معاد ، تناسخ ، فنا

image: 

دنیای پس از مرگ انسان چگونه است؟ آیا به برزخ رفته و در کالبد دیگری به دنیا می آید و یا با جسم و روح و یا فقط روح به دنیایی دیگر میرود و و یا نابود می شود و اگر چنین باشد آیا اثرات جسمی آن مثل صوت و احتمال تصویر یعنی انعکاس نور آن در دنیا می ماند؟
"برزخ" يعني عالمي مابين دنيا و آخرت كه انسان پس از مرگ وارد آن عالم مي‏شود. عالم برزخ متوسط بين دنيا و آخرت و اولين مرحلة عالم ملكوت است و برخي از خصوصيات اين جهان را از قبيل محدوديت زماني داراست ولي در عين حال مربوط به عالم عقبي‌َ است‌. آيات و روايات متعددي گواه بر آن است كه انسان مؤمن در عالم برزخ متنعم به نعمت‌هاي الهي است‌ که در ادامه اشاره خواهیم کرد. همچنين روايات زيادي صراحت دارد كه اعمال انسان در قبر با او همراه است و پشتيبان يا عذاب‌دهندة او هستند تا در قيامت بر خداوند عرضه شوند. البته بعضي از مؤمنين نيز در برزخ معذبند و اين عذاب كفاره گناهانشان خواهد بود تا در قيامت وارد بهشت گردند. نكتة ديگر اينكه‌، آنچه در قبر و عالم برزخ مورد سؤال است اعتقادات انسان مي‌باشد ولي بررسي تفصيلي اعمالي مربوط به قيامت است‌. ويژگي‏هاي عالم برزخ اين است كه قبر يا بمنزله باغي از باغهاي بهشت، يا حفره‏اي از حفره‏هاي جهنم خواهد بود، لذا امام سجاد(ع) فرمود: "ان القبر روضة من رياض الجنة او حفرة من حفر النيران". (پيام قرآن، ج 5، ص 447، به نقل از تفسير برهان، ج 3، ص 120.) يكي ديگر از خصايص عالم برزخ، سؤال در قبر است، امام صادق(ع) فرمود: من انكر ثلاثة اشياء فليس من شيعتنا: المعراج و المسألة في القبر و الشفاعة؛ كسي كه سه چيز را انكار كند از شيعيان ما نيست، معراج، سؤال در قبر و شفاعت.(همان، ص 460.) يكي ديگر از ويژگي‏هاي قبر، فشار قبر است، البته مراد از قبر در اكثر اخبار، چيزي است كه روح در آن در عالم برزخ قرار دارد.(بحارالانوار، ج 6، ص 271) هنگام مرگ روح نمي ميرد, بلكه ارتباط خود را با بدن قطع مي كند و بعد از مرگ بدن متلاشي مي شود, امّا روح با قالب مثالي در عالم برزخ به زندگي خود ادامه مي دهد. در آيه 99ـ 100سوره مؤمنون از زندگي پس از مرگ تا قيامت كبري كه فاصلهء بين زندگي دنيا و قيامت است , با كلمهء برزخ تعبير كرده است . بر اساس دلالت آيات و روايات رسيده از رسول اكرم و ائمهء اطهار عليهم السلام علماي اسلام در مورد وجودعالم برزخ و عذاب و نعمت اتّفاق نظر دارند. بدين معني كه انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله اي ديگر ازحيات و زندگي مي گردد كه همه چيز را حس مي كند; از چيزهايي لذّت مي برد و از چيزهايي ديگر رنج و البته لذّت ورنج انسان بستگي به افكار و اخلاق و اعمالش در دنيا دارد. اين زندگي برزخي ادامه دارد تا آن گاه كه قيامت كبري بر پا شود.(مجموعه آثار شهيد مطهري , ج 2 ص 513ـ 514 ) قرآن كريم دربارهء مؤمن (آل ياسين ) كه در راه ياري فرستادگان حضرت عيسي در شهر انطاكيه به شهادت رسيد مي فرمايد: .(يس (36 آيه 26ـ 27) رسول خدا در جنگ بدر پس از پيروزي مسلمانان و كشته شدن گروهي از سران قريش و انداختن بدن هاي آن ها در يك چاه , سر به درون چاه برد و به آن ها گفت : ما آن چه را خداوند به ما وعده داد, محقق يافتيم . آيا شما نيزوعده هاي خدا را راست يافتيد؟ بعضي از اصحاب گفتند: يا رسول اللّه ! شما با كشته شدگان و مردگان سخن مي گوييد! مگر اين ها سخن شما رادرك مي كنند؟ فرمود: آن ها اكنون از شما شنواترند.(مجموعه آثار شهيد مطهري , ج 2 ص 517) در مورد چگونگي زندگي در عالم برزخ كه آيا تنها روح است يا با بدن است , روشن ترين تصوير اين است كه : روح انسان بعد از مرگ و پايان زندگي دنيا, در جسم لطيفي قرار مي گيرد كه بسياري از عوارض جسم و بدن مادي بر كنار است , ولي از آن نظر كه شبيه جسم مادي است , به آن يا مي گويند كه نه كاملاًمجرّد است و نه مادّي محض , بلكه داراي يك نوع تجرّد برزخي است . به گفتهء بعضي از دانشمندان مي توان آن راتشبيه به خواب كرد, در خواب هاي راستين روح انسان با استفاده از قالب , به نقاط مختلف پرواز مي كند و مناظر رامي بيند و از نعمت ها بهره مي گيرد و لذّت مي برد و گاه مناظر هولناكي را مشاهده مي كند و سخت متألّم مي گردد وفرياد مي كشد و از خواب بيدار مي شود.(تفسير نمونه , ج 14 ص 311 پيام قرآن , آيت اللّه مكارم شيرازي , ج 5 ص 463)

پرسش: مدت اقامت انسان دربرزخ تا چه زماني است؟زود تمام میشه یا تا ابد اونجاییم؟

پاسخ: همانطور که قبلا گفتیم برزخ، جهاني نو و زندگي تازه و جديدي است كه از هنگام مرگ هر انساني شروع مي‏شود و تا بر پايي روز قيامت ادامه دارد و با برپايي قيامت، زندگي انسان در برزخ پايان مي‏پذيرد یعنی برزخ دیگر ابدی نیست و برزخ دالان ورودي به قيامت كبري و نخستين منزل از منازل آخرت مي‏باشد. در آيه‏ي 99 - 100 سوره‏ي مؤمنون چنين آمد، وقتي هنگام مرگ يكي از تبه‏كاران فرا رسيد، درخواست برگشت مي‏كند و خداوند با ردّ درخواست آنان، مي‏فرمايد: من وارئهم برزخ الي يوم يبعثون يعني پشت سر آن‏ها برزخي است تا روزي (روز قيامت) كه برانگيخته شوند. در روايات هنگامي كه از معصوم(ع) پرسيده مي‏شود، برزخ چيست؟ مي‏فرمايد: القَبرُ منذ حينَ موته الي يومِ القيامةِ عالم برزخ همان عالم قبر است كه از هنگام مرگ آغاز مي‏شود و تا زمان برپايي قيامت ادامه دارد(نورالثقلين، ج 3، ص 554). بنابر اين، هم اكنون ـ كه قيامت برپا نشده ـ عالم برزخ وجود دارد و امري صرفاً ذهني نيست و همه‏ آنان كه مرده‏اند هم‏اكنون در آن جهان به سر مي‏برند و آن داراي حيات و زندگي‏اي هستند كه در ادامه‏ي زندگي دنيا است، از يك سو و شروع زندگي و حياتي است كه مرگي براي آن تصور ندارد و امتداد آن، تا ابديت مي‏باشد. حالا کی قیامت می شود ما نمی دانیم .وخود این ندانستن و معلوم نبودن هم حکمت هایی دارد.

پرسش: ایا روایتی یا نقلی است که بگوید ان زمان که عالم برزخ تمام میشود و قرار است که همه برانکیخته شوند باید در عالم برزخ بمیرند تا در قیامت زنده شوند یا نه یا اینکه مستقیما بدون مردن در عالم برزخ وارد قیامت میشوند؟

پاسخ: در مورد مرگ در برزخ تعبیری وجود دارد که آن را مرگی در عالم برزخ معنا می¬ کنند. درباره مرگ برزخی (به معنایی که گفته شد) مفسران در ذیل آیاتی این بحث را آورده¬اند: « لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولى‏ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ » «هرگز مرگى جز همان مرگ اوّل (كه در دنيا چشيده‏اند) نخواهند چشيد، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ مى‏كند.» « إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولى‏ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ »[دخان/35] «مرگ ما جز همان مرگ اول نيست و هرگز برانگيخته نخواهيم شد.» در این دو آیه چون سخن از مرگ نخستین آمده است و مفسران آن را به معنای مرگ دنیوی معنا کرده¬ اند به پیروی آن بحث از مرگ دومی که همان مرگ برزخی است را نیز مطرح می-کنند.[تفاسیر طباطبائي، علامه محمد حسين و مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه‏،ذیل آیات 35 و56 سوره دخان] « قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ »[ غافر/11] «آنها مى‏گويند: پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى‏.» این آیه مهمترین آیه در این بحث است و معتقدین به مرگ برزخی مانند علامه طباطبائی ذیل این آیه مرگ برزخی را اثبات کرده ¬اند.[طباطبائی، همان، ذیل آیه 11 سوره غافر] از بررسی آیات مرگ برزخی و دنیوی روشن می¬شود که در قرآن کریم مرگ برزخی مانند و شبیه به مرگ دنیوی نیست؛ چون خداوند در آیه¬ای اهل بهشت را اینگونه نوید می¬دهد که به جز مرگ در دنیا که تحمل کرده¬اید مرگ دیگری ندارید. در صورتی که می¬دانیم اهل بهشت نیز باید از عالم برزخ وارد عالم قیامت شوند و قبل از عالم قیامت همه حتی کسانی که در عالم برزخ هستند می¬میرند پس چرا خداوند می¬فرماید جز مرگ دنیوی مرگ دیگری را نچشیده¬اند؟ پاسخ این سؤال اینگونه است که مرگ برزخی را نیز چشیده ¬اند؛ اما چون این مرگ با مرگ در دنیا تفاوت¬های بسیاری دارد، خداوند آن را متذکر نشده¬ است. در مرگ برزخی دیگر جسمی وجود ندارد و دیگر گرفتن روح از جسم مطرح نیست. بنابراین اینکه برخی مرگ برزخی را به معنای مرگ بعد از زنده شدن جسم در قبر و پاسخ دادن به نکیر و منکر می-دانند اشتباه است.

پرسش: چرا مرگ و معاد نرسناكه؟

پاسخ: ترس از مرگ در فرهنگ قرآني و روايي از جهت تفاوت انسان‏ها، علت‏ هاي گوناگون دارد. در يك منظر كلي مي‏توان انسان‏ها را از اين جهت به تعبير حضرت امام به سه گروه: ناقصان، متوسطان و كاملان تقسيم كرد. اما دليل وحشت از مرگ در انسان‏هاي ناقص اين نكته ظريف است كه انسان به حكم فطرت خود حب به بقا و ميل به جاودانگي داشته و از فنا، زوال و نيستي متنفر مي‏باشد، ازاين‏رو به عالمي كه عالم حيات تلقي مي‏شود، عشق ورزيده و از عالمي كه به پندار خودعالم نيستي است، تنفر دارد. بنابراين چنين افرادي به دليل آن كه ايمان به عالم آخرت نداشته و قلوبشان به حيات ازلي و بقاي سرمدي اطمينان نيافته است، به اين دنيا علاقمند و به حسب آن فطرت، از مرگ هراسان و گريزانند. خداوند متعال عقيده اين گروه از انسان‏ها را چنين بيان مي‏كند: «ان هي الاحيا تنا الدنيا نموت و نحيا و ما نحن بمبعوثين؛ جز اين زندگاني دنياي ما چيزي نيست، مي‏ميريم و زندگي مي‏كنيم و ديگر برانگيخته نخواهيم شد»، (مؤمنون، آيه 37). عامل ترس از مرگ در انسان‏هاي متوسط چيز ديگري است، متوسطان كه ايمانشان به عالم آخرت و حيات قيامت كامل نيست به دليل غفلت از آخرت وعالم برتر و بالاتر و توجه به امور دنيوي و تلاش در آباداني آنها از مرگ مي‏ترسند. امام صادق(ع) مي‏فرمايند: «[روزي] مردي به سوي ابوذر آمده و پرسيد: چرا ما از مرگ كراهت داريم؟ [ابوذر در پاسخ] فرمود: به دليل آن كه شما دنيا را تعمير كرديد و آخرت را خراب، پس كراهت [و ترس] داريد كه از آباداني به سوي خرابي انتقال يابيد»، (بحارالانوار، ج 6، ص 137، روايت 42). اين متوسطان و غافلان به حدي از مرگ غافلند كه به تعبير حضرت علي(ع) «گويا مرگ را در دنيا به جز ما نوشته‏اند و گويا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند و گويي آنچه از مردگان مي‏بينيم، مسافرانند كه به زودي نزد ما باز مي‏آيند و آنان را در گورهاشان جاي مي‏دهيم و ميراثشان را مي‏خوريم، پنداري ما پس از آنان جاودان به سر مي‏بريم»، (نهج‏البلاغه، كلمات قصار 122، ص 382). اما گروه سوم كه انسان‏هاي كامل و مؤمنان مطمئن هستند از مرگ كراهت ندارندولي از آن وحشت و خوف دارند، اما ترس آنها يك ترس مثبت وارزشي است، چرا كه خوف آنها از عظمت خداوند متعال بوده، نه مثل وحشت ما وابستگان به دنياي مادي و دل‏دادگان به تعلقات آن. حضرت حق در قلب اولياي الهي تجلي كرده و موجب هيبت مشوب به شوق مي‏شود و در حقيقت هيبت و بزرگي خوف، از تجلي عظمت و ادراك آن است. دل عاشقان خداوند متعال در هنگام ملاقات با حضرت حق - كه با مرگ سرفصلي از آن آغاز مي‏شود - مي‏تپد و وحشتناك و ترسناك مي‏شود ولي اين خوف غير از ترس‏هاي معمولي است، (براي اطلاع تفصيلي از اين موضوع نگا: امام خميني، روح الله، چهل حديث، مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ اول، تابستان 1368، صص 307 - 303). ترس انسان‏هاي آن سويي از طول سفر، توشه كم و بزرگي و عظمت مقصد است، (نهج‏البلاغه، كلمات قصار 77، ص 372). اينان مرگ را چون زندگي امتحان بزرگ الهي مي‏دانند، [اشاره به آيه «همان كه مرگ و زندگي را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد»، (ملك، آيه 2)] و مي‏ترسند كه از اين آزمون سربلند بيرون نيايند. با توضيحات اجمالي و مختصر فوق مشخص شد كه اولاً هر ترس و وحشت از مرگي بد و منفي و هر خوفي از آن هم خوب و مثبت نيست. اگر ترس از مرگ بر اثر غفلت و محدوديت نظر و انديشه به دنياي مادي باشد وحشتي منفي و نابخردانه است اما اگر وحشت از مرگ براساس خوف از عظمت حق‏تعالي و ترس از چگونگي رويارويي با خدا باشد، ترسي مثبت و از سر شوق و عشق است. ثانيا با تفاوت انسان‏ها و نوع نگرش‏ها، عوامل ترس از مرگ متفاوت و گوناگون خواهد بود.

پرسش: آيا عالم برزخ براي همه يكسانه يا آنهاي كه زودتر مرده‌اند بيشتر از آنهايي كه ديرتر مرده‌اند در برزخ مي‌مانند؟مثلا بعضی ها چند هزار سال پیش که فوت کردند؟

پاسخ: بايد توجه داشته باشيم كه زمان به مفهومي كه در اين عالم تصور و تحقق دارد در عالم برزخ وجود ندارد، زيرا زمان مقدار حركت است و حركت از شئوون ماده مي‌باشد، و حال آنكه عالم برزخ، عالم غير مادي و مجرد از ماده و آثار آن است و موجودات آن در عين اينكه حقايق و موجودات مقداري هستند، حقايق ثابت و غير متغيرند. دگرگوني‌ها و حركت و تبدلات در عالم برزخ در ميان موجودات برزخي به شكل ديگري است، پس مكث نفسهاي انساني در عالم برزخ، مكث در فوق زمان مي‌باشد و مكث در عالم غير زماني، به عبارتي مكث غير زماني است و مكث در فوق زمان يا غير زمان را نمي‌توان با مقياسهاي زماني سنجيد. بر گرفته از: معاد يا بازگشت به سوي خدا ، استاد محمد شجاعي، ج1

پرسش: جهان برزخ كجاست؟در چه مکانی واقع شده؟ بعد تفاوت زمان و مكان عالم برزخ، با زمان و مكان دنيا چيه؟

پاسخ: در مورد قسمت اول سوال شما که مربوط به مکان برزخ است باید عرض کنم عالم برزخ در ملکوت همین دنیاست یعنی حقیقت و باطن دنیاست زیرا این عالم دو روی دارد یک طرف برونی و دیگر طرف درونی همانطوری که بدن انسان نیز دو جنبه دارد یکی جنبه ظاهری که هیکل آدمی است و دیگری جنبه باطنی که همان بدن مثالی و روح حیوانی است. از برخی آیات استفاده می شود که مکان بهشت و جهنم برزخی در روی همین زمین است مثلاً در آیه ای آمده است که: النّارْ یْعًرُضُونُ عُلَیًها غُدْواً وُ عُشِیاً عذاب ناراحت کننده آتش هر بامداد و شامگاه بر فرعونیان عرضه می شود (غافر آیه ۴۶.) انسان در عالم خواب صورت دارد، وزن و سنگینی ندارد و عالمی که در آن حرکت می کند از این سنخ است لذا از بالای بلندی سقوط می کند به زمین نمی خورد و یا گاهی مانند فرشته سبکبال در فضا پرواز می کند، اوج و حضیض دارد، به دورترین نقاط سفر می کند. هر چیزی حتی ساختمانها و انسانها و حیوانها یک صورت ظاهری و مادی دارند و یک صورت باطنی و ملکوتی. مکه ای که انسان زیارت می کند صورت برزخی کعبه است که مادی نیست ولی صورتش عین مکه است. در تفسیر آیه فوق امام صادق (ع) می فرماید: این در دنیا قبل از روز قیامت است زیرا آتش قیامت صبح و شام ندارد سپس فرمود: اگر آنها در قیامت تنها صبح و شام در آتش دوزخ عذاب شوند در میان این دو باید سعادتمند باشند چنین نیست این مربوط به برزخ است پیش از روز قیامت (مجمع البیان ج ۸ ص ۵۲۶.) و شب و روز و صبح و عصر آنها به تناسب صبح و شام دنیاست. در باره نعمت هم می فرماید: "و لَهُم رِزقُهم فیها بُکرَة و عَشیا"؛ روزی آنها بدون هیچ گونه رنجی شب و روز به آنها می رسد (سوره مریم آیه ۶۲.) از بامداد و شامگاه فهمیده می شود که برزخ در روی زمین است بنابراین زندگی برزخی به تناسب روح و جسم برزخی ظهور پیدا می کند مادامی که انسان در قالب جسم مادی است زندگی او در دنیاست به مجرد این که جسم را از دست داد زندگی برزخی او شروع می شود. در مورد زمان و مكان هم عرض كنم آنچه در عالم برزخ است، مادّي و جسماني نيست، ولي داراي آثار مادّي هست. برزخ، عالمي است كه اعمال انسان در آن تمثّل مي‏يابد. ديگر آن كه زمان و مكان عالم برزخ، مادّي و جسماني نيستند. البته، آثار زمان و مكان در آن جا هست. قرآن درباره آل فرعون مي‏فرمايد كه آل فرعون را عذاب احاطه كرده است و صبح و شب بر آتش عرضه مي‏شوند( سوره غافر، آيه 46.). امام صادق«عليه السلام» درباره آن آيه مباركه مي‏فرمايد: «مراد از اين عذاب صبح و شب كه در آيه آمده، عذاب پيش از قيامت است؛ زيرا در آتش قيامت صبح و شبي نيست.»

پرسش: آیا شباهتی بین این دنیا و برزخ هست؟اگر هست شباهت دنيا با عالم برزخ را به طور كامل برام بيان كنيد؟

پاسخ: عالم دنيا با عالم برزخ شباهتي ندارد زيرا حيات و زندگي در دنيا اجتماعي و مادّي و همراه با خورد و خوراك و جا و مكان و لباس و پوشاك و خواب و بيداري است ولي پس از مرگ حيات و زندگي فردي شروع مي شود و احتياجي به خورد و خوراك و لباس و پوشاك نيست.[تفسير الميزان، ‌ج 2، ص 122.] آيه مي فرمايد: "قالوا ربنا امّتنا اثنتين واحييتنا اثنتين ...؛[مؤمن (41) آيه‌ 11.] آنان مي گويند: پروردگارا، ما را دوبار ميراندي و دوبار زنده كردي. اكنون به گناهان خود معترفيم. آيا راهي براي خارج شدن وجود دارد؟". بعضي از آين آيه استفاده كرده اند: مرگ برزخي همانند مرگ دنيوي داريم. دو نوع مرگ است: يكي مردن و رفتن به عالم برزخ، دوم مردن در عالم برزخ و وارد شدن به عالم قيامت. برخي نيز از اين آيه استفاده كرده اند: در عالم برزخ نيز نوعي حيات است كه بعد از مدّت كوتاهي به مرگ مي انجامد امّا مسلّماً حيات در عالم برزخ با حيات در دنيا تفاوت دارد امّا در اصل زندگي و حيات با هم مشابهت دارند.[آيت الله ناصر مكارم، پيام قرآن، ص 454.]

پرسش: آیا در برزخ بعضی از گناهان بخشیده میشود؟

پاسخ: اگر منظورتون از بخشش،توبه کردن در برزخ است باید عرض کنم هر انساني در طول زندگي در طول زندگي خود در دنيا با كمك عقل خود و دستورهاي پيامبران مي‌تواند راه صحيح را انتخاب و از راه نادرست بپرهيزد. در اين دنيا است كه هر كسي مي‌تواند، اعمال خود آينده را بسازد، اَمّا پس از مرگ راه بازگشتي وجود ندارد. توبه و بازگشت نيز مانند اعمال ديگر، زمان خاص خود را دارد. توبه تا قبل از فرا رسيدن مرگ قابل پذيرش است‌.(نسأ،18) اَمّا پس از سپري شدن اين زمان و مشاهده عذاب‌، بازگشت و اظهار ندامت سودي ندارد و آرزويي دست نيافتني است‌; چنان‌كه قرآن كريم مي‌فرمايد: "وَلَيْسَت‌ِ التَّوْبَة‌ُ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السَّيِّات‌ِ حَتَّي‌ََّ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ الْمَوْت‌ُ قَال‌َ إِنِّي تُبْت‌ُ الَْـَن‌َ وَلاَ الَّذِين‌َ يَمُوتُون‌َ وَهُم‌ْ كُفَّارٌ; (نسأ، 18) براي كساني كه كارهاي بد را انجام مي‌دهند و هنگامي‌كه مرگ يكي از آن‌ها فرا مي‌رسد مي‌گويد: "الآن توبه كردم‌!" توبه نيست و نه براي كساني كه در حال كفر از دنيا مي‌روند." اما اگر نه،شما حق الناسی بر گردنتون بود ودر برزخ بودید که کسی در دنیاست و شما رو حلال کرد گناه حق الناس از بین می رود.وهمچنین شفاعت هم وجود دارد که اگر شامل شخص شود از گناهان پاک می شود.

لينك بحث اصلي : http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24902&page=3

موضوع: