عدل الهي و گمراهي برخي انسانها
آيا آيه «قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ» (رعد/27) با عدل الهي منافات ندارد؟
آیات مشابه: « يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاء» (نحل، 93؛ فاطر، 8) «كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاء» (مدثر، 31) «إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ» (رعد، 27) «يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ» (بقره، 26) «مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ» (انعام، 39) «كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرينَ» (غافر، 74) «كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ» (غافر، 34) «وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ» (ابراهیم، 27) «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرينَ» (نحل، 37) «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» (رعد، 33؛ زمر، 23؛ و ...) و .... خداوند متعال زمینه و امکانات هدایت و راهنمایی را برای همه انسانها فراهم نموده و به آنها نیز اختیار داده تا مسیر حرکت خویش را انتخاب نمایند. از طرفی خداوند قوانین و سنت هایی دارد و هر کس به گونه ای مسیر زندگی و حرکت خویش را انتخاب نمود که مشمول این سنتها شد، سنت الهی در مورد او جاری می شود. کسی که در مسیر کمال و در پی جلب رضایت الهی گام بردارد مشمول سنت هدایت الهی قرار می گیرد. سنت هدایت در مورد نیکوکاران و نیز توبه کنندگان و ... جاری می شود. کسی که از مسیر حق منحرف شود و در مسیر باطل حرکت کند، اگر تا حدی پیش برود که زمینه رشد و هدایت را در خود نابود کند، مشمول سنت اضلال و گمراهی قرار می گیرد. سنت اضلال در مورد کافران، ظالمان، فاسقان، مسرفان و ... جاری می شود. ضمنا کسی نمی تواند سنت الهی را تغییر داده یا تبدیل نماید. بنابر این چون از ابتدا انسان به اختیار خود تعیین مسیر نموده، و از طرفی تذکر و آگاهی های لازم به او داده شده است، در صورت اجرای سنت الهی در مورد او، بی عدالتی نشده است. چند نکته: 1. مساله هدايت و ضلالت، مستند به خداوند سبحان است. او هر كه را بخواهد هدايت و هر كه را بخواهد گمراه مىكند. 2. سنت الهی بر این تعلق گرفته که كسانى را هدايت می نمايد كه بسوى او بازگشت كنند: «يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ»(رعد، 27) و كسانى را گمراه می كند كه به آيات واضحه و روشن او كفر بورزند: «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» كسانى را كه از اهل كفر و مكر، خداوند گمراهشان كرده باشد ديگر هدايت شدنى نيستند.(رعد، 33) این بر اساس سنت الهی و نظام متقنى است كه دائما جريان داشته و هرگز خلل نمىپذيرد. (1) 3. هميشه اعمال و كردار انسان، نتائج و ثمرات و بازتاب خاصى دارد. اگر انسان به دنبال عمل نيك باشد، نتيجه آن، روشنبينى و توفيق و هدايت بيشتر به سوى خدا و انجام اعمال بهتر است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»؛ اگر پرهيزگارى پيشه كنيد خداوند حس تشخيص حق از باطل را در شما زنده مىكند و به شما روشنبينى عطا مىفرمايد. (انفال، 29) و اگر انسان به دنبال زشتيها برود، تاريكى و تيرگى قلبش افزون مىگردد، و به سوى گناه بيشترى سوق داده مىشود، و گاه تا سر حد انكار خداوند مىرسند: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ»؛ عاقبت افرادى كه اعمال بد انجام مىدهند به اين جا منتهى شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و مورد استهزاء قرار دادند. (روم، 10) و در آيه ديگر: «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» هنگامى كه از حق برگشتند خداوند دلهاى آنها را برگردانيد.(صف، 5) 4. پس اگر خدا به كسانى توفيق هدايت مىدهد و يا از كسانى توفيق را سلب مىكند نتيجه مستقيم اعمال خود آنها است. به عبارت دیگر: كسى كه متصف به صفت توبه و رجوع به حق باشد و افكار و عقايدش در گرو هواهای نفسانیش نباشد، خداوند او را با اين دعوت حقه (قرآن) هدايت مىفرمايد. و كسى كه افكار و عقايدش در قيد هوای نفسش گرفتار باشد گمراه مىشود و از آيات قرآن نیز منتفع نمىگردد، هر چند كه معجزه هم باشد: «وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ»(یونس، 101)(2)
(1)- ترجمه الميزان، ج11، ص 483
(2)- ر.ک: تفسير نمونه، ج1، ص 151؛ ترجمه الميزان، همان
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید