گرایش به تشیع

image: 
قرآن كريم تفصيل لكل شئ است. آيا در قرآن مسير حركت وروش يك شيعيه واقعي شدن آمده است؟

قرآن كريم تفصيل لكل شئ است. آيا در قرآن مسير حركت وروش يك شيعيه واقعي شدن آمده است؟ و اگر آمده در قالب داستان زندگي و مسير حركتي كداميك از رسولان الوالعظم الهي (ع) آورده شده است؟
در قرآن کریم هر خصوصیت مثبتی که برای یک انسان ذکر شده است در واقع برای یک شیعه می باشد.لذا تمام دستورات دینداری و بندگی برای انسان در قرآن برای یک شیعه واقعی هم می باشد. نمونه هایی از این دستورات رو عرض میکنیم: اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم ... بسم الله الرّحمن الرّحیم « وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ. إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْب سَلِیم .إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ . أَ إِفْکاً آلِهَةً دُونَ اللّهِ تُرِیدُونَ . فَما ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعالَمِینَ . فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ فَقالَ إِنِّی سَقِیمٌ . فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ . فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْکُلُونَ ما لَکُمْ لاتَنْطِقُونَ . فَراغَ عَلَیْهِمْ ضَرْباً بِالْیَمِینِ . فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ » (آیات 83 تا 94 سوره مبارکه صافات) آیه نخست ماجراى ابراهیم(علیه السلام) را به این صورت با ماجراى نوح(علیه السلام) پیوند مى دهد، مى فرماید: «و از پیروان او (نوح )، ابراهیم بود» (وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ(83 سوره صافات). او در همان خط توحید و عدل، در همان مسیر تقوا و اخلاص که سنت نوح(علیه السلام) بود، گام بر مى داشت، که انبیاء همه مبلغان یک مکتب و استادان یک دانشگاه اند و هر کدام برنامه دیگرى را تداوم مى بخشند و تکمیل مى کنند. چه تعبیر جالبى؟ ابراهیم(علیه السلام) از شیعیان نوح(علیه السلام) بود، با این که فاصله زمانى زیادى آن دو را از هم جدا مى کرد (حدود 2600 سال، به گفته بعضى از مفسران) ولى مى دانیم در پیوند مکتبى،زمان کمترین تاثیرى ندارد. بعد از بیان این اجمال، به تفصیل آن پرداخته، مى فرماید: «به خاطر بیاور هنگامى را که ابراهیم با قلب سلیم،به پیشگاه پروردگارش آمد» (إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْب سَلِیم(84 سوره صافات)). مفسران براى «قَلْب سَلِیم» تفسیرهاى متعددى بیان کرده اند که هر کدام به یکى از ابعاد این مسأله اشاره مى کند:قلبى، که پاک از شرک باشد.قلبى، که خالص از معاصى و کینه و نفاق بوده باشد.قلبى، که از عشق دنیا تهى باشد، که حب دنیا سرچشمه همه خطاها است.و بالاخره قلبى، که جز خدا در آن نباشد. قرآن كريم تذكراتی درباره ظاهر انسان مؤمن داده‌اند كه می‌توان به راه رفتن متواضعانه اشاره كرد. خداوند متعال درباره ويژگی‌های مؤمنان و بندگان خاص الهی، اولين ويژگی را راه رفتن متواضعانه ذكر كرده است. «عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا»(فرقان/63). بندگان خاص خدا كسانی هستند كه با تواضع راه می‌روند. در جايی ديگر خدای متعال می‌فرمايد: «لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا»(18/ لقمان)در روی زمين با حالت مستی راه نرو. قرآن كريم سفارش به چهره‌گشاده و خوش‌برخوردی كرده و از ابرو درهم كشيدن نهی می‌كند. «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ»(18/لقمان)چهره‌ات را برای مردم درهم نكش. صحبت كردن نرم و آهسته، برخوردهای لفظی مناسب و تعاملات با ديگران از توصيه‌های الهی است. «إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ» بدترين صداها صدای خران است. در روايات تفسير به قهقهه شده است كه آن‌هم از مصاديق برخوردهای لفظی نامناسب است. از سويی در روابط مسائلی را نهی می‌كند كه می‌توان به؛ استهزا و تمسخر، غيبت، سوءظن، فحش و لقب‌بد دادن اشاره كرد. اهميت ويژه قرآن كريم به مسائل معنوی و عبادی و سيره اهل‌بيت(ع) در اين مقوله و تأكيدات اهل‌بيت‌(ع) در اين زمينه بيانگر اين بعد است. به عنوان نمونه پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) می‌فرماید: در قیامت اهل سخریه و استهزاء را می‌آورند و برای یکی از ایشان دری از بهشت می‌گشایند و به او می‌گویند بشتاب و دخل شو او با غم و اندوه می‌آید که داخل شود در را می‌بندند و از طرف دیگر دری می‌گشایند و به او می‌گویند زود داخل شو چون نزد آن در می‌رسد در را می‌بندند همچنین به این بلیه گرفتار است و از هیچ دری داخل نمی‌تواند بشود به‌طوری که مأیوس می‌شود چنانچه به او باز می‌گویند بیا و نمی‌آید. (1) در حديث تكان دهنده اى از على عليه السّلام مى خوانيم :لاايمان مع سوءظنّ؛ كسى كه سوءظن دارد ايمان ندارد.(2) در آيات و روايات چهره عبادی شيعه با مسائلی همچون تأكيد بر تلاوت قرآن حداقل در هر روز ۵۰ آيه، نماز اول وقت، نماز شب و مناجات با خدا طراحی شده است.

پي نوشت

1- محجهٔ‌البیضاء، ج۵، ص ۳۲۶

2- غررالحكم ، جلد 6، صفحه 362.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: