رحمان و رحیم بودن خداوند
چرا در «بسم الله الرحمن الرحیم» تنها به دو صفت خداوند اشاره شده است؟
چون خداوند به واسطه رحمان و رحیم بودنش، مستحق عبادت گردیده است، این دو صفت را در «بسم الله الرحمن الرحیم» بطور خاص بیان فرموده است. به بیان دیگر این که، آن قدر رحمانیت و رحیمیت خداوند نسبت به مخلوفات و بندگان ـ در مقایسه با سایر صفات الهی ـ وسیع و گسترده است که شایسته بوده پس از ذکر «الله» که جامع اسماء و صفات است، بطور خاص مورد توجه قرار گیرد و ذکر شود. به بیان سوم این که، از آن جهت که صفات رحمانیت و رحیمیت خداوند، بیش از صفات دیگر شامل حال مخلوقات و بندگان می شود و بواسطه این دو نعمت، استحقاق عبودیت خداوند روشن تر می شود، لذا در «بسم الله» ذکر شده است. در ادامه، مطالب برخی تفاسیر بیان می شود تا موضوع روشن تر شود: با توجه به يک نكته، پاسخ اين سؤال روشن مى شود و آن اين كه در آغاز هر كار لازم است از صفتى استمداد كنيم كه آثارش بر سراسر جهان پرتوافكن است، همه موجودات را فرا گرفته و گرفتاران را در لحظات بحرانى نجات بخشيده است. «وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ»؛ رحمت من همه چيز را فرا گرفته است.(1) «رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً»؛ خدايا رحمت خود را بر همه چيز گسترده اى.(2) اصولا هنگامى كه حاجتى از خدا مى طلبيم مناسب است او را با صفاتى كه پيوند با آن حاجت دارد توصيف كنيم. پيامبران نیز براى نجات خود از چنگال حوادث سخت و طاقت فرسا و دشمنان خطرناک، دست به دامن رحمت خدا مى زدند، مانند: (يونس، 86)، (اعراف، 72). بنا بر اين در مورد آغاز كارها به هنگامى كه مى خواهيم با نام خداوند شروع كنيم بايد دست به دامن رحمت واسعه او بزنيم، هم رحمت عام و هم رحمت خاصش. نيرويى كه هم چون نيروى جاذبه، جنبه عمومى دارد و دل ها را به هم پيوند مى دهد همين صفت رحمت است، براى پيوند خلق با خالق نيز از اين صفت رحمت بايد استفاده كرد. مؤمنان راستين با گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» در آغاز كارها دل از همه جا بر مى كنند و تنها به خدا دل مى بندند، و از او استمداد و يارى مى طلبند، خداوندى كه رحمتش فراگير است، و هيچ موجودى از آن، بى نصيب نيست. اين درس را نيز از "بسم اللَّه" به خوبى مىتوان آموخت كه اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنايى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت، چنان كه در دعای جوشن کبیر مى خوانيم: «يا من سبقت رحمتُه غضبَه»؛ اى خدايى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است.(3) در تفسیر اطیب البیان آمده: ذكر اين دو وصف «رحمن» و «رحيم» بعد از كلمه «اللَّه»، از قبيل ذكر خاص بعد از عام است، زيرا لفظ «اللَّه» عَلَم است براى ذاتى كه مستجمع جميع صفات كمال باشد. پس ذكر اسم «اللَّه» بمنزله جميع اسماء الهى است كه از آن جمله «رحمن و رحيم» می باشد. و وجه اختصاص اين دو اسم به ذكر، اين است كه خداوند بواسطه صفت رحمانيّت در جميع امور و مقاصد اعانت می نمايد، و بواسطه صفت رحيميّت توفيق عبادت و بندگى عنايت مي فرمايد.(4) حجة التفاسیر چنین می گوید: چرا بعد از «بسم اللّه» دو صفت، يكى «الرحمن» و ديگرى «الرحيم» ذكر شده؟ چه خصوصيتى در اين دو صفت است با اين كه خدا صفات ديگر هم دارد؟ در جواب مى گويم: «اللّه» يعنى ذاتى كه جميع صفات كمال را داراست، پس همين گونه كه خدا كريم است، مانع هم هست و همين گونه كه خدا رحمن است، قهار هم هست و هكذا. پس ابتداء كارها بايد به نام «اللّه» باشد اما «اللّه» با درخواست صفت رحمتش، نه با صفت قهاريت و غضبش و هكذا ... با صفات ديگرش. خلاصه: رحمت كه آمد تمام كارها، سامان پيدا مى كند.(5) اگر کسی بپرسد آیا خداوند به همه (حتی به کافران) ترحم می کند؟ در جواب باید گفت آری، رحمانیت خداوند شامل همه مخلوقات می شود و مؤمن و کافر را شامل می شود. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه فرمودند: «الرحمنُ اسم خاص بصفة عامّة، و الرحيمُ اسم عام بصفة خاصّة»(6)؛ يعنى رحمن از اسماء خاصه خداوند است و اطلاق و نامگذاری آن بر غير خدا جايز نيست، زيرا احدى غير از ذات حق رحمتش اين اندازه نیست كه تمام اشياء را فرا گيرد؛ و رحيم اسم عام است و اطلاق و نامگذاری آن بر غير خدا جايز است و چون دلالت بر ثبات و دوام رحمت مي كند مختص به اهل ايمان است كه در دنيا و آخرت مشمول رحمت حق می باشند ولى غير مؤمن خود را از رحمت دائمى حق بى نصيب می سازد.(7) علامه طباطبایی(ره) در مورد "رحمن" و "رحیم" چنین می آورند: كلمه (رحمان) صيغه مبالغه است كه بر كثرت و بسيارى رحمت دلالت مى كند. و كلمه (رحيم) بر وزن فعيل صفت مشبهه است، كه ثبات و بقاء و دوام را می رساند. پس خداى رحمان معنايش خداى كثير الرحمة، و معناى رحيم خداى دائم الرحمة است. به همين جهت مناسب با كلمه رحمت اين است كه دلالت كند بر رحمت كثيرى كه شامل حال عموم موجودات و انسان ها از مؤمنين و كافر مى شود، و به همين معنا در بسيارى از موارد در قرآن استعمال شده، از آن جمله فرموده: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»، مصدر رحمت عامه خدا عرش است كه مهيمن بر همه موجودات است(8)، و نيز فرموده: «قُلْ مَنْ كانَ فِي الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا»، بگو آن كس كه در ضلالت است بايد خدا او را در ضلالتش مدد برساند(9)، و آیات ديگر. و نيز به همين جهت مناسب تر آن است كه كلمه (رحيم) بر نعمت دائمى، و رحمت ثابت و باقى او دلالت كند، رحمتى كه تنها به مؤمنين افاضه مى كند، و در عالمى افاضه مىكند كه فنا ناپذير است، و آن عالم آخرت است، هم چنان كه خداى تعالى فرمود: «وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً»، خداوند همواره، به خصوص مؤمنين رحيم بوده است(10)، و نيز فرموده: «إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ»، بدرستى كه او به ايشان رئوف و رحيم است(11) و آياتى ديگر. و به همين جهت بعضى گفته اند: رحمان عام است، و شامل مؤمن و كافر مى شود، و رحيم خاص مؤمنين است.(12)
__________
(1) اعراف/ 156.
(2) مؤمن/ 7.
(3) ر.ک: تفسير نمونه، ج 1، ص 24 ـ 26.
(4) أطيب البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 97.
(5) حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، ج 1، ص 10.
(6) مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 94.
(7) أطيب البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 96.
(8) طه/ 5.
(9) مریم/ 75.
(10) احزاب/ 43.
(11) توبه/ 117.
(12) ترجمه الميزان، ج 1، ص 30.