سؤال از خواب

image: 

در مورد خواب چند سوال دارم: الف) آیا خواب از فرشته مقرب و لوح محفوظ به ضمیر انسان منتقل می شود؟ خوابی که حضرت یوسف (علیه السلام) دیدند نزدیک به 40 سال طول کشید تا تعبیر شد بعضی خواب ها نزدیک صبح هم تعبیر می شود یعنی یک نیم روز! ب) خواب کافر و مومن تفاوت دارد؟ ج) خداوند تعیین می کند هر کسی چه خوابی ببیند؟ مثل خواب پادشاه زمان حضرت یوسف (علیه السلام)؛ یا فردی که به نیت این که به هدفش برسد وضو می سازد، خواب می بیند؟ د) ارواح مردگان به خواب زندگان که می آیند کم و کسری دارند یا این که قصدشان دید و بازدید است؟ ه) آیا می شود آن قدر به صادق بودن خواب اعتقاد داشت که کاری را که خیلی مهم است به تعویق انداخت، یعنی ساعات سعد و نحس داریم؟ پاسخ به سوال الف: حقیقت به خواب رفتن، و عجیب تر از آن خواب دیدن برای بشر از امور اسرار آمیزی است که تا در درون عالم ماده محصور بوده و به تعلقات دنیوی چسبیده است توان درک حقیقت آن را نخواهد داشت. اما برای فهم آنچه که در این خصوص از حیث نظری و تئوری گفته شده است، باید به چند نکته توجه بفرمایید: اولا: عالم از سه لایه و بطن تشکیل شده است که در رتبه ابتدا عالم عقل است که نه مادی است و نه خصوصیات ماده را دارد، دوم عالم مثال است که مادی نیست اما خصوصیات مادی مثل شکل و اندازه و رنگ را دارد، و سوم عالم ماده.(1) ثانیا: خود انسان هم حقیقتی اشتدادی دارد، یعنی حقیقتی در عالم ماده، و حقیقتی در عالم مثال دارد، و البته ممکن است به مراتب بالاتر یعنی عالم عقل نیز راه یابد، مانند وجود انبیاء و ائمه (علیهم السلام).(2) ثالثا: هر کدام از این نفوس و همچنین عوالم سه گانه نیز خود مراتب بی شماری دارند. رابعا: به نفس در مرتبه تجرد مثالی «مثال متصل» یا «خیال متصل» و به عالم مثال، «مثال منفصل» یا «خیال منفصل» می‌گویند. ـ نتیجه: تصاویری که ما در خواب می بینیم گاهی افکار و ذهنیات و دغدغه های درونی خودمان است، این خواب ها نه از ناحیه ملک است، و نه اتصال با لوح محفوظ، و از حقیقتی خبر نمی دهد، یعنی انسان یافته های خیالی خویش را می بیند، چرا که این تصاویر از خیال متصل نشأت گرفته است، نه خیال منفصل؛ اما گاهی انسان به عالم مثال منفصل که بیرون از اوست ارتباط برقرار می کند، و حقایقی را می بیند، اینجاست که این رویت ها حقیقی هستند، گاهی ملکی را می بینند و یا صدای آن را می‌شنوند مانند وحی های نبوی که از طریق ملک وحی در عالم رویا بر انبیاء نازل می شده است، و گاهی حقائق آن عوالم را مشاهده می‌کنند، منتهی باز این رویاها هم برای همه یکسان نیستند، یعنی هر چقدر نفس انسان پاک تر و صیقل یافته تر باشد این مشاهدات شفاف تر خواهد بود، چون گفتیم نفوس انسان ها و عوالم سه گانه خود دارای مراتبی هستند، بله انسان کامل از نظر قلبش که مخزن علم الهی است لوح محفوظ نامیده می شود.(3) ملاصدرا در خصوص رویا می‌گوید: موقعى كه حواس ظاهره انسان از كار افتاد، روح انسان كه در بيدارى متوجه و متعلق به حواس و امور و اراده در حواس است فراغتى حاصل كرده و از تصرف و تدبير در امور مادى راحت مى ‏شود و متصل به جواهر روحانيه علويه مى‏ گردد و چون در جواهر روحانيه صور تمام وقايع و حوادث زمانى منقوش است كه انعكاسات صور موجوده در لوح محفوظ و محو و اثبات است و ممكن است مستقيما متصل به لوح محفوظ شود و ممكن است متصل به قواى منطبعه در برازخ علويه شود كه در آن‏ها صور شخصيات ماديه منتقش است، حوادث و وقايع را دريابد و اين است سر رؤيا. و امور فايضه از جواهر روحانيه هر گاه بدون دخالت متخيله و جرح و تعديل و تأليف و تركيب در آن‏ها در قوت حافظه باقى بمانند و در حال يقظه و بيدارى انسان متذكر آن‏ها باشد، رؤيا صادق است و اگر قوت متخيله غالب باشد و صفاى روح كم‏تر باشد به طورى كه مقهور قوت متخيله واقع شده و تصرفاتى در آن صور بنمايد، ممكن است رؤيا كاذب باشد، يعنى آن‏چه از روحانيات بر نفس فايض شده است با تصرفات و تغييراتى كه قوت متخيله داده است در حافظه ضبط شده است‏.(4) بنابر این نمی‌توان برای تعبیر خواب زمانی تعیین کرد، رویاهای صادقه ناظر به امور واقعی هستند که ممکن است مربوط به زمان گذشته باشند، مربوط به زمان حال یا مربوط به زمان آینده نزدیک یا دور باشند، و اصلا ممکن است حقائق فرازمانی باشند. پاسخ به سوال ب: در روایات نیز آمده است: «أَصْدَقُهُمْ رُؤْيَا أَصْدَقُهُمْ حَدِيثا»؛ در بين مؤمنين هر کس راستگوتر باشد رؤيايش صادق‏تر است»(5) یعنی به خاطر تاثیر دروغگویی بر نفس، دیگر نفس ظرفیت اتصال با عوالم حقیقی را ندارد، و نیز آمده است: رؤياى مسلم يک جزء از هفتاد جزء از نبوت است،(6) و نیز روایت شده است: همه رؤياها سه گونه هستند: يكى رؤياى صالحه كه بشارتى است از ناحيه خداى تعالى، دوم رؤياهاى اندوه ‏آور و سوم رؤياهايى است كه در حقيقت سخنانى است كه آدمى در عالم رؤيا با نفس خود گفته است. و در روایت مشابهی ابن ابى شيبه از عوف بن مالک اشجعى روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: رؤيا سه گونه است: 1- رؤيايى كه شيطان آن را صحنه سازى مى‏ كند تا بنى آدم اندوهناک گردند. 2- رؤيايى كه در حقيقت يادآورى و مجسم شدن گفتگوهايى است كه آدمى در بيدارى با دل خود دارد. 3- رؤيايى كه خود جزئى است از چهل و شش جزء نبوت.(7) پس خواب مؤمن و کافر طبیعتا به خاطر پاکی درونی مؤمن نسبت به کافر متفاوت است، اما این طور نیست که به طور قاطع بتوان تمام خواب های مؤمنین را معتبر، و تمام خواب های کافران را غیر معتبر شمرد، چون همان طور که در روایت هم آمده بود عوامل متعددی در این امر دخیل است، یکی از عوامل رویای صادقه، صداقت درونی فرد است، ممکن است یک کافری چون دسترسی به ادله اثبات خدا نداشته کافر مانده، اما از نظر درونی انسانی صاف و ساده و صادق است و تعصبی روی کفرش نداشته باشد، و در مقابل یک مؤمنی دروغگو باشد، یعنی اگرچه به خدا اعتقاد دارد اما از دروغگویی و کذب در گفتار و رفتار باکی ندارد؛ طبیعتا با اختلاف چنین روحیاتی ممکن است گاهی اعتبار خواب های مؤمن و کافر هم متفاوت باشند. پاسخ به سوال ج: بدون شک همه چیز به اراده خداوند محقق میشود اما خداوند طبق ضوابط و در چارچوب ضوابط اراده خویش را پی می گیرد، یعنی هر کسی که از لحاظ درونی به مرتبه های بالاتر رشد یابد رویاهای صادقه بیشتر و شفاف تری خواهد داشت و اگر بتواند روح را از تعلقات مادی نه تنها در خواب، بلکه در بیداری جدا کند، حتی در بیداری مشاهداتی خواهد داشت؛ اما البته برخی خواب ها به اراده خاص خداوند به خاطر اهداف دیگری انجام می گیرد، نه لزوما لیاقت خود فرد؛ مثلا همین خواب پادشاه زمان حضرت یوسف (علیه السلام) که در حقیقت مقدمه ای برای نجات یوسف از زندان و رسیدن او به مقام عزیزی مصر است تا با مدیریت این بحران هفت ساله بقیه اهداف نیز تحقق بگیرد و یعقوب نیز به وصال یوسف برسد. یا برخی رویاهای صادقه که سلاطین و پادشاهان ظالم در خواب توسط اولیاء الهی توبیخ شده اند؛ این از ظرفیت درونی آنها نیست. اما این که اگر کسی وضو بگیرد و بخوابد خواب موردی که می خواهد را می بیند باید در روایات دید، البته امور دیگری چون خواندن سوره شمس و لیل و قدر و... وارد شده است، اما می توان این امور را کمک کننده برای خواب دیدن بر شمرد، نه اینکه لزوما موجب شوند که انسان حتما خواب آن مورد را ببیند. پاسخ به سوال د: تعبیر درست تر این است که روح ما به دیدن آن ها می رود، یعنی این نفس ماست که با عالم مثال که آن ها ساکن در آن هستند ارتباط برقرار کرده، نه این که آن ها به ذهن ما آمده باشند، و این که هدف چیست به متعلق خواب بر می گردد، اهداف متعددی ممکن است باشد، اموات متناسب با درجه شان با خانواده خویش دیدار دارند و از احوال ایشان با خبر هستند، لذا ممکن است این دیدار جهت آرامش بازمانده باشد، گاهی انسان از حال آن ها در برزخ با خبر می شود و گاهی لطف خداوند موجب این دیدار شده است تا آن شخص گرفتاری خویش را اطلاع دهد تا انسان ها بتوانند گرفتاری و بدهکاری او در دنیا را رفع کنند، گاهی هم تخیلات خود فرد است، یعنی تخیل انسان است که از آن شخص خاطره های جدید می سازد. پاسخ به سوال ه: این در خصوص ما صدق نمی کند، بله اگر خواب انسان های معصوم باشد خب با توجه به اینکه خواب آن ها در دسترس شیاطین و افکار موهوم نیست قابل استناد است تا انسان بتواند طبق ان برنامه ریزی کند، تا جایی که حتی حضرت ابراهیم (علیه السلام) در خواب مأمور به ذبح فرزند می شود و تصمیم به انجام آن می گیرد، اما در خصوص خواب های ما خیر، چون خواب های حقیقی برای ما قابل تشخیص نیستند، مگر آن که کسانی که در تعبیر خواب قابل اطمینان باشند خواب های حقیقی و قابل تعبیر را برای ما بیان دارند. اما متاسفانه پدیده خواب گرایی در بین مردم ما رواج یافته، در حالی که انسان باید طبق وقایع و حقائق پیش رو در بیداری و با توکل بر خدا کار خویش را برنامه ریزی کرده و تحقق آن ها را پی بگیرد، نه اینکه به خواب و امثال آن تکیه کند، و تصمیمات خود را بر آن استوار سازد.

________________

(1) ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص 553.

(2) ملاصدرا، شواهد الربوبیه، ج 1، ص 340.

(3) سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج‏ 1، ص 303.

(4) سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، ص 250.

(5) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 58، ص 172.

(6) بحارالانوار، ج 58، ص 177.

(7) طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ج 10، ص 147.

http://http://www.askquran.ir/showthread.php?t=55114&p=819145&viewfull=1#post819145

موضوع: