چگونگی مردن

image: 
آیا مردن راحت است يا سخت؟ زيرا از لحظه آخر عمر و پايان زندگي بسيار مي ترسم و نمي دانم چه كار كنم لطفاً راهنمايي ام كنيد؟

آیا مردن راحت است يا سخت؟ زيرا از لحظه آخر عمر و پايان زندگي بسيار مي ترسم و نمي دانم چه كار كنم لطفاً راهنمايي ام كنيد؟
در پاسخ به قسمت اول سوال شما باید گفت که ؛ در سختى و آسانى جان دادن اصلى كلى وجود ندارد كه مؤمن راحت جان مى ‏دهد و غيرمؤمن با سختى.با توجه به آیات و روایات می توان گفت، افراد در هنگام جان دادن ، از نظر نوع جان دادن به چهار گروه تقسیم می شوند: 1. انسان های خوبی که راحت جان می دهند. الذين تتوفاهم الملائكه طيبين يقولون سلام عليكم (1) كسانى كه فرشتگان الهى جانشان را با خوشى مى گيرند و به ايشان سلام و احترام مى كنند . 2. انسان های خوبی که سخت جان می دهند. بسيارى از مؤمنين هستند كه لطف خداوند شامل حالشان مى ‏شود و بعضى گناهانشان به واسطه سختى جان كندن جبران مى‏ شود .امام موسی کاظم (علیه السلام): "الْمَوْتُ هُوَ الْمِصْفَاةُ تُصَفِّي الْمُؤْمِنِينَ مِنْ ذُنُوبِهِم ..."(2) سخت مردن به دلیل تصفیه حسابی است که خداوند نسبت به گناهان مؤمنان انجام می دهد. در روایات دیگر هم آمده: پیامبر می فرمایند: الْمَوْتُ كَفَّارَةٌ لِكُلِّ مُسْلِم‏ ؛ مرگ کفاره گناهان مسلمان است. (3) در روایت مشابه ای از امام صادق علیه السلام آمده است : الْمَوْتُ كَفَّارَةُ ذَنْبِ كُلِّ مُؤْمِنٍ (4) 3. انسان های بدی که راحت جان می دهند. گاه ممكن است كه اهل فسق و غير مومن به راحتى جان بدهد و اين به خاطر آن است كه اهل عذاب مى ‏باشد و ليكن چون حسناتى هم داشته و كارهاى خوبى هم كرده، اين راحتى جان دادن پاداش آن كارهاى خوب است تا حسابش همين جا تصفيه شود و در آخرت طلبى نداشته باشد و در نهايت معذب و بدبخت شود.امام کاظم (علیه السلام) می فرماید:" وَ تُصَفِّي الْكَافِرِينَ مِنْ حَسَنَاتِهِمْ فَيَكُونُ آخِرُ لَذَّةٍ أَوْ رَاحَةٍ تَلْحَقُهُمْ هُوَ آخِرَ ثَوَابِ حَسَنَةٍ تَكُونُ لَهُم ..." (5) راحت مردن کفار به خاطر تصفیه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام می دهند . مرگ برای برخی کافران آخرین لذت و راحتی است که به آنها ملحق می شود که این راحتی ، آخرین ثواب حسنه ای است که برای آنها است. 4. انسان های بدی که به سختی جان می دهند و از زمان جان دادن عذاب الهی برایشان آغاز می شود. وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُواْ الْمَلآئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ (6) و اگر ببيني كافران را به هنگامي كه فرشتگان (مرگ) جان آنها را مي‏گيرند و و پشت آنها مي‏زنند و (مي گويند) بچشيد عذاب سوزنده را (به حال آنها تاسف خواهي خورد). قِيلَ لِلصَّادِقِ ع صِفْ لَنَا الْمَوْتَ قَالَ ع .... لِلْكَافِرِ كَلَسْعِ الْأَفَاعِيِّ وَ لَدْغِ الْعَقَارِبِ أَوْ أَشَد....(7) به امام صادق علیه السلا گفته شد مرگ را برای ما توصیف کن. آن حضرت علیه السلام فرمودند: مرگ برای کافر مانند گزيدن‌ افعی ها، و نيش‌ زدن‌ عقرب‌ هاست‌ يا از آن‌ شديدتر. تذکر : شاید بتوان گفت که ميان افراد مومن و افراد كافر هم به حسب درجات ايمان وكفرشان , تفاوتهايى در آسان يا سخت جان كندن , وجود دارد . پاسخ به قسمت دوم سوال شما : كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ (8)؛هر نفسی چشنده مرگ است. مرگ یکی از مراحل زندگی انسان و همچنین یکی از سنت های قطعی خداوند است که هیچکس را راه فراری از آن است و دیر یا زود به سراغ همه می آید. سختی و آسانی مرگ وترس از مرگ چيزی جز نتيجه اعمال انسان نيست .این اعمال ما در این دنیا است که مرگ را برای ما سخت یا آسان می کند و باعث ترس ما از مرگ می شود. چرا از مرگ می ترسیم ؟ ترس از مرگ علل و عوامل گوناگونی (مذهبی ، احتماعی ، رفتاری و ...) دارد و دیدگاه های مختلفی در این زمینه بیان شده است.مانند 1. مجهول و ناشناخته بودن ماهیت مرگ 2. عدم امکان تجربه مرگ 3. کسانی که مرده اند به این دنیا برنگشته اند تا از آن ها درباره جهان بعد از مرگ سوال کنیم. 4. وابستگی به امور مادی و تعلقات دنیوی . 5. اعمال بد و ناشایستی که انجام داده ایم. 6. میل به جاودانگی و ترس از نابود شدن. و ... با توجه به این که در سوال مطرح کره اید " از پایان زندگی می ترسید " به نظر می رسد که علت اصلی ترس شما از مرگ این است که مرگ را پایان زندگی می دانید و چون حب به بقا و میل به جاودانگی در هر انسانی وجود دارد نمی خواهید که زندگیتان پایان یابد . در حالی که مرگ ، شروع زندگی جدید و ورود به زندگی جاودانه است . زندگی ای که تمام آن زندگی را خودمان با اعمالی که در این دنیا انجام می دهیم می سازیم. همچنین باید به این نکته نیز توجه کرد که ؛ هر ترس و وحشت از مرگ بد و منفى یا خوب و مثبت نیست. اگر ترس از مرگ بر اثر غفلت و محدودیت نظر و اندیشه به دنیاى مادى باشد، وحشتى منفى و نابخردانه است. اگر وحشت از مرگ براساس خوف از عظمت حق تعالى و ترس از چگونگى رویارویى با خدا باشد، در عین حال که شوق وصال به پروردگار و راحتى از زندگى سخت مادى نیز در آن باشد، ترس مثبت است.(9)

----------------------------------

1. نحل / 32.

2. بحارالانوار،ج6،ص155.

3. بحارالأنوار، ج 79 ،ص 171.

4. من‏ لايحضره ‏الفقيه، ج1 ،ص134.

5. بحارالانوار،ج6،ص155.

6. انفال/۵۰.

7.بحارالأنوار، ج 6 ،ص152. 7. عنکبوت/57.

8. برای توضیح بیشتر پیرامون این مطلب رجوع کنید به : امام خمینی (ره)، چهل حدیث،حدیث 22(کراهت از مرگ).

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: