نقش غریزه در حجاب
پرسش:
چرا خدا مرد را با این حجم از شهوت آفرید که با شیندن صدای زن یا دیدن اندکی از دست و پای زن، تحریک شود و نتیجتاً بر زن لازم شود حجاب کامل داشته باشد؟ نگویید بخاطر حفظ نسل انسان، چون با شهوتی کمتر از این هم میشد! خداوند مرد را با اوج شهوت آفرید که لذتش برای او است و زحمتش برای زن! آیا این آفرینش و قانونگذاری، عادلانه و حکیمانه است؟
پاسخ:
به باور مسلمانان احکام عملی اسلام بر پایه مصالح و مفاسد واقعی سامان یافته است و از این رو در هماهنگی کامل با آفرینش و ویژگیهای تکوینی انسان است. یکی از این احکام عملی، پوشش و حجاب برای زن و مرد است که به دلایلی، این حکم شرعی در مورد زنان، بروز و ظهور بیشتر و برجسته تری یافته است. بطور کلی اصل پوشش بدن تقریبا در میان تمام جوامع بشری وجود دارد اما میزان و شکل این پوشش براساس فرهنگهای حاکم بر هر اجتماع، متفاوت است. در دین اسلام از زنان خواسته شده که اندام و موهای خود را از نامحرمان خود بپوشانند و همچنین از لباسهای محرک استفاده نکنند.(۱)
با آنکه توصیههایی و احکامی نیز در دین اسلام برای پوشش و حجاب مرد وضع شده است، اما ناگفته پیداست که تمرکز این حکم شرعی در مورد زنان مسلمان بیشتر از مردان است بطوریکه با شنیدن واژه حجاب اولین چیزی که به ذهن میرسد، مساله حجاب و پوشش زنان است. حال این سؤال پیش میآید که خداوند چرا در برابر مردان به زنان چنین تکلیف همراه با زحمت و مرارت را کرده و این آیا ظلم به زن نیست؟ و اگر بخاطر حفاظت زن و جامعه در برابر شهوت مردان است آیا این مخالف حکمت خداوند نیست و بهتر نبود خدا شهوت کمتری در مرد قرار میداد؟ سعی میشود در چند محور به این سؤال پاسخ داده شود:
نکته اول:
خداوند نیروی شهوت و گرایش به جنس مخالف را در مرد و زن آفرید و آن را وسیلهای برای توالد نسل در انسانها و بسیاری دیگر از موجودات قرار داد. این نیرو در هر دو جنسیت مشترک است و این گرایش به جنس مخالف و دیگر خواهی در زن و مرد به دو شکل متمایز بروز و ظهور دارد. هر دوی آنها با میزان خاصی از غریزه جنسی متولد شده و زندگی میکنند و شدت و ضعف این گرایش و دیگر غرایز به عوامل متعددی در پیش و پس از تولد هر شخص بستگی دارد. همچنین نمیتوان به صورت قطعی گفت که این نیرو در مرد شدیدتر و در زن ضعیفتر است بلکه شواهدی داریم به سود این مطلب که زنان از غریزه جنسی بیشتری برخوردارند اما به سبب برخورداری از حیای بیشتر، و همچنین تفاوت در شیوه ارضای آن، توانایی بهتری در کنترل این غریزه دارند.(۲) هم مرد و هم زن دارای قوه شهوت هستند و هر دو از آن لذت میبرند و تنها گونه بروز و لذت بردن از آن میتواند در آنها متمایز از هم باشد. به گفته برخی از روانشناسان، مردان، خواستار ارتباط جنسی بیشتر هستند و زنان خواستار ارتباط جنسی عمیقتر.(۳)
نکته دوم:
گرایش به جنس مخالف از حکمتهای خداوند است که برای حفظ نسل انسانها در درون همه انسانها به ودیعت نهاده شده است در عین حال این غریزه در مردان و زنان به شکلی متمایز از هم بروز میکند. خداوند بر اساس حکمت خود زن را سراسر ناز و مرد را سراسر نیاز آفریده است. سرشت زن بر پایه تنوع طلبی و زیبایی دوستی شدیدی خلق شده تا تماماً جلوه گری کند و تحسین مردان را برانگیزد و مرد نیز به جهت خلقت خود خریدار این زیبایی زن باشد. بر همین اساس میل و اشتیاق و تحریکِ مرد را بیشتر از راه قوه بینایی او قرار داده و تحریک و برانگیخته شدن احساسات و قوه شهوت زن را از طریق قوه شنوایی و بر اثر شنیدن کلمات محبت آمیز. به همین دلیل نیز خداوند برای جلوگیری از بیبند و باری و هرزگی چشمی مردان در جامعه از یک طرف به زنان دستور میدهد که در مقابل مردان نامحرم خود را بپوشانند و از سوی دیگر به مردان دستور میدهد که چشمان خود را از نگاه به نامحرم حفظ کنند(۴) و از سخن گفتن آزاد با زنان نامحرم پرهیز نمایند.(۵) البته برای تأمین این نیاز درونی و برآورده کردن غریزه شهوت در انسانها ازدواج را قرار داده است تا زن و مرد در کنار یکدیگر آرامش پیدا کرده و تأمین گردند.(۶)
نکته سوم:
واژه تکلیف از کلف به معنای سختی و مشقت گرفته شده است. هر تکلیفی در درون خود قطعا همراه با سختی و مرارت است اما خداوند به دلایلی این تکلیف را وضع کرده و قطعا برکات و فواید بسیار زیادی دارد که سختی موجود در آن را بسیار ناچیز و کم اهمیت جلوه میدهد. حجاب اگر چه که همراه خود ممکن است سختی و محدودیت به همراه داشته باشد، اما قطعا حکمتها و فواید بسیار زیادی دارد که قطعا در برابر این سختیها امری معقول و حکیمانه خواهد بود. این فواید و حکمتها، محدود به جلوگیری از افسارگسیختگی شهوت در مردان نیست و فواید بسیار دیگری هم دارد؛ از جمله این که حیای زن را تقویت و جلوه گری او را کنترل میکند و آن را به حریم خانواده و زندگی زناشویی محدود میسازد. همانقدر که مرد در معرض انحراف و میل به گناهان جنسی است، زن نیز در معرض گناه و جلوه گری و عرضه خود به دیگران است. حجاب هر دو میل مردانه و زنانه را کنترل و مهار میکند. به بیان دیگر، حجاب، تقویت حیاء است و حیاء از عوامل کنترل کننده غرایز جنسی در زنان است؛ درنتیجه، از طریق حجاب زنان، افزون بر این که میل جنسی مردان کمتر برانگیخته میشود، حیای زنان نیز تقویت میشود و غریزه جنسی آنها و میل آنها به عشوه گری کنترل میگردد.
نتیجه:
نتیجه اینکه شهوت و نیروی جنسی در اکثرِ مردان در حد متعادل بوده و البته ممکن است این گرایش به جنس مخالف در برخی از آنها شدیدتر و یا ضعیفتر باشد که مربوط به شرایط تولد و محیطی است که در آن زندگی کرده و میکنند. در عین حال بر اساس شواهدی، غریزه جنسی در زنان بیشتر و قویتر از مردان است. زنان به سبب حیاء و صبر بیشتر و همچنین، به سبب تفاوت در شیوه ارضای آن، ظهور و بروز کمتری در عرصه اجتماعی دارند. مردان، خواستار ارتباط جنسی بیشتر و زنان خواستار ارتباط جنسی عمیقتر هستند. غریزه جنسی، در مردان بیشتر از طریق قوه بینایی و در زنان بیشتر از طریق قوه شنوایی برانگیخته و ارضا میشود. به همین دلیل نیز اسلام به مردان توصیه میکند که مراقب نگاهها و سخنان خود در برابر زنان نامحرم باشند و به زنان هم توصیه میکند که اندام خود را که مظهر مخلوق زیبای خداست، از مردان نامحرم پوشیده نگاه دارند. حجاب و پوشش زنان، هم در جلوگیری از افسارگسیختگی میل جنسی مردان موثر است و هم در تقویت حیای زنان و کنترل روحیه عشوه گری و میل جنسی آنها. در نتیجه، حجاب، میل جنسی مرد و زن را به شکل تعدیل یافته برای حفظ قوام خانواده، کنترل و تنظیم میکند.
پی نوشتها:
1.سوره نور، آیه ۳۱.
2.در برخی از روایات آمده که شهوت زنان چندین برابر شهوت مردان است اما زنان به سبب حیا و صبر بیشتر، از قدرت بیشتری در کنترل این میل برخوردارند.(الحرّ العاملی، محمد بن الحسن، مكتبة المحلاتی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۹۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۳، ص۲۴) چون زنان حیای بیشتری دارند و بهتر غریزه جنسی را کنترل میکنند، در عرصه اجتماعی اینطور وانمود میشود که زنان شهوت کمتری نسبت به مردان دارند.
3.اسپرلینک، آبراهام پل، روان شناسی، روش علمی در شناخت طبیعت آدمی، مترجم مهدی محی الدین بناب، تهران، نشر روز، ۱۳۷۲ش، ص۸۹.
4.سوره نور، آیه ۳۰.
5.به عنوان نمونه: نوری طبرسی، میرزا حسین، مستدرکالوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آلالبیت، ط ۲، ج۱۴ ص۲۵۶ و ص۲۷۲؛ اللیثی الواسطی، علیبن محمّد، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسین الحسنی البیرجندی، قم، دارالحدیث، ط ۱، ۱۳۷۶ش، ص۲۰۲.
6.سوره روم، آیه ۲۱.