طلاق در مسیحیت
در مطالعه ای که داشتم دیدم که مثل اینکه مسیحیها بعد از ازدواج حتی اگر از هم متنفر هم باشند باید حتما همدیگر را تا آخر عمر تحمل کنند این درست است ؟
بر خلاف تورات و عهد قدیم، در انجیل و عهد جدید محدودیت شدید در انجام طلاق مطرح شده و انجیل تنها دلیل طلاق را زنا معرفی کرده است: "وگفته شده است هر که از زن خود مفارقت جوید ، طلاق نامه ای بدو بدهد. لیکن من به شما می گویم ، هر کس به غیر علت زنا ، زن خود را از خود جدا کند ،باعث زناکردن او می باشد و هر که زن مطلقه را نکاح کند ، زنا کرده باشد. 1" مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.2 طلاق، در اِنجیل، حرام شمرده شده است، 3 مگر در وقتی که زنی به مردش خیانت کرده باشد. 4 بیوه زنان نیز مجاز به ازدواج دوباره نیستند. 5 در شریعت مسیح علیه السلام ازدواج به عنوان عقد غیر قابل انحلال شناخته شده و طلاق امکان پذیر نیست. از این رو در کشورهای اروپایی که عموما مسیحی هستند تا دو قرن پیش طلاق وجود نداشت و چون از طرفی دوام بعضی زناشویی ها غیر قابل تحمل بود، از طریق «تفریق جسمانی» اقدام می کردند. یعنی زن و شوهری که به هیج وجه نمی توانستند با هم بسازند در خانه های جداگانه ای زندگی می کردند ولی تمام وظایف و تکالیف زناشویی از قبیل وفاداری به همسر پابرجا می ماند و تنها مرد وظیفه انفاق و زن وظیفه تمکین را نداشت. نه مرد می توانست زن بگیرد و نه زن می توانست شوهر اختیار کند و روابط نامشروع هر یک نیز قابل تعقیب بود. مدت این جدایی سه سال پیش بینی شده بود که پس از آن ناچار به زندگی مشترک بودند.6 لذا ، طلاق با وجود دلایلی نظیر عدم تفاهم فکری و عاطفی زن وشوهر و یا هر دلیل عاقلانه دیگری نظیر عدم توانایی زوج در قیام به تکالیف شرعی خود ، جایز نبوده ، بلکه گناهی بزرگ به حساب می آید. و نه تنها وقوع طلاق حرام و گناه است بلکه ازدواج مجدد زن مطلقه به منزله زنا و گناهی نابخشودنی تلقی شده است. طبیعتا و خواه ناخواه ، در شرایطی که زن و شوهر تفاهم عاطفی نداشته و یا به دلایل موجه ومنطقی ، قادر به ادامه زندگی مشترک خود نیستند و انجیل نیز به ان ها اجازه طلاق را نداده است ، راه های دیگری به منظور خلاصی از زندگی مشترک انتخاب خواهد شد. از آن جا که تنها مجوز طلاق زناست ، اولین راهی نیز که به ذهن زن و شوهر خواهان طلاق می رسد همین است و حداقلش این است که یکدیگر را به زنا متهم سازند. فرار و ترک خانه ،اقدام به قتل یا خودکشی نيز از ديگر راه هايي است كه در ميان زنان و شوهران خواستار جدايي مشاهده مي شود. این هاراه حل هایی است که زن و مرد خواهان طلاق و ممنوع از طلاق در جوامع مسیحی برگزیده اند که بر خلاف تشریع کتاب اسمانی آن هاست . آشکار است که بر این اساس ، راه خروجی از ازدواج ناموفق وجود ندارد مگر با ارتکاب جرائم بزرگ وکوچکی نظیر قتل یا فرار. بر اساس تعالیم انجیل که می گوید : امامنکوحان را حکم می کنم و نه من بلکه خداوند که زن از شوهر خود جدا نشود . واگر جدا شود ، مجرد بماند یا با شوهر خود صلح کند و مرد نیز زن خود را جدانسازد. حتی درصورت جدایی و طلاق نیز زن مطلقه حق ازدواج مجدد را نداشته و دو راه در پیش دارد یا رجوع به شوهر و یا سپری کردن زندگی بدون همدم و همسر. بحث جواز طلاق فرد بي ايمان در مسيحيت كه بعضا مطرح مي شود مربوط به ازدواج بين الادياني است و شامل ازدواج دو مسيحي بايكديگر نمي شود.- متی 5 : 31 و 32 2- میشل، توماس، «کلام مسیحی»، حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۷۷ ص۹۵ 3- عهد جدید رساله اوّل به قرنتیان، باب 7، ایات 1011 و اِنجیل مَرقُس، باب 10، ایه 11؛ اِنجیل لوقا، باب 16، ایه 18 4- اِنجیل متّا، باب 19، ایه 9 5- دائرة المعارف کتاب مقدّس، ص 675 6- ر. ك : مجله حدیث زندگی، فروردین و اردیبهشت 1386، شماره
لينك بحث اصلي : http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24558 134