حجاب؛ محدوده، زمان و مکان
اگر فلسفه حجاب، امنیت زن و تحریک نشدن مرد است که در کشورهای غربی آشکار بودن موها بدون آرایش، کاملا پوشش معمولی بوده و نه امنیت کسی را به خطر می اندازد و نه کسی را تحریک می کند، آیا حجاب در آن سرزمین ها ضرورت دارد؟
برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است: نکته اول: حتی احتمال اینکه مو و چهره بدون حجاب انسان کسی را تحریک کند برای ضرورت حجاب کفایت می کند، هرگز کسی نمی تواند بگوید امکان و احتمال اینکه کسی به چهره دیگری نگاه کند و مجذوب و تحریک شود وجود ندارد، در غرب هم این جذب شدن ها وجود دارد، منتهی خیلی عادیست، به صورت خیلی راحت دیده می شود که انسان ها با نگاه جذب یکدیگر می شوند، و روابطشان را به شخص قبلی قطع، و با شخص جدید ادامه می دهند! نکته دوم: حتی اگر بپذیریم در غرب کسی با نگاه تحریک نمی شود باید دقت کرد آنچه که بی حجابی را در غرب عادی ساخته است هرگز خود بی حجابی نیست، بلکه فضای گسترده و لجام گسیخته برای ارضاء شهوت است، وگرنه انسان گرسنه هرگز با دیدن غذاهای گوناگون سیر نمی شود! شهوت جنسی نیز از سنخ شهوت به خوردن و تغذیه است؛ انسان با دیدن سیر نمی شود اما اگر به صورت گسترده ارضاء شود، طبیعتا دیدن، دیگر برای او جذاب نخواهد بود! همانطور که انسانی که سیر غذا خورده است دیدن غذاهای مختلف او را تحریک نمی کند! بنابراین این خشت از اول کج گذاشته شده است. نکته سوم: نکته سوم این است که اصلا اسلام به دنبال این نیست که زن و مرد هیچ کشش و تمایلی نسبت به یکدیگر نداشته باشند، غرب از ابتدا راه را کج رفته است! اینکه ما زن را اینقدر ارزان به مرد ارائه بدهیم که دیگر برای او جذاب نباشد که مورد پذیرش اسلام نیست! اسلام به دنبال این است که زن علی رغم جذابیت، شخصیت و وقار خود را از دست ندهد. این نشان دهنده نقش حجاب است که زن را برای مرد یک موجود ارزشمند جلوه می دهد، نباید خود را ارزان عرضه کند به این بهانه که دیگر مرد تحریک نمی شود، خب این که علامت خوبی نیست! زن باید با حفظ پوشش خود مرد را برای دسترسی وادار به پذیرفتن مسئولیت خانواده کند، نه اینکه خود را بدون هیچ بهایی به مرد عرضه کند و این حس کنجکاوی و کامجویی مرد را بدون هیچ هزینه ای ارضاء کند. نکته چهارم: علاوه بر نکات فوق، باید دقت کرد که فلسفه حجاب منحصر در جلوگیری از جلب توجه دیگران، و امنیت زن نمی شود، بلکه علاوه بر حفظ شخصیت زن و ممانعت از نگاه جنسی به او، فوائد دیگری نیز دارد، قرآن کریم حجاب را موجب پاکی دل بیان فرموده است: «ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن»؛ اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است.(1) یعنی برای پاکی دل هر دو طرف! و همچنین حجاب را نماد اسلام و نماد شناخته شد به عنوان زن مومن مسلمان بیان می کند: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْن فَلا يُؤْذَيْن»؛ اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است.(2) یعنی خود شناخته شدن، موضوعیت دارد، که هم نقش تربیتی درونی دارد و انسان در درون خودش احساس خاصی دارد، و هم اینکه در نگاه دیگران نماد اسلام است. شما می بینید که کشور فرانسه که مدعی لیبرالیسم و آزادی است، با حجاب ممانعت کرده و آن را ممنوع می کند، چرا که می داند این حجاب به عنوان نماد اسلام، و گامی موثر در راه تبلیغ دین به شمار می رود. اگر این حجاب واقعا بی تأثیر بود، دلیلی بر ممانعت و مخالفت با آن وجود نمی داشت!
پی نوشت ها:
1. احزاب:53/33.
2. احزاب:59/33.
http://http://www.askquran.ir/showthread.php?t=58995&p=878417&viewfull=1#post87