وظیفه امام معصوم
وظیفه امام معصوم (علیه السلام) در قبال شیعیانش در حالتی که حکومت نمی کند چیست؟
رابطه امام و امت یک رابطه دوطرفه است. یعنی باید از جانب امت میل به هدایت باشد تا امام نیز این نیاز را پاسخ دهد. همین مضمون در روایات ما وارد شده است که: «مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي»؛ مثل امام مانند کعبه است که مردم سراغ آن رفته و طواف می کنند، نه اینکه کعبه سراغ مردم برود. (1) بنابراین اگر امت اسلامی وظیفه خود که طلب است را نداشته باشد، تلاش امام فایده ای برای آنها نخواهد داشت، همانطور که عدم طلب مسلمین صدر اسلام باعث خانه نشینی امیر المومنین(علیه السلام) شد. در مورد امام زمان نیز مرحوم محقق طوسی می فرماید: «وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و غيبته منّا»؛ وجود امام لطفی است از جانب خداوند و تصرف او لطفی دیگر، اما غیبت او از جانب ماست.(2) بدین ترتیب باید مردم طلب کنند تا امام عنایت کند. از سوی دیگر، امروزه مردم در جامعه کنونی با انتخابات و بر اساس دموکراسی مسئولین خود را انتخاب می کنند. بدین ترتیب مسئولین برخاسته از مردم و با انتخاب آنها هستند. در این صورت اگر مسئولی وظیفه خود را انجام ندهد، اولا؛ نتیجه انتخاب مردم است و ثانیا؛ در قانون برای عزل مسئول خاطی راهکارهایی در نظر گرفته شده است. با توجه به این دو مطلب، مردم اگر در طلب حکومت مهدوی و امام زمان خود باشند، در وحله اول باید رشد کافی را برای انتخاب مسئولین خود پیدا کنند و حداقل در انتخابهای بعدی دچار چنین مشکلی نشوند. در مرحله دوم هم اگر فساد زیاد شود، منتخبان ملت در مجلس حق عزل مسئول خاطی را خواهند داشت. اما با این وجود همانطور که در روایت جابر وارد شده که از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) سوال کرد: «يا رسول اللَّه شيعه او در زمان غيبت، از وجود او سودى برند؟ فرمود: آرى به خدائى كه مرا به راستى مبعوث كرده است، به راستى آنها از نور ولايت او در زمان غيبتش سود برند مانند سود بردن مردم از خورشيد پشت ابر.»(3) امام(عجل الله فرجه) در زمان غیبت نیز از امت اسلامی غافل نبوده و لطف او شامل مسلمین خواهد بود اما این لطف بر اساس طلب مردم متغیر خواهد بود. هر گاه طلب بیشتر باشد، لطف نیز به تبع آن بیشتر خواهد شد تا جایی که اگر این طلب به حد اعلای خود برسد و مردم آماده پذیرش حکومت مهدوی باشند، ان شاء الله ظهور نیز محقق خواهد شد.
پی نوشت ها:
1. خزاز رازى، على بن محمد، (1401)، كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر، تصحیح حسينى كوه كمرى، عبد اللطيف، قم، بیدار، ص199.
2. طوسی، نصیرالدین، (1407)، تجرید الاعتقاد، تصحیح حسینی جلالی، اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ص221.
3. كلينى، محمد بن يعقوب، (1375)،أصول الكافي، ترجمه محمد باقر كمره اى، سوم، قم، اسوه، ج2، ص867.
http://http://www.askquran.ir/showthread.php?t=60072&p=886676&viewfull=1#post88