امامت در قرآن؛ شیعه و سنی

image: 

آیات مورد استدلال شیعه و سنی در مساله ی امامت چیست؟

در باور اعتقادی اهل سنت هيچ نصّ آشکاری از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) درباره ی امامت و خلافت صادر نشده است؛ لذا در مساله ی امامت و خلافت پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) تفاوت آشکاری در باور دو مکتب وجود دارد. الف) شیعه معتقد به آسمانی بودن چنین جایگاهی بسان نبوت بوده؛ لذا در این راستا شیعه به آیات کریمه و نصوص روایی به عنوان اصلی در اثبات چنین جایگاهی استناد نموده و حیطه ی بحث امامت را در حوزه ی مباحث اعتقادی دانسته است. ب‌) اهل سنت امامت را امری آسمانی که مبتنی بر وحی الهی است تلقی ننموده؛ لذا آنان امامت را از مصالح عامه ی مسلمانان به شمار آورده؛ و حیطه ی بحث امامت را در حوزه ی مباحث فقهی دانسته اند.(1) با آن که اهل سنت امامت را امری منصوص از جانب پروردگار ندانسته؛ اما با این حال علمای اهل سنت به برخی آیات بر اساس تفسیر خود و برخی روایات در اثبات برتری شیخین استناد جسته که البته چنین امری بر اساس مبنای آنان نه به عنوان دلیل مستقل؛ بلکه تنها به عنوان شاهدی در انتخاب خلفا از سوی آنان بوده که این آیات عبارتند از: 1. استشهاد به آیه ی: «وَسَيُجَنَّبُهَا الاتْقَی؛ الَّذى‏ يُؤتى‏ مالَهُ يَتَزَكّى‏؛ وَما لِاحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‏»؛ به زودى باتقواترين مردم از آن [آتش سوزان‏] دور داشته مى ‏شود. همان كسى كه مال خود را مى ‏بخشد تا پاك شود و هيچ كس را نزد او حق نعمتى نيست تا بخواهد او را جزا دهد.(2) نويسنده‏ ی شرح مواقف‏ می نویسد: «بيشتر مفسّران گفته اند- و دانشمندان نيز به اين سخن تكيه كرده ‏اند- كه اين آيه در شأن ابوبكر نازل شده است. او باتقواترين مردم است و كسى كه تقوايش از همه بيشتر باشد در نزد خدا گرامى ‏تر است، زيرا خداوند عزّ وجلّ‏ مى‏ فرمايد: «انَّ اكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اتْقاكُمْ»؛ همانا گرامى ‏ترين شما در نزد خداوند، باتقواترين شماست.(3) نحوه ی استدلال: ابوبكر در پيشگاه خداوند سبحان بافضيلت‏ ترين مردم است. از طرفى، شكّى نيست كسى كه در نزد خدا گرامى‏تر و بافضيلت ‏تر است، چنين فردى بايد پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) امام و پيشواى مردم باشد و اين مطلبى است كه اشكالى در آن نيست. پس ابوبكر از همه ی اصحاب برتر است و كسى كه بر همه ی امّت فضيلت و برترى دارد،(4) همو براى خلافت پس از رسول خدا (صلى اللَّه عليه وآله‏ وسلّم) معيّن شده است‏. 2. خداوند متعال می ‏فرمايد: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ...»؛ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده ‏اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد...(5) نحوه ی استدلال: خداوند در این آیه خلافت را به جماعتی از مؤمنین وعده داده است و چنین امری تنها برای خلفای چهارگانه حاصل شد؛‌ بنابراین آیه به ترتیب مشمول خلفای اربعه خواهد بود.(6) 3. برخی بر خلافت ابوبکر به اين آيه تمسک کرده ‏اند که خداوند می ‏فرمايد: «قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلي قَوْمٍ أُولي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ»؛ به برجاى‏ماندگان باديه ‏نشين بگو: «به زودى به سوى قومى سخت زورمند دعوت خواهيد شد كه با آنان بجنگيد يا اسلام آورند.(7) نحوه ی استدلال: آیه ی شریفه دعوت کننده را واجب الطاعة برشمرده و مراد به این شخص در نزد اکثر مفسرین ابوبکر است.(8) در واقع استدلال اهل سنت اين چنين است که داعی و دعوت کننده مسلمانان، پيامبر يا علی(‏عليهما السلام )نبوده؛ بلکه يکی از خلفای ثلاثه است که آن هم به طور حتم ابوبکر است؛ زيرا قول به فصل وجود ندارد، يعنی هر کس که مقصود از آيه را يکي از خلفا گرفته مصداق آن را ابوبکر می‏داند. پاسخ کلی: همچنان که مشاهده می گردد استدلال به این آیات و نظائر آن از باب تطبیق عنوان کلی بر مصداق خاص بوده که علاوه بر آنکه بدون ملاک و همچنین ناشی از اعمال سلیقه و گرایش حزبی بوده، تفسیر واحدی از این آیات از سوی مفسرین اهل سنت در انطباق این آیات بر ابوبکر مشاهده نمی گردد.(9) بر خلاف دیدگاه اهل سنت شیعه جایگاه امامت را منصبی الهی دانسته و علاوه بر استناد به آیاتی که بیانگر ویژگی های منحصر به فرد عترت (علیهم السلام) است، به آیاتی دیگر در راستای امر امامت احتجاج نموده است. این امر به گونه ای است که در منابع روایی عامه شأن نزول این آیات در مورد امیر المؤمنین (علیه السلام) بوده و بسیاری از صاحبان کتب حدیثی و مصنفات اهل سنت نیز آنها را نقل و روایت نموده اند.(10) مهمترین آیات مورد استناد شیعه در امر امامت عبارتند از: 1. آیه ی ابلاغ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»؛ اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده ‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى ‏دارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمى‏ كند.(11) 2. آیه ی اکمال: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا»؛ امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.(12) 3. آیه ی ولایت: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»؛ سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پيامبر او، و آنها كه ايمان آورده ‏اند و نماز را بر پا مى ‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏ پردازند.(13) بر اساس اعتقاد شیعه محتوای این آیات و اهمیت آن تنها با مساله ی امامت سازگاری داشته و نه با امر دیگری؛ همچنان که روایات وارده از طریق شیعه و سنی تصریح بر چنین امری دارد.(14) جهت اطلاع بیشتر به این کتب مراجعه شود: 1. علی ربانی گلپایگانی، براهین و نصوص امامت، انتشارات رائد؛ 2. علی ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، انتشارات بوستان کتاب؛ 3. محمد حسن شفیعی شاهرودی، گزیده ای جامع از الغدیر، موسسه میراث نبوت؛ 4. مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، انتشارات نسل جوان؛ 5. سید علی میلانی، نگاهی به آیه ی ولایت، مرکز حقائق اسلامی؛ 6. سید علی میلانی، خلافت ابوبکر در ترازوی نقد، مرکز حقائق اسلامی؛

پی نوشت:

1. البته در نحوه ی تعیین امام عده‏ اى از اهل سنت تعيين جانشين از سوى خليفه ی پيش را و برخى ديگر تعيين خليفه توسط شوراى خاص را مطرح نموده اند و گروهى ديگر نیز مى‏ گويند حتى اگر كسى از راه قهر و غلبه، يعنى به زور اسلحه و قدرت نظامى هم منصب خلافت را اشغال كرده، هر چند كه فاسق و جاهل باشد او خليفه واجب الطّاعه مسلمين خواهد بود. (ر. ك. الماوردى، احكام السلطانيه، دارالفکر، ص 6- 9؛ جعفر سبحانی، الالهيات، مؤسسه امام صادق (علیه السلام) ج 2، ص 522- 524).

2. لیل: 17/92.

3. حجرات: 13/49.

4. الایجی،‌ شرح المواقف،الشریف الرضی - قم، ج8، ص366: «لنا وجوه الاول قوله تعالى‏ وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى‏ قال أكثر المفسرين و) قد (اعتمد عليه العلماء أنها نزلت في أبى بكر فهو) اتقى و من هو اتقى فهو (أكرم عند اللّه لقوله تعالى‏ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ‏ و هو) أى الاكرم عند اللّه هو (الافضل) فأبو بكر أفضل ممن عداه من الامة (و أيضا فقوله‏ وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‏ يصرفه عن) الحمل على (على اذ عنده نعمة التربية) فان النبي ربى عليا (و هي نعمة تجزى) و اذا لم يحمل عليه تعين أبو بكر للاجماع على ان ذلك الاتقى هو أحدهما لا غير».

5. نور: 55/24.

6. التفتازانی، شرح المقاصد، الشریف الرضی - قم، ج5، ص266: «وعد الخلافة لجماعة من المؤمنين المخاطبين، و لم يثبت لغير الائمة الأربعة، فيثبت لهم على الترتيب». البته فخر رازی این آیه را تنها شامل ابوبکر و عمر و عثمان دانسته و دوران امام علی (علیه السلام) را به واسطه ی اشتغال به جنگ مشمول این آیه ندانسته است،‌ چنانکه می نویسد: « و معلوم أن بعد الرسول الاستخلاف الذي هذا وصفه إنما كان في أيام أبي بكر و عمر و عثمان لأن في أيامهم كانت الفتوح العظيمة و حصل التمكين و ظهور الدين و الأمن و لم يحصل ذلك في أيام علي رضي اللَّه عنه لأنه لم يتفرغ لجهاد الكفار لاشتغاله بمحاربة من خالفه من أهل الصلاة فثبت بهذا دلالة الآية على صحة خلافة هؤلاء». (ر.ک: الرازی، مفاتیح الغیب، دار احیاء التراث العربی، ج24، ص413).

7. فتح: 16/48.

8. التفتازانی، شرح المقاصد، الشریف الرضی - قم، ج5، ص266: «جعل الداعي مفترض الطاعة. و المراد به عند أكثر المفسرين أبو بكر و بالقوم بنو حنيفة، قوم مسيلمة الكذاب و قيل: قوم فارس. فالداعي عمر. و في ثبوت خلافته ثبوت خلافة أبي بكر (رضي اللّه عنه). و بالاتفاق لم يكن ذلك عليا، لأنه لم يقاتل في خلافته الكفار».

9. همچنان که سیوطی در راستای انطباق آیه ی 17 سوره ی اللیل، رساله ی: «الحبل الوثیق فی نصرة الصدیق» را در رد سخن «جوجری» که قائل به عمومیّت این آیه و عدم انطباق انحصاری آن بر ابوبکر بود نوشته است. و این در حالی است که بیشتر زمان حیات ابوبکر در کفر سپری شده و تنها کسی که هرگز بت نپرستید امام علی (علیه السلام) بود که او تربیت یافته ی خاص پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) بود. نزول آیه ی تطهیر در حق عترت (علیهم السلام) که امام علی (علیه السلام) یکی از آنان بود و نزول آیه ی مباهله و هل اتی و ... و کثرت مناقب انحصاری آنحضرت، جایی برای غیر آنحضرت باقی نگذاشته که دیگران خود را با آنحضرت در افضلیّت مقایسه نمایند. همچنین آیه ی استخلاف بر اساس تفسیر ابن کثیر عمومیت داشته و اختصاصی به زمان ابوبکر نداشته علاوه بر اینکه مفاد آیه ی استخلاف در زمان حیات پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) محقق گردید و تنها استمرار آن در زمان خلفا به گونه ای اتفاق افتاده است. (ر.ک: ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، دار طيبة للنشر والتوزيع، ج6، ص79)؛ همچنین استدلال به آیه ی «مخلّفین» و انطباق آن به دوران ابوبکر، استدلالی سست بوده؛ زیرا این آیه مربوط به تخلف کنندگان در صلح حدیبیه در سال ششم هجری بوده که از حرکت به سمت مکه تخلف نمودند و مدلول آیه آن است که پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) تخلف کنندگان از حدیبیه را به مبارزه با اقوام نیرومندی دعوت خواهد کرد. (ر.ک: الرازی، مفاتیح الغیب، دار احیاء التراث العربی، ج28، ص77).

10. ر.ک: الامینی، الغدیر، مرکز الغدیر، ج1، ص447-423؛ ج1، ص336-332، ص688-688، ج2، ص101-84؛ المیلانی، نفحات الازهار، انتشارات مهر، ج8، ص197.

11. مائدة: 67/5.

12. مائدة: 3/5.

13. مائدة: 55/5.

14. ر.ک: ابن مردویه الاصفهانی، مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل من القرآن فی علی؛ الحسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل. (که موضوع این کتب بیان آیات نازله در مورد فضایل و امامت امام علی (علیه السلام)‌ بر اساس بیان شان نزول آیات از منابع اهل سنت است)؛ سبط ابن الجوزی، تذکرة الخواص و...

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=57744&p=867197&viewfull=1#post86

موضوع: