چرا امام زمان(علیه السلام) مظلومترین فرد عالم می باشد؟
چرا امام زمان(علیه السلام) مظلومترین فرد عالم می باشد؟
در روایات متعدد از مظلومیت و غربت امام زمان(عجل الله تعلی فرجه) سخن به میان آمده است:
امير مؤمنان علي (علیه السلام) در ترسيم مظلوميت و غربت فرزندش مهدي (عجل الله تعلی فرجه)
مي فرمايد: «صاحب هذا الا مر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد؛ صاحب اين امر، همان رانده شدهِ دور شده يگانه و تنها است». (۱) .
در حديث ديگري حضرت علي (علیه السلام) تصريح مي کند به اين که او غريب است:
سيأ تي الله بقوم يُحِبّهُم و يُحِبّونَهُ و يَملِکُ مَن هو بينهم غريب.... (۲) .
خداوند، گروهي را مي آورد که آنان را دوست دارد و آنان نيز او را دوست مي دارند و کسي که در ميان آنان غريب است، بر آنان حکومت مي کند.
امام کاظم (علیه السلام) مي فرمايد: «هو الطريد الوحيد الغريب؛ او، همان رانده شدهِ يکه و تنهاي غريب است». (۳) .
حضرت، به حدّي مظلوم است که امام باقر (علیه السلام) مي فرمايد: «اگر او را مي شناختند، او را تکه تکه مي کردند». (۴) .
همچنین آمده است:همانند اذيت و آزارهايي که بر پيامبر (صلی الله علیه واله) پيش آمد، بر ايشان نيز وارد مي آيد و بلکه بيش تر. (۵) .
باز در بيان مظلوميت ايشان چنين آمده است که وقتي بر منبر کوفه مي نشيند و عهدنامهِ پيامبر (صلی الله علیه واله) را مي خواند، تمام افراد از اطراف او مي گريزند و تنها وزير او و يازده نفر نقيب باقي مي مانند؛ هر چند آنان باز مي گردند. (۶) .
اما دلیل مظلومیت آن حضرت را می توان در عوامل و حوادث زیر جستجو کرد،اما پيش از آنكه دلايل اين ادعا را بر شمارم , سخن آن عالم رباني مرحوم آيت الله شيخ علي اكبر اللهيان را به ياد مي آوریم كه فرمود : «تحمل زندگي با مشقت , از مرگ و شهادت سخت تر است ! و چرا چنين نباشد! دلاور مردي كه براي دفاع از حق , در خون خود فرو مي غلطد و به آني يا ساعتي زندگي دنيا را بدرود مي گويد تا در نعيم جاودان الهي متنعم گردد , بارها آسوده تر از فرزندي است كه بايد سالهاي سال در غربت و انزوا با لحظه لحظه عمر خويش يادآور شهادت و رسالت او باشد».
اينك بيش از يازده قرن از عمر مقدس حضرت اباصالح المهدي عليه السلام مي گذرد. انتظار در نفس خود از سخت ترين حالات انساني است . با آنكه مي دانيم در طي اين قرون چشم هاي مقدس او شاهد و ناظر چه فجايع سخت و صعبي بوده است , مشاهده آن همه و نيز اين همه قتل عام ها , تجاوزها , حق كشي ها , آوارگي ها و... به تنهائي كافي است تا سخن صائب تبريزي را بپذيريم كه گفت :
گرم است آفتاب روز قيامت وليك نيست سوزنده تر زسايه ديوار انتظار
اما مهمترین ستم هایی که بر وجود نازنین آن حضرت روا داشته شده و مظلومین آن بزرگوار را سبب شده اند،عبارتند از:
۱ ـ اولين ستمي كه در حق آن گرامي رواداشته اند , از ناحيه اعتقاد پيروان سقيفه است كه مي گويند : در آخر زمان خداوند مرد مصلحي را بوجود مي آورد و او مهدي موعود است . بنابراين عقيده امام عصر عليه السلام در آخر زمان متولد خواهد شد و البته معلوم و معين نيز نيست كه از نسل كيست .
در حالی که اصحاب حدیث متواترا از رسول خدا (صلی الله علیه واله) نقل نموده اند که حضرتش وجود مقدس حضرت مهدی، امام حی غائب قائم (علیه السلام)، را مشخصا از نسل امامان پاک و از صلب حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و نهمین نواده او و فرزند حضرت ابامحمد عسکری (علیه السلام) پیشوای یازدهم دانسته و معرفی فرموده است .
۲- پیش از تولد حضرت ولی عصر، ارواحنا له الفداء، کسانی به پا خاسته، خود را مهدی موعود خواندند . اینان اگر چه جان بر سر این ادعا نهادند و خداوند با افشای تزویر و ناکام ساختن ایشان، خط بطلان بر ادعای نابجایشان کشید، اما به هر حال این داعیه زمینه را برای دیگر مدعیان مهدویت فراهم آورد . و دیگر شیادان و راهزنان فکر و اندیشه را جرات بخشید تا با این حربه، خلق خدا را به گمراهی بکشانند و موجبات تفرقه هر چه بیشتر امت را فراهم آوردند .
۳ - در نخستین سال های زندگی آن سرور، عموی حضرتش، جعفر بن محمد الهادی ادعای امامت و جانشینی حضرت ابامحمد عسکری (علیه السلام) را نمود و کوشید با استفاده از حمایت خلفای عباسی، شیعیان را به خود جلب کند اما خدعه و فریبش بر ملا شد و به کذاب شهرت یافت .
۴ - در دوران غیبت صغری که امام (علیه السلام) به ترتیب عثمان بن سعید و فرزند وی محمد بن عثمان و نیز حسین بن روح نوبختی و سرانجام علی بن محمد سمری را به عنوان نواب خاص خود تعیین فرموده بود، جمعی منافق، نوبت به نوبت با ادعای نیابت امام به جلب توجه مردم پرداخته، در این راه به ترویج عقاید سخیفی چون تناسخ و حلول و نهایتا ایجاد انحراف و کژاندیشی در جامعه اسلامی دست یازیدند . از زمره این مدعیان می توان از شلمغانی، محمد بن نصیر نمیری، احمد بن هلال کرخی، حسین بن منصور حلاج، ابو محمد شریعی و محمد بن بلال نام برد . (۷)
۵- اگر بپذیریم که هر گونه تهمت و افترایی بر عقاید حقه شیعه، در نفس خود ستمی به شیعیان محسوب می شود، به طور قطع و یقین این افتراها و تهمت ها بدوا ستم مضاعفی به ساحت مقدس امام عصر، ارواحنا فداه، است که پیشوای شیعیان می باشد . دست پلید وهابیان - که به تصریح مدارک تاریخی، ساخته و پرداخته صهیونیسم جهانی است - در نوشتن کتب متعدد و البته تکراری بر علیه عقاید منور شیعه چنان هتاک و بی باک است که گاه از شدت عصبیت و عناد مورد اعتراض برخی از عالم نمایان وهابی مسلک نیز قرار می گیرد .
در هر حال هر گونه تهمت، دروغ و افترا به شیعه و باورهای اصیل و الهی آن را باید وجهی از وجوه مظلومیت مولایمان اباصالح المهدی (علیه السلام) بدانیم .
۶ - وجود مدعیان مهدویت در دوران غیبت کبری، بارزترین وجه ستم به ساحت مقدس امام (علیه السلام) است . اینان که غالبا دست پروردگان دوایر جاسوسی استکبار جهانی بوده و هستند، هر چند با استفاده از آرزومندی امت اسلام در مورد ظهور پیشوای غائب و بهره برداری از ساده لوحی جمعی عوام، داعیه خود را آغاز کرده و بدون استثنا رسوا و منکوب گردیده اند اما به هر حال گروهی را به خود خوانده و مقاصد استعماری را در ایجاد تنش و تفرقه امت اسلامی جامه عمل پوشانده و مهمتر کوشیده اند تا با حرکات سخیف خود امت شیعی را نسبت به اصل ظهور و تحقق حضور امام غائب دلسرد نموده مقدمه ای برای انکار وقوع و یا استبعاد حکومت جهانی امام (علیه السلام) فراهم آورند.
۷ - یکی از بارزترین انواع ستمی که در حق شیعه و به خصوص در حق امام عصر، ارواحنا له الفداء، روا داشته و می دارند، حرکت ناجوانمردانه تحریف در آثار است . از سال ها پیش خاصه از زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران، دشمنان شیعه به ویژه پیروان وهابیت و نیز متعصبان اهل تسنن در هند و پاکستان و عربستان و . . . در چاپ کتب مرجع خود هر جا که نام مقدس حضرت مهدی (علیه السلام) در ضمن روایتی به تایید آمده، یا در هر موضع که محققان آنها از ازمنه قدیم در آثار خود حدیث یا سخنی را آورده اند که تصریح به حقانیت شیعه و ائمه اثنی عشر دارد، در چاپ های جدید آن آثار، نکات مزبور را حذف می کنند تا مورد استناد و استفاده نسل های آینده قرار نگیرد!
پی نوشتها:
(۱) معجم احاديث الامام المهدي (عج)، ج ۳، ح ۵۹۵، ص ۴۳.
(۲) روزگار رهايي، ج ۲، ص ۶۰۸ (به نقل از ينابيع الموده، ج ۳، ص ۱۳۱).
(۳) کمال الدين، باب ۳۴.
(۴) معجم ا حاديث الاِمام المهدي (عج)، ج ۳، ح ۷۵۲، ص ۲۲۹.
(۵) همان، ج ۳، ح ۸۳۳، ص ۲۹۷، و ح ۱۰۷۲، ص ۵۰۰.
(۶) همان، ج ۴، ح ۱۰۹۸، ص ۲۰؛ و کمال الدين، باب ۵۸، ح ۲۵.
(۷). ر . ک: زندگی دوازده امام، هاشم معروف الحسنی، ج ۲، ذیل زندگانی امام عصر (ع) .