مرگ کودکان و هدف آفرینش

image: 
اگر هدف از آفرینش انسان، کمال و عبادت است، افرادی که فرصت به کمال رسیدن ندارند، چرا آفریده می شوند؟

اگر هدف از آفرینش انسان، کمال و عبادت است، افرادی که فرصت به کمال رسیدن ندارند، چرا آفریده می شوند؟ چند نکته بیان می شود: اول؛ بر اساس آموزه های قرآنی، سه مرحله هدف که هر کدام مبتنی بر دیگری است، برای آفرینش انسان ذکر شده است: 1. هدف اولیه که مقدمه است برای هدف میانی و مرحله بعد: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»(1)؛ انجام عبادت هدف اولیه خلقت است نسبت به انسان. 2. هدف میانی که نتیجه و ثمره هدف اولیه است و به دنبال آن ایجاد می شود: «وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»(2)؛ رسیدن به یقین و کسب معرفت. 3. هدف نهایی که به دنبال مرحله قبل تحقق خواهد یافت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»(3)؛ سیر الی الله و تقرب به خداوند متعال که هدف نهایی است. دوم؛ حیات انسان منحصر و محدود در عالم ماده و دنیا نیست که تحقق و عدم تحقق هدف از خلقت او را تنها در همین دنیا پیگیری کنیم؛ بلکه انسان بعد از جدا شدن از عالم ماده و طی کردن اولین مرحله از حیاتش وارد مراحل بعدی می شود و بخش اصلی و حقیقی حیات خود را ادامه می دهد. لازمه توجه به این نکته این است که در بررسی تحقق هدف خلقت انسان، کل حیات او را در نظر بگیریم، پس وقتی هدف نهایی، سیر الی الله است این سیر از ابتدای به دنیا آمدن شروع می شود و تا روز قیامت ادامه دارد. سوم؛ و اما تحلیل تفاوت افراد در دو مرحله اول (یعنی هدف اولیه و هدف میانی) گفتنی است: الف : ممکن است کسانی اصلا موفق به عبادت نشوند. باید توجه داشته باشیم انجام عبادات در قالب تکالیف شرعی، یک بُعد از عبادت است و در چارچوب واجبات مطرح می شود، در حالی که در نگاه دقیق مبتنی بر رابطه حقیقی بین انسان و خداوند متعال، حتی نفس کشیدن انسان هم می تواند عبادت باشد (تشریعا و عبادت است تکوینا). بنابر این هر مقدار که این شخص در این دنیا (با توجه به مجموعه شرایط و از جمله شرایط عمومی تکلیف) عبادت کرده باشد، مقدمه و سکوی پرواز او است برای طی کردن مراحل بعدی. ب: حتی ممکن است کسانی موفق به کسب آگاهی و معرفت نشوند. در اینجا نیز باید توجه داشته باشیم که در تحلیل رابطه حقیقی بین انسان و خداوند، ارزشمند ترین و والا ترین علوم، همان علوم حضوری یا شهودی و یا فطری است، که همه انسانها در بدو تولد از آن بهره مند هستند. چنانکه در روایت آمده: "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ يَعْنِي الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ كَذَلِكَ قَوْلُهُ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ‏"(4) و همین مقدار معرفت می تواند مبنای شروع حرکت و سیر الی الله در مراحل بعدی باشد. در ضمن باید توجه داشته باشیم که در رابطه بین انسان و خداوند متعال، جهت و بُعد حیات مهم است، همان نیت یا همان بحث مهم بودن کیفیت نسبت به کمیت. چهارم؛ از آنجا که انسان موجودی مختار است و قدرت گزینش گری مهم ترین ویژگی اوست، در اینکه چه مقدار در معرض این هدف قرار بگیرد و خود را با این هدف متعالی و آن جهتی از این هدف که مطابق خواست و اراده خداوند متعال است منطبق کند، بستگی به گزینش گری های او دارد. البته طبق آیه شریفه: «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ»(5)؛ همه انسانها سیر الی الله دارند و او را ملاقات خواهند نمود؛ البته بعضی رحمت و رضای الهی را ملاقات خواهند نمود و بعضی خشم و غضب خداوند را. پنجم؛ از طرفی باید توجه داشت، این سیر و حرکت برای روح و بُعد اصیل انسانی است، نه برای بدن انسان؛ بر این اساس حتی یک کودک نیز اگر یک ماه بعد از تولد از دنیا برود دارای روح است؛ پس او نیز دارای حرکت است و از این سیر بهره مند است. تنها نکته ای که باقی می ماند این است که باید با توجه به تفاوت های انسان ها در هر یک از سه مرحله فوق (دنیا، برزخ و قیامت) حرکت آنها به سوی کمال، متناسب و بر اساس همین تفاوتها شکل می گیرد؛ بعنوان مثال: برای درس خواندن و ادامه تحصیل، همه باید به سطح دانشگاه و تحصیلات عالیه برسند، ولی چگونه رفتن و چگونه درس خواندنشان وابسته به دسته ای از علل و عوامل و شرایط و مقتضیات مختلف است. مهم آن است که مسیر برای همه وجود دارد، هر چند چگونگی طی کردن این مسیر برای افراد متفاوت است. و مهم آن است که خدای حکیم و عادل، به این تفاوت شرایط و اقتضائات افراد، علم و آگاهی دارد و در جریان محاسبه و برقراری عدالت، به این تفاوت سطح برخورداری و شرایط گوناگون ایشان توجه خواهد نمود. نتیجه؛ بر اساس آیات و روایات دینی، کسانی که در طفولیت از دنیا رفته اند، در عالم برزخ، مشخصاً توسط ابراهیم و ساره(6) و حضرت زهرا سلام الله علیها(7) تحت تربیت قرار می گیرند تا مراحل رشد و کمال را طی کنند. و بر اساس آیه شریفه: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ»؛ کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان، ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را(در بهشت) به آنان ملحق می‌کنیم و از(پاداش) عملشان چیزی نمی‌کاهیم؛ هرکس در گرو اعمال خویش است.(8) این آیه شریفه گویای آن است که فرزندان اهل ایمان نیز در نهایت، به فضل الهی و به تبع ایمان پدرانشان، وارد بهشت می شوند، این معنا در روایات نیز تأکید شده است.(9) و یا کسانی که بدلیل عدم دسترسی به راه هدایت و کمال و یا به دلیل ضعف و ناتوانی و دارا بودن عذر موجه، از سیر کمالی بازمانده اند، این قبیل افراد در زمره «مُستَضعَفیِنَ فیِ الاَرض»(10) و یا «مُرجُونَ لِاَمرِالله»(11) قرار می گیرند و به دلیل اینکه جاهل قاصر بوده اند و یا توانایی تغییر وضعیت نداشته اند، در پیش خدا معذورند؛ فلذا ایشان نیز مشمول رحمت الهی قرار می گیرند. نهایت، این که همه ابناء بشر، بسته به شرایط و اقتضائاتی که دارند، همه و همه برای رسیدن به کمال آفریده شده اند؛ اما با توجه به تفاوت شرایط و اقتضائات، کمّ و کیف تحصیل کمال در ایشان متفاوت است.

_________

(1) ذاریات/ 56.

(2) حجر/ 99.

(3) بقره/ 156.

(4) اصول کافی، ج2، ص 12.

(5) انشقاق/ 6.

(6) حلبی ازامام صادق(علیه السلام) چنین نقل می‌کند: «انّ الله تبارک و تعالی، کلّف ابراهیم و سارة اطفال المؤمنین یغذوانهم بشجرة فی الجنة، لها اخلاف کاخلاف البقر، فی قصر من دُرّة، فاذا کان یوم القیامه؛ البسوا و طیبوا و اهدوا الی آبائهم، فهم ملوک فی الجنة مع آبائهم و هذا قول الله...الحقنابهم ذرّیتهم» خداوند تبارک و تعالی مکلف کرده است حضرت ابراهیم و سارة‌(علیهماالسلام) را که اطفال مؤمنین را در بهشت تغذیه کنند؛ از یک درختي که داراي پستان پر از شیر است، مثل پستان گاو، و آنجا در یک قصر از درّ، قرار دارند تا روز قیامت؛ هنگامی که قیامت برپا شود آنهارا طیب و طاهر می‌کنند و بر آنها لباس می‌پو‌شانند، آنها را وارد صحراي محشر می‌کنند و به پدرانشان، هدیه می‌کنند؛ پس آنها (با پدرانشان) وارد بهشت می‌شوند و در آنجا پادشاهی می‌کنند و این است معناي آیه شریفه «...الحقنا بهم ذریتهم». بحار، ج5، ص294، حدیث19.

(7) ابی بصیر از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل می کند: «انّ اطفال شیعتنا من المؤمنین، تربتهم فاطمه (علیهاالسلام) و قوله «الحقنابهم ذرّیاتهم قال: یهدون الی ابائهم یوم القیامة»؛ اطفال شیعیان ما مؤمنین را حضرت زهرا(سلام الله علیها) تربیت می‌کند، و قول خداوند که فرمود: ملحق می‌کنیم ذرّیات آنها را، این است: یعنی هدایت می‌کنیم آنها را بسوي پدرانشان در روز قیامت. تفسیر قمی، ذیل آیه؛ بحارالانوار، ج5، ص289 حدیث1؛ تفسیر نور الثقلین، ج5، ص14 حدیث23.

(8) طور/ 21.

(9) در یک روایتی از امام صادق (علیه السلام) چنین آمده است: «اطفال المؤمنین یهدون الی آبائهم یوم القیامه؛ و ما التناهم من عملهم، ای لم تنقص الآباء من الثواب حین الحقنا بهم ذرّیاتهم»؛ اطفال مؤمنین هدایت می‌شوند بسوی پدرانشان روز قیامت، و کم نمی‌شود از ثواب پدرانشان هنگامی که فرزندان به آنها ملحق شوند. بحارالانوار، ج5، ص289، حدیث1.

(10)«اِلآ المُستَضعَفیِنَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاء...». نساء/98.

(11) «وَ آخَروُنَ مُرجَونَ لِاَمرِ الله اِمَّا یُعَذِّبُهُم وَ اِمَّا یَتُوبُ عَلَیهِم وَ اللهُ عَلیِمٌ حَکیِم»؛ یعنی کسانی که کارشان با خداست و خداوند خودش به نحوی که حکمت و رحمتش ایجاب می کند با آنان عمل خواهد کرد. توبه/ 106.

برای مشاهده مطلب در تاپیک اصلی کلیک فرمائید

 

موضوع: