چگونه نهی از منکر کنم؟

image: 

در مواقع امر به معروف و نهی از منکر به چه روشی تذکر بدهیم که تأثیر گذار باشد؟ یا حداقل جلوی دیگران موجب بی احترامی به خودمان نشوند؟ آیا استفاده از وصیتنامه شهدا و بیانات ائمه(علیه السلام) در این مسئله کمک کننده است؟

هدف از امر به معروف و نهی از منکر صرفا اینکه سخنی گفته باشیم تا از ما رفع تکلیف شود نیست، بلکه هدف از آن تأثیرگذاردن است، برای همین رعایت مخاطب شناسی و بهره گیری از تکنیک های روانشناسی مهم است، و به همین خاطر ممکن است در برخورد با هر شخصی جزئیات متغیری وجود داشته باشد که باید آنها را رعایت کرد، مثلا گاهی شخص ارادتی به شهدا ندارد طبیعا برای چنین شخصی استفاده از وصیت نامه شهدا به عنوان نهی از منکر کارایی ندارد، مگر آنکه ابتدا این ارادت به شهدا در او ایجاد شود.

اما در هر صورت به طور کلی نکات کلی و عمومی که می توان به آن اشاره کرد:

نکته اول:
نوعا برخورد های بدی که امر به معروف و نهی از منکر شوندگان از خودشان بروز می دهند دو علت دارد، یکی اینکه این افراد نسبت به مومنین و کسانی که ظاهر مذهبی دارند نگاه مثبتی ندارند؛ و دوم اینکه احساس می کنند دارند از بالا امر و نهی می شوند.
لذا امر به معروف و نهی از منکر مطلقا نباید با روحیه متکبرانه و از بالا به پایین باشد، من در بسیاری از اوقات می بینم که امر به معروف و نهی از منکرها به صورت ناخواسته با نگاهی مملو از کینه یا خودبرتری بینی همراه است؛ البته ممکن است شخص خودش متوجه نباشد، در حالی که بالاخره هر کسی عیبی دارد ما خودمان هم بی عیب نیستیم. اینکه گناه باید منفور باشد غیر از منفور بودن گنهکار است، نباید با گنهکاران با خشم و نفرت برخورد کرد.
و همچنین اینکه نوع بیان نباید آمرانه و دستوری باشد، بلکه نهی از منکر در قالب جملات سوالی و خبری کمتر موجب موضع گیری منفی طرف مقابل می شود.

نکته دوم:
امر به معروف و نهی از منکر در وهله اول مطلقا نباید در حضور دیگران باشد، اگر در محیط های شلوغ و جلوی دیگران کسی را امر به معروف و نهی از منکر کنید بعید است که شخص در برابر این امر به معروف و نهی از منکر عکس العمل مثبت نشان دهد.

نکته سوم:
یکی از نکاتی که خیلی در انتخاب روش و نوع بیان برای امر به معروف و نهی از منکر کمک می کند حس همدلی و همذات پنداری با شخص است. این که ما قبل از هرگونه اقدامی خودمان را کاملا جای شخص بگذاریم، با همان اعتقادات، با همان رفتار، و خصوصا با همان موقعیت. این به ما خیلی کمک می کند که بفهمیم در چنین حالت و موقعیتی چه روشی می تواند ما را از این رفتار باز دارد و چه رفتاری می تواند ما را جری کرده و وادار به موضع منفی کند.
البته این کار قدری هم دشوار است اما هر چقدر شناخت دقیق تر باشد کارآمدتر خواهد بود.

نکته چهارم:
نکته دیگر اینکه در امر به معروف و نهی از منکر حتی در خلوت و با بهترین بیان باز هم ممکن است حساسیت زا باشد، چون اصلا خود حضور ما به عنوان امر و نهی کننده بالاخره تا حدی با شخصیت شخص در چالش خواهد بود، خصوصا در اشخاصی که به لحاظ موقعیت اجتماعی موقعیت بالایی دارند، یا توقع دارند دیگران آنها را بالا ببینند.
لذا گاهی استفاده از امر به معروف و نهی از منکر های مکتوب هم می تواند خیلی راهگشا باشد، من خودم بارها از این روش بهره برده ام، اینکه نامه ای را که بدون لحن آمرانه و طلبکارانه، ضمن رعایت تاکتیک های روانشناختی به روشی بسیار جذاب و کارآمد نوشته شده باشد را به شخص بدهیم. البته این در مورد جایی است که کسی که دارد منکر مرتکب میشود همجنس ما باشد وگرنه خودش آسیب زا خواهد بود.
در هر صورت این روش کلیّت ندارد اما با توجه به نوع قلم و قدرت آن در برخی مصداق ها بسیار کارآمد است؛ چون شخص این امر به معروف و نهی از منکر مکتوب را در خلوت محض خودش می خواند که حتی امر و نهی کننده ای هم نیست تا شخص با شخصیت خودش در چالش بیفتد.

نکته پنجم:
یکی از اموری که یک نوع امر به معروف و نهی از منکر عملی بوده و در بازدارندگی بسیار کارآمد است عدم انفعال در برابر گناه است، خب هر کدام از مرتکبین گناه های اجتماعی یک هدفی را دنبال می کند که بدون همراهی دیگران آن هدف محقق نمی شود، بنابراین عدم همراهی با او خودش بزرگترین امر به معروف و نهی ازمنکر تلقی می شود.
مثلا کسی که دارد غیبت می کند وابسته به استماع و گوش کردن دیگران است، اگر دیگران مستمع او نباشند، و از سخنان او استقبال نکنند، این نوع رفتار حتی بدون اینکه او را از گفتن نهی کنند، خود به خود انگیزه را برای غیبت در او خواهد خشکانید.
یا مثلا نگاه به زنان بدحجاب، انتخاب آنها برای ازدواج، و استخدام آنها، و متاسفانه بالاتر اولویت قرار دادن آنها برای استخدام و بازاریابی، خودش بزرگترین گام برای ترویج این گناه است. در چنین جامعه ای که همه در عمل انسان را به بدحجابی ترویج می کنند توصیه کلامی به تنهایی کفایت نمی کند.
قرآن پیش از آنکه زنان را به رعایت حجاب فرا بخواند، مردان را به چشم پوشی دعوت می کند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»؛ به به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند.(1)
این یعنی انگیزه گناه را در عمل باید در جامعه خشکانید. کسی که برای استخدام و رونق گرفتن کاسبی اش به دنبال جذابیت های آشکار زنان باشد، کسی که در انتخابش برای ازدواج به جای ایمان واخلاق، زیبایی آشکار زن را ملاک قرار دهد، رفتار او یقینا موجب تشویق برخی از خانم ها به بدحجابی می شود و روز قیامت باید در برابر این رفتارهایش پاسخ گو باشد.

نکته ششم:
نکته دیگری که وجود دارد این است که به نظر می آید گاهی در جامعه نیروهای غیر مذهبی نسبت به نیروه های مذهبی ارتباط عمومی قوی تری دارند.
نمی خواهم بگویم کلیّت دارد اما شما اطرافتان را ببینید بچه های مومن و مذهبی بهتر با دیگران گرم می گیرند و جاذبه و دوست دارند یا بچه های غیر مذهبی؟ این ضعف ارتباط عمومی گاهی به تکبر معنا میشود و من می بینیم که متاسفانه می گویند بچه های مذهبی متکبر هستند! و خودشان را می گیرند!
به نظرم خوب است که ابتدا قلب ها جذب شود، مثلا خانم های محجبه به صرف اینکه خانمی در فامیل و اطرافیانشان بد حجاب است با او گارد نگیرند، رفت و آمد و دوستی و خوش برخوردی را قطع نکنند، کلید تأثیرگذاری محبت است؛ یا آقایان به صرف اینکه یک جوانی ریش و سبیل تراشیده یا زنجیر گردنش انداخته یا تیپش متفاوت است با او سرد برخورد نکنند.

قرآن می فرماید بیش از بحث و جدل و مناظره های علمی، آنچه که موجب جلب مردم به پیامبر(صلی الله علیه و آله) شد اخلاق او بود: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك‏»؛ به رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏ شدند(2)

این یعنی اگر کسی به لحاظ قدرت بیان و علمی در سطح پیامبر(صلی الله علیه و آله) هم باشد اما اخلاق نداشته باشد در جذب مردم کارآیی چندانی نخواهد داشت. چه کسی گفته که خانم های محجبه نباید به خانم های بد حجاب لبخند بزنند، چه کسی گفته نباید دوستی کنند؟ نباید معاشرت کنند؟ بله اگر لبخند ما نوعی تأیید محسوب شود یا اینکه بر اثر معاشرت ترس از تأثیر پذیری وجود داشته باشد وضعیت فرق خواهد کرد، اما در غیر این صورت باید به جای حالت تدافعی، با روی باز و گشاده برای جذب دیگران به سمت آنها رفت.

پی نوشت ها:
1. نور: 30/24.
2. آل عمران: 159/3.

 

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=60889&p=900087&viewfull=1#post900087

موضوع: