می‌دهد. مسیحیان بااینکه زمان عهد قدیم و شریعت را با آمدن مسیح علیه السلام  پایان‌یافته می‌دانند، ولی کتب عهد قدیم را معتبر و مقدس می‌شمارند و از مطالب آن استفاده می‌کنند؛ اما احکام و فرایض موجود در عهد قدیم را نسخ شده می‌شمارند و آن احکام و فرایض را که همان شریعت حضرت موسی علیه‌السلام است، مقدمه‌ای برای ظهور حضرت عیسی علیه‌السلام می‌دانند.(۲)

 

نکته دوم: 

اگرچه مسیحیان کتاب‌های موجود در «کتاب مقدس» را معتبر و مقدس می‌دانند، اما با توجه به اشکالات سندی و محتوایی نمی‌توان این نظر را پذیرفت. در ادامه این مطلب را بیشتر توضیح می‌دهیم: سند عهد عتیق:

علی‌رغم تصور و ادعای یهودیان و مسیحیان در باب انتساب کتب عهد عتیق به پیامبران و اولیاء، سند و سخن قابل قبولی در این امر، گفته و ذکر نشده است.(۳) گذشته از این‌که نوع نگارش و ادبیات به کار رفته در تورات، حضرت موسی علیه‌السلام را به‌عنوان فردی سوم شخص و غایب و غیر متکلم معرفی می‌کند: «سال‌ها گذشت و موسی بزرگ شد... روز بعد موسی به دیدن هم نژادانش رفت...»(۴) و حتی به مرگ حضرت موسی علیه‌السلام نیز اشاره می‌کند: «موسی، خدمت‌گزار خداوند، چنان‌که خداوند گفته بود در سرزمین موآب درگذشت...».(۵) 

دیگر آنکه، تورات در چندین مقطع از تاریخ و در جریان حوادث ناگوار و ویرانگر، به‌کلی مفقودشده و توسط افرادی که مدعی یافتن آن بودند، بازنویسی شده است: «حلقیا، کاهن اعظم، کتاب تورات موسی را که شریعت خداوند در آن نوشته شده بود پیدا کرد».(۶)

 محتوای عهد عتیق: 

با توجه به اینکه علم الهی کامل است و انبیای الهی، کلام خدا را بازتاب می‌دهند؛ نباید میان کتاب‌های آن‌ها تعارض و ناسازگاری باشد. در حالی که بخش‌های مختلف این کتاب‌ها، باهم تعارض داشته و درنتیجه، مسئله سند و انتساب را نیز با مشکلات جدی روبرو می‌کند. برای مثال در مورد تعداد اولاد «بنیامین» در تورات و دیگر کتب، اختلاف وجود دارد.(۷)

 

 سند عهد جدید:

بنا به باور مسیحیان، مجموعه ۲۷ رساله و کتاب تا نیمه قرن اول میلادی، توسط هشت نفر از مؤمنان به نام‌های متی، مرقس، لوقا، یوحنا، پولس، یعقوب، پطرس و یهودا نگاشته شده که مسیحیان اولیه، نامه‌های پولس را به جهت زمانی، مقدم بر بقیه می‌دانستند. نکته درخور تأمل در رابطه با این نویسندگان این است که آن‌ها نه از پیامبران بودند و نه بریء از خطا و اشتباه؛ بلکه کسانی بودند که به حضرت مسیح علیه‌السلام ایمان آورده و برخی از آنان از حواریون و شاگردان نیز نبوده‌اند و حتی یک‌بار هم مسیح علیه‌السلام را ندیده بودند. اساساً آن‌ها انسان‌هایی معمولی بوده که گفته‌هایشان مورد استناد مسیحیان در قرون بعد قرارگرفته است. حتی در اناجیل به‌صراحت، «بی‌ایمانی و شیطنت و انکار قول و فعل مسیح و ناسازگاری باهم»، به آن‌ها نسبت داده‌شده است؛ برای مثال: «عیسی فرمود: پطرس، بدان که تا فردا صبح، پیش از بانگ خروس، سه بار مرا انکار نموده و خواهی گفت که مرا نمی‌شناسی».(۸) یا نزاع بر سر جانشینی میان شاگردان مسیح علیه السلام (۹) و... 

گذشته از اینکه، بخش اعظمی از عهد جدید را نامه‌های سیزده‌گانه پولس تشکیل داده، به‌طوری‌که به عقیده مسیحیان، پولس، بزرگ‌ترین الهیات شناس عهد جدید(۱۰) رسول مسیحیت،(۱۱) و دومین مؤسس مسیحیت، نامیده شده، به طوری که الهیات و عقاید مسیحیت را در واقع باید الهیات پولس نامید!(۱۲) با این حال، وی در طول زندگی خود با حضرت مسیح علیه‌السلام ملاقات نداشته، اما مهم‌ترین مفسر زندگی و کارهای عیسی علیه‌السلام شناخته شده است.(۱۳) پولس در مورد سابقه خود چنین می‌نگارد که یک متعصب یهودی بوده و اعتقاد به آزار پیروان عیسی ناصری داشته، ایشان را زندانی می‌کرده و درنهایت بر ضد ایشان رأی می‌داده است. با زجر و شکنجه مسیحیان را وادار به بدگویی به عیسی علیه‌السلام می‌کرده و عده‌ای از ایشان را نیز تا شهرهای دور دست تعقیب می‌نموده است. در مواقعی نیز مدعی مکاشفه با حضرت مسیح علیه‌السلام و مأموریت از جانب آن حضرت بوده است.(۱۴) با در نظر گرفتن گذشته پولس و اعترافاتی که از خود دارد؛ پذیرفتن ادعای مکاشفه ایشان و دیدن حضرت مسیح علیه‌السلام، کار بسیار دشواری بوده و قبول آن را با مشکل مواجه می‌کند. به خصوص اینکه سابقه ضدیت ایشان با مسیحیت بر کسی پوشیده نیست. با این حال، این شخص دومین فرد مسیحیت نامیده شده و ارجاعات و استنادات فراوانی به نامه‌های ایشان شده است که جای بسی تعجب دارد! خصوصاً اینکه بدعت‌های فراوانی مانند نسخ شریعت و احکام،(۱۵) تصریح به آلوده شدن تمام نسل بشر با گناه آدم ابوالبشر،(۱۶) نهی از ختنه کردن(۱۷) و... داشته است. 

 

 محتوای عهد جدید:

در قرن‌های اول و دوم میلادی بیش از صدها انجیلِ متفاوت از هم نگاشته شد و این امر، کلیسا را بر آن داشت تا با برگزاری شوراهای مختلف، به تنقیح یا دست‌چین کردن انجیل‌های متعدد بپردازد. درنهایت ۲۷ کتاب انتخاب گردید و بقیه کنار گذاشته شد.(۱۸) جالب اینجاست که درواقع دور باطلی در مورد حجیت کتب مقدس روی داده و کلیسایی که می‌بایست حجیتش را از کتاب مقدس بگیرد، می‌تواند خود، به کتاب مقدس حجیت بدهد! 

بحث در باب محتوای عهد جدید، بسیار مفصّل بوده و خود چندین مقاله می‌طلبد، اما در اینجا به ذکر یک نمونه از مهم‌ترین آنان می‌پردازیم: یکسان نبودن و یک‌صدا نبودن این کتب در نشان دادن ماهیت انسانی یا الهی بودن عیسی مسیح علیه‌السلام. در اناجیل هم‌نوا (متی، لوقا و مرقس) بُعد انسانی حضرت عیسی علیه‌السلام به تصویر کشیده شده و هرگونه الوهیت را از او بازمی‌دارد. مثلاً عیسی مانند همه انسان‌ها، از طبیعت انسانی برخوردار بوده و تجربیات انسانی داشته،(۱۹) بارها تشنه شده، آب نوشیده، غذاخورده و به خواب‌رفته است، بارها گریه کرده و...(۲۰) درآیات عهد جدید و قدیم نیز برای حضرت عیسی علیه‌السلام، اوصافی ازجمله فرستاده خدا، همکاری تلاش‌گر برای خدا، نماینده خدا و بنده امین خداوند آمده است.(۲۱)

در طرف دیگر، در انجیل یوحَنّا و کلمات پولس آیاتی برای اثبات الوهیت عیسی علیه‌السلام یافت می‌شود و تصویری متفاوت از دیگر کتب ارائه کرده است. برای نمونه: «ما را یک خداست یعنی پدر... و یک خداوند یعنی عیسی مسیح که همه چیز از او است و ما از او هستیم».(۲۲) «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود».(۲۳) «در پسر او عیسی هستیم، اوست خدای حق و حیات جاودانی».(۲۴) 

در سال ۳۲۵ میلادی، هنگامی‌که بحث و نظر در مورد مولود بودن و یا مخلوق بودن عیسی علیه‌السلام شدت گرفت، با رأی گیری در شورای نیقیه، عیسی علیه‌السلام را تجسد خداوند، مولود خدا و دارای مقام الوهی و هم ذات با او دانستند.(۲۵) 

 

نتیجه:

کتاب مقدس در مسیحیت، به دو بخش عهد عتیق و جدید تقسیم می‌شود که یهودیان فقط عهد عتیق را معتبر و مقدس می‌دانند؛ اما مسیحیان، افزون بر تقدیس کتاب‌های مندرج در عهد جدید، عهد قدیم را نیز مقدس می‌دانند، اما با این حال، احکام موجود در آن را منسوخ می‌دانند.

در این مقال، شرح مختصری پیرامون شناخت بخش‌های مختلف هر دو عهد صورت گرفت و از جهت سند و محتوا نیز ارزیابی شدند. درنهایت این نتیجه حاصل می‌شود که عهد قدیم و عهد جدید به لحاظ سند، با چالش‌های فراوانی روبرو بوده و به لحاظ محتوا نیز، دارای تناقضات و اشکالات بی‌شماری است که در مهم‌ترین مورد آن، بحث انسانی یا الوهی بودن حضرت عیسی علیه‌السلام است. 

 

 

 

کلمات کلیدی:

کتاب مقدس، مسیحیت، عهد عتیق، عهد جدید. 

پی‌نوشت‌ها: 

۱. ر.ک: نامه پولس به رومیان، ۱: ۱۷؛ حلبی، علی‌اصغر، دانشنامه عمومی، تهران، پیک ترجمه و نشر، ۱۳۶۶ ش، ذیل واژه «عهد جدید»؛ ر.ک: نیکزاد، عباس، کتاب مقدس زیر ذره‌بین، قم، نشر معارف، ۱۳۹۳ ش، ص۲۱ و ۲۲.

۲. ر.ک: هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۳ ش، ص۹. 

۳. ر.ک: لو، دیوید، الهام گرفتن، لندن، نشر Continuum، 2001 م، ص۷۴.

۴. سفر خروج، باب ۲. 

۵. سفر تثنیه، باب ۲۴. 

۶. کتاب دوم تواریخ، باب ۳۴؛ کتاب دوم پادشاهان، باب ۲۲. 

۷. سفر پیدایش، ۴۶: ۲۱، همان، ۷: ۶. 

۸. لوقا، ۲۲: ۳۱-۳۵.

۹. همان، ۲۴ – ۳۲.

۱۰. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،۱۳۷۷ ش، ص۵۴-۵۵.

۱۱. ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، مترجم علی‌اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۵ ش، ص۶۱۴.

۱۲. زیبایی نژاد، محمدرضا، درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، تهران، انتشارات اشراق، ۱۳۷۵ ش، ص۵۴. 

۱۳. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص۵۴-۵۵.

۱۴. ر.ک: اعمال رسولان، ۲۶: ۴-۲۴؛ نامه پولس به غلاطیان، ۱: ۱۳-۱۴. 

۱۵. نامه پولس به غلاطیان، ۳: ۱۰ – ۲۹. 

۱۶. نامه پولس به رومیان، ۵: ۱۲-۱۹.

۱۷. همان، ۲: ۲۸-۲۹. 

۱۸. میلر، ویلیام، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، تهران، حیات ابدی،۱۹۸۱ م، ص۲۴۴.

۱۹. لوقا، ۲: ۴۰ / ۴۶-۴۹.

۲۰. همان. 

۲۱. اشعیا، ۴۲: ۱-۹؛ یوحنا، ۸: ۱۶-۱۹.

۲۲. اول قرنتیان، ۸: ۶.

۲۳. یوحنا، ۱: ۱.

۲۴. همان، ۵: ۲.

۲۵. ر.ک: ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، مترجم علی‌اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۵ ش، ص۶۴۳؛ تیسن، هنری، الهیات مسیحی، ترجمه طاطه وس میکائلیان، تهران، حیات ابدی، بی‌تا، ص۱۹۹.

 

موضوع: