صجبت کردن خدا با بهشتیان
آیا خود خداوند تو اون دنیا (در بهشت برزخی و بهشت آخرت) مستقیماً با بنده هاش صحبت میکنه؟
كلام به آن نحوى كه از انسان سر مىزند از خداى تعالى سرنمىزند يعنى خدا حنجره ندارد تا صدا از آن بيرون آورد، و دهان ندارد تا صدا را در مقطع هاى تنفس در دهان قطعه قطعه كند، و با غير خودش قراردادى ندارد (كه بفرمايد مثلا هر وقت اگر فلان كلمه را گفتم بدان كه فلان معنا را منظور دارم) براى اينكه شان خداى تعالى أجل و ساحتش منزهتر از آن است كه مجهز به تجهيزات جسمانى باشد، و بخواهد با دعاوى خيالى و اعتبارى استكمال كند، هم چنان كه خودش فرمود: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ « خدا به هيچ چيزى قياس و تشبيه نمی شود.».(1) ليكن در عين حالى كه قرآن كريم تكلم به معناى معهود بين مردم را از خداى تعالى نفى می كند، آيه شريفه: وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ (2). حقيقت معناى تكلم را در باره خداى تعالى اثبات نموده است. پس خداى تعالى تكلم با آثار و خواص خود را دارد، ولى آن حد اعتبارى را كه در تكلم معهود بشرى است، ندارد، و وقتى اثر كلام و نتيجه آن كه همان فهماندن طرف باشد، در خداى تعالى هست، قهرا بطور محدود جزء امور اعتباريه باقى مىماند، يعنى امورى كه تنها در اجتماع انسانى اعتبار دارد. از جمله مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ... بر می آيد كه اجمالا عمل سخن گفتن از خداى تعالى سرزده، و بطور حقيقت هم سرزده، نه اينكه جمله نامبرده، مجازگويى كرده باشد. خداى سبحان هم اين عمل را در كتاب خود، كلام ناميده براى اينكه آيات قرآنى و همچنين آنچه از بيانات انبياء گذشته ع كه براى ما نقل شده، همه آن آيات، روشنگر اين نكته اند، كه آن حضرات (انبياء) در مقام مجازگويى نبوده، و نخواسته اند حالات درونى خود را با مثل بيان كنند، و اگر كسى اين نكات روشن و بديهى را انكار كند، قطعا سر ناسازگارى و لجبازى دارد، و ما با او هم كلام نمی شويم، و اگر جائز باشد كه اينگونه بيانات را با آن گونه تاويل ها و مجازگويی ها توجيه كنيم، بايد جايز بدانيم كه تمامى خبرهايى كه از حقايق الهيه داده اند، بدون استثنا به امور مادى محض تاويل نموده و از بيخ، همه امور ما وراى ماده را منكر شويم، و چون نمی توانيم دست به چنين تاويلى بزنيم، و ناگزيريم همه را به همان معناى ظاهرى آن حمل كنيم، در مورد تكلم خداى تعالى ناگزيريم بگوئيم امرى است حقيقى،و واقعيتى است خارجى، همان آثارى كه بر تكلمهاى خود ما انسانها مترتب می شود.(3).
منابع:
1.سوره شورا، آيه 11.
2.سوره شورا، آيه 51.
3.ترجمه الميزان، ج2، صص: 477-496.
برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید